همشهری آنلاین: تحولات نظامی در قفقاز جنوبی با گشودن فصلی تازه در سیاست خارجی و امنیتی روسیه، روابط این کشور را از جمله با کشورهای غربی و به ویژه با امریکا وارد مرحله‌ای جدید کرد.

به نحوی که بسیاری از تحلیل‌گران از جمله میخائیل گورباچف و ادوراد شوارد نادزه برای توصیف این شرایط، از به کارگیری اصطلاح «جنگ سرد جدید» هیچ ابایی ندارند.

 به اعتقاد آنها مهم‌ترین نشانة این جنگ، احیاء مسابقه تسلیحاتی است که نمود عینی آن را در نهایی شدن استقرار بخشی از سپر موشکی امریکا در اروپای شرقی از یک سو و سمت‌گیری مجدد