به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، وقتی در یک خانواده نوزاد جدیدی متولد میشود و شادی و نشاط با تولد آن نوزاد به خانوادهها سرایت میکند تازه شروع سرایت حال خوب در فامیل است، اما در این میان برخی افراد با بیان جملاتی موجب از بین رفتن این حال خوب در خانواده میشوند. به ویژه اینکه با شروع پروسه زایمان و شیردهی تغییرات هورمونی ویژهای در بدن تازه مادران ایجاد میشود. افسردگی بعد از زایمان یکی از شایعترین نوع افسردگی بین زنان است که منشأ هورمونی دارد و با فرایند زایمان برای برخی از مادران آغاز میشود که اگر به آن رسیدگی نشود ممکن است ضربههای روحی زیادی را نیز در پی داشته باشد.
- روز زن را با این روشها برای همسرتان ماندگار کنید
- ببینید | تبریک متفاوت و جذاب فدراسیون ووشو برای روز مادر
مادران در روزهای ابتدایی به تکتک جملات و کلماتی که میشنوند حساسند و ممکن است یک جمله سادهای که شاید حتی از روی شوخی و یا توصیه و نصیحت به آنها گفته شود، آنها را فرو بریزد و از لحاظ روانی برایشان چالش شود. برای همین بهتر است دست به عصاتر صحبت کنیم. در این گزارش چند جمله که ممکن است تازهمادرها را در روزهای ابتدایی حسابی آزار بدهد را بررسی کردیم تا بدانید این جملات را نباید به آنها گفت.
ناشکری نکن؛ جای این حرفها بگو خدا رو شکر
روزهای ابتدایی زایمان برای همه مادرها روزهای سخت و دشواری است روزهایی که به دلیل نقاهتهای پس از زایمان از لحاظ روحی و جسمی بسیار ضعیف هستند و ممکن است از سختیهایشان گله کنند و حتی به زبان بیاورند که چقدر وضعیتشان بد است. یکی از بدترین جملات این است که از گلههایشان برداشت ناشکری کنید و آن را با جملهای شبیه به سرکوفت به آنها بگویید. این جمله قطعا حال مادری را که یکباره با کوهی مسئولیت و سختی مواجه شده است خراب میکند.
او خودش بهتر از هرکسی شکرگزار سلامتی نوزاد و لطف مادرشدنش هست. پس سعی کنید از این جمله استفاده نکنید، چون بسیاری از نومادران از شنیدن این جمله به شکل چندباره و هرباره گله دارند. بسیاری از آنها در دوران بارداری مناسک و برنامههای معنوی مخصوص خودشان را داشتهاند و شب روز بابت سلامتی و عاقبتبخیری فرزندشان دعا و شکرگزاری کردهاند. شما این حرف را نزنید.
قدیمها که اینطوری نبود
قبول است که دنیای جدید ابزار رفاه بیشتری را برای مادران فراهم کرده است. اما قیاس قدیم و جدید چه در شکل زایمان و چه در شکل نگهداری از فرزند به شکل توصیهوار میتواند حال یک تازهمادر را بد کند و حس ناتوانی به او بدهد. بسیار میشنویم که در برخورد با تازه مادر میگویند. قدیمها که پوشک نبود. قدیمها که بخاری نبود. قدیمها آب سرد نبود. قدیمها دکتر نبود. قدیمها زایمان سزارین نبود. قدیمها این شکلی و آن شکلی بود. این جملات درون خود این حس را به نومادر انتقال میدهد که او کار بزرگی انجام نداده است.
مادرهای قدیم، مادرهای جدید
مقایسه مادرهای قدیم و مادرهای جدید یکی از سمیترین جملاتی است که میتوان به نومادرها گفت. اینکه مادرهای قدیم در چه شرایطی بچهداری میکردند. مادرهای جدید شرایطشان بهتر شده و کوچک جلوه دادن سختی مادرهای جدید میتواند واقعا حال کسی تازه زایمان کردهاست را بهم بزند. بسیار میشنویم که مادرهای جدید را از لحاظ توانایی و اطلاعات ضعیفتر از مادران قدیم میدانند و در کلکلهای خانوادگی آنها را نازکنارنجیتر غرغروتر و بیدردتر جلوه میدهند. باید بگوییم که روزهای ابتدایی زایمان جای این حرفها نیست.
