به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، فیلم قهرمان به کارگردانی و نویسندگی اصغر فرهادی که دو جایزه اسکار را در کارنامه دارد، نماینده ایران در رقابت برای اسکار بهترین فیلم بینالمللی است. داستان مردی به نام رحیم را روایت میکند که از همسر اولش جدا شده و یک پسربچه مبتلا به لکنت زبان دارد. رحیم که سه سال به دلیل بدهی در زندان بوده، در یک مرخصی دو روزه سعی میکند سرنوشت خود را تغییر دهد اما به زودی در تاری تنیده شده از دروغهای مصلحتی گرفتار میشود.
قهرمان در حال حاضر روی پرده سینماهاست و از روز ۲۱ ژانویه (۱ بهمن) روی سرویس آمازون پرایم پخش اینترنتی میشود.
جاستین چنگ (Justin Chang)، روزنامهنگار و منتقد آمریکایی، در روزنامه لسآنجلس تایمز درباره این فیلم نوشت: یکی از بینشهای زیرکانه فرهادی در قهرمان این است که موسسات حتی بیشتر از افراد، از تبدیل داستانهای الهامبخش به آنچه برایشان منفعت مالی یا اعتبار دارد، سود میبرند. فرهادی همیشه در افشاسازی زنجیرههای به هم پیوسته از پیچیدگی خوب عمل کرده است؛ به عنوان نمونه، وی در فیلم جدایی نادر و سیمین از مساله طلاق یک زوج برای پرداختن به معضلات مربوط به طبقه اجتماعی، پول، دین و مذهب و جنسیت در تهران استفاده کرد. فیلم قهرمان هم همان راه روشنگری اجتماعی را در پی میگیرد.
ای. او. اسکات، روزنامهنگار و منتقد فرهنگی، در روزنامه نیویورک تایمز نوشت: فرهادی با نظم و بینش یک رماننویس دسته اول فیلم میسازد. قهرمان هم تنش و سرعت یک فیلم مهیج را دارد هم از غنا و تیزبینی یک رمان سه جلدی قرن نوزدهمی برخوردار است. زمانی که روایت داستان به پایان تلخ و شیرین و راضی کننده خود میرسد، ممکن است به این نتیجه برسید که روایت هدف اصلی نبوده و نیست. در ابتدای فیلم، رحیم برادر همسر سابقش را در کارگاهش ملاقات میکند. این کارگاه گورستانی باستانی است که در پهلوی یک صخره کنده شده است. کارگاه با داربست پوشیده شده که استعارهای برای موضوع این فیلم جذاب و مبتکرانه هستند؛ مجموعهای از نردبانها و گذرگاههایی که همزمان اسرار مرگ و زندگی را میپوشانند و دسترسی به آن را فراهم میکنند.
دبورا یانگ، نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی، نیز برای نشریه هالیوود ریپورتر چنین نوشت: اصغر فرهادی کارگردان و فیلمنامهنویس به لطف کار در تئاتر میتواند درام را در غافلگیرکنندهترین جاها پیدا کند. قهرمان که بینهایت با درام طبقه متوسطی جدایی نادر از سیمین تفاوت دارد، فرهادی را در یک حکایت پیچیده از حقیقتهای نصفه و نیمه و دروغها به مبانی داستاننویسی ملی باز میگرداند.