به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روابطعمومی خانه هنرمندان ایران، چهارصد و نود و یکمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران، شامگاه دوشنبه ۲۷ دی با نمایش نسخه مرمتشده فیلم «عروس آتش» ساخته زندهیاد خسرو سینایی با حضور جمعی از بازیگران، عوامل و هنرمندان و با اجرای کیوان کثیریان در سالن ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
قاسم قلیپور، تهیهکننده این فیلم در ابتدای این مراسم گفت: حکمایی مثل خسرو سینایی به هیچ پسوند و پیشوندی نیاز ندارند؛ کمااینکه دیگر بزرگان را نیز به نام یاد میکنیم نظیر نیما و فردوسی. از او بسیار آموختهام و امروز بسیار دلتنگ هستم. خسرو سینایی اصیلترین آدمی است که در این حرفه شناختهام. اصیل به این معنا که از هیچ فیلم و اثری کپی نمیکرد. گوهری بود که کمتر قدرش را دانستیم. هنوز هم فیلمنامههایی دارد که شوربختانه متولد نشدند. برای من لذتبخش و باعث افتخار بود که با او همکاری کردم.
سعید پورصمیمی، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون با حضور روی سن گفت: «برای من سخت است از خسرو سینایی صحبت کنم. خسرو سینایی به موسیقی، نوشتن و هنرهای دیگر آشنایی داشت و مهمترین هنرش هم ساخت فیلم مستند بود. شاهکارهای زیادی ساخته است. برایم جالب است امروز که «عروس آتش» را دوباره دیدم، نگاه فیلمساز بسیار به مستند نزدیک است؛ گویی فیلمی خبری را تماشا میکنیم. از خیلی قبلتر خسرو سینایی را میشناختم و فرصتی شد تا به واسطه قاسم قلیپور به کار دعوت شوم که شرحش را خودش تعریف خواهد کرد.
کیوان کثیریان در ادامه از علی لقمانی، مدیر فیلمبرداری «عروس آتش» و از دوستان نزدیک او دعوت به صحبت کرد. لقمانی بیان کرد: «برای ما که از نزدیک با خسرو سینایی مانوس بودهایم، صحبت درباره او سخت است. او انسانی چندوجهی و به معنای واقعی کلمه انسانی فرهنگی بود. رفتن او بر خانواده من نیز تاثیر منفی گذاشت و روزی نیست که از او یاد نکنیم و بابت فقدانش غصه نخوریم. در فیلم «جزیره رنگین» هم سنتهای غلط را محترمانه مطرح میکند. انسانها برای او در هر موضعی محترم هستند. بدیها را برجسته نمیکند بلکه تحلیل میکند و این احترام به انسانها و منصفانه دیدن امور شاید کمتر در سینمای امروز دیده شود. امیدوارم بر آثار او بازنگری جدیتری صورت بگیرد.
قاسم قلیپور در ادامه نیز مجددا روی سن رفت و با بیان خاطرهای گفت: وقتی برای انتخاب بازیگران «عروس آتش» با خسرو سینایی گپ میزدیم و طبیعتا به دنبال سوپراستار نبودیم، من پیشنهاد دادم از سعید پورصمیمی دعوت کنیم. خسرو سینایی گفت: ممکن است قبول نکند زیرا نقش اول نیست. من گفتم به او پیشنهاد میدهم. در جلسه هیات داوری خانه سینما بود که در جمعی همراه با استاد پورصمیمی نشسته بودیم و به او گفتم کجا میروی؟ گفت خانه و من از او دعوت کردم با هم به یک قهوهخانه در دربند برویم و در آنجا قصه را برایش تعریف کردم. سعید پورصمیمی گفت قصه خوبی است. از او پرسیدم به ما کمک میکنی؟ گفت بله و فردای آن روز به دفتر آمد و یک ماه بعد سر فیلمبرداری «عروس آتش» در اهواز بود.