مردم چی میگن؟
«مردم چی میگن؟» یکی از کلیدیترین جملات در فرهنگ عامه است. جملهای که میخواهد بگوید اگر کاری انجام شود یا نشود نظر مردم آنقدر مهم است که ممکن است در کم و کیف کارتان تاثیر بگذارد. مادران تازه زایمان کرده نیز ممکن است این جمله را بارها و بارها بشنوند. مثلا اگر مراسم خاصی برای فرزندشان نگیرند یا جوری که عرف دوست دارد رفتار نکنند با شلیک این جمله از سوی اطرافیان مواجه میشوند. کاش این جمله را از دایره جملاتتان خارج کنید.
بچه شبیه کیه؟
یکی از سمیترین حرفها و کارها بالای سر مادر تازه زایمان کرده چانه زنی بر سر شباهت نوزاد است. نوزادی که خانواده مادر آن را شبیه دخترشان و خانواده پدر نیز آن را شبیه پسرشان میدانند و درباره جزئیات دماغ و دهان نوزادی که هنوز از گرد راه نرسیده صحبت میکنند. بسیاری از نومادرها میگویند روزهای نقاهتشان به جای اینکه از حال و روزشان پرسیده شود و خسته نباشید و خداقوتی از نزدیکان و آشنایانشان بشنوند درباره شباهت نوزادشان جلسه نقد و بررسی برگزار شود.
اینکه چیزی نیست؛ من بدترش را تجربه کردم
یکی از عادات غلط در فرهنگ عامه ما این است که اگر برای کسی مشکلی پیش آمد تا ثابت نکنیم که نمونه مشابه و بزرگترش را خودمان تجربه کردهایم دست بردار نیستیم. اگر کسی سرماخورده است باید ثابت کنیم ما آنفلوانزا داشتهایم. اگر کسی زخمی خورده است باید ثابت کنیم زخم ما عمیقتر بوده است و در این میان بارها و بارها از جمله سمی «اینکه چیزی نیست» استفاده میکنیم. این جمله قرار است ثابت کند ما در آن موضوع بدترش را تجربه کردهایم. این جمله را لااقل هنگام روبرویی با تازه مادرها از دهانتان بیرون کنید. اینکه چیزی نیست من زایمان سختتری داشتم. اینکه چیزی نیست بچه من زردیاش انقدر بود. اینکه چیزی نیست دل درد بچه من بیشتر بود. به جای این حرفهای سمی همدردی کنید و نگرانیها و حال او را درک کنید. نخواهید درد و رنجش را کوچک جلوه دهید.
حالا یه زایمان کردیها!
گاهی برای دلداری دادن احساس میکنیم باید رنج طرف مقابل را پیش چشمش کوچک جلوه بدهیم و به جملاتی پناه میبریم که نهتنها کمکننده درد نیست. بلکه درد دیگری نیز روی دردهای قبلی میگذارد. وقتی نومادری از سختیها و شببیداریهایی که میکشد از اضطرابی که تجربه میکند حرف میزند شما را محرم خودش دانسته، پس حتی اگر از فشار و استرس و درد گریه کرد از عبارت سمی مثل «حالا یه زایمان کردیها زنهای قدیم چندتا چندتا بچه میآوردند» استفاده نکنید. جمله متداولی که نومادرهای زیادی را هنگام بازگو کردن شرایط سختشان آزار داده است.
نباید از خانه بیرون بروی
حبس نومادران در خانه به بهانه رسوم قدیمی و عرفهای گذشته غلط در غلط است. برخی دائم این جمله را تکرار میکنند که نباید بیرون بروی، چون ضعیف هستی و از قدیم گفتهاند خوبیت ندارد. به جای تکرار این جمله و این نباید، این احساس محصور بودن را از مادر بگیرید و اجازه دهید زودتر به روال زندگی عادی خودش برگردد. اگر از اطرافیان او هستید و میتوانید در زمانهایی که کودکش خواب است کمک کنید که مادر کمی هوا تازه کند و بیرون برود و از گفتن این جمله سمی خودداری کنید.