او بیان کرد: به لحاظ اقتصادی و فروش هم فیلم سند جذابی دارد. در آن دوران فیلمها میتوانستند دو اکران داشته باشند. در اکران اول عمده هزینهها به تبلیغات و زدن بیلبورد و ... مربوط بود اما در اکران دوم دیگر این هزینهها وجود نداشت و هرچه فیلم فروش داشت بازگشت سرمایه محسوب میشد. فیلم وقتی به اکران دوم میرسید که کپیهای زیادی داشته باشد و به دلیل استقبال از «عروس آتش»، ۲۲ کپی از آن چاپ شد. دفتر توزیع برای من چکی فرستاد که هنوز آن را خرج نکردهام و مبلغش ۲۵۶۲۴ تومان بود! باز هم احساس کردیم باید «به فرموده» خیلی کارها را نکنیم. قرار شد تلویزیون فیلم را پخش کند که دقایقی از آن حذف شد و خسرو سینایی را دلگیر کرد. امروز گسترش رفتار عشیرهای زیاد شده است و شایسته است او را ستایش کنیم که ۲۱ سال قبل در این باره هشدار داده بود.
در ادامه حمید فرخنژاد، بازیگر و نویسنده این فیلم بیان کرد: «خوشحالم که امشب از استاد خسرو سینایی یاد میکنیم. برای من باعث افتخار است که شروع کارم با او بوده است و به واسطه ایشان با تیمی عزیز آشنا شدم. در اوج حاکمیت چشم سبزها در سینمای ایران ساخت فیلم «عروس آتش» ریسک زیادی داشت. همه با سختی در سال ۷۸ دورهم جمع شدیم و و در حین ساخت و بعد از آن با حداقلها و مشقات کار را به پایان رساندیم. خسرو سینایی همیشه مثال خوبی است از کسی که با هنر عجین بوده است و اگر جوانی بخواهد سرانجام یک هنرمند واقعی را بداند، من سینایی را برایش مثال میزنم.
او افزود: او آدمی بود که هیچ وقت به منفعت و عواید یک کار فکر نمیکرد. ابتدا ابعاد هنری آن را در نظر میگرفت و مثال خوبی برای روسیاهی مدیران فرهنگی کشور است. این که همه زندگیاش هنرمندانه بود و ارج نهاده نشد. به او میگفتم «قطار زمستانی» ساخته نمیشود و قولها به نتیجه نمیرسد اما پیگیر بود و همیشه در دلم ماند که بگویم او مثال خوبی برای آشکار شدن خفت مدیرانی فرهنگی است که قدرش را ندانستند و او فیلمش را نساخت. از طرفی دم همه کسانی که در زمان حیات کنارش بودند و کمکش کردند تا آثاری هنری بسازد، گرم. زیرا همیشه این طور بوده که فرهنگ را، اصحابش یاری میکنند و اهالیاش از خود مایه میگذارند تا آثار هنری خلق شوند.»
فرخنژاد درباره نحوه شکلگیری قصه «عروس آتش» عنوان کرد: «من در سال ۶۸ به واسطه سمیرا سینایی با خسرو سینایی آشنا شدم. برادری پزشک دارم که در دانشکده پزشکی اهواز آن زمان درس میخواند و قصهای را برای من تعریف کرد که یک خانم پزشک به واسطه این که ریشه عشیرهای داشت، پسرعموهایش به او اجازه ازدواج نمیدادند. من این را برای استاد سینایی تعریف کردم. البته قبلش در فیلم «در کوچههای عشق» با هم همکاری کرده بودیم. این قصه برایش جالب به نظر رسید و با برادرم قرار گذاشتیم و شش ماه تحقیقات میدانی کار طول کشید. همراه با او به اهواز رفتیم و کلاس درس من از همانجا آغاز شد. با بچههایی که قتل ناموسی انجام داده بودند، در زندان ملاقات و با سران عشیره صحبت کردیم. کتابهای زیادی خواندیم و ۷۰۰ صفحه تحقیق ویژه از این کار به جا ماند که در آن سوژههایی برای ۵ فیلم دیگر هم یافت میشود. همه کاراکترها در «عروس آتش» مابه ازای واقعی داشتند. یاد خسرو سینایی بهخیر که انسان بسیار بزرگی بود. کاش جوانهایی را که میخواهند شبیه او شوند دریابیم.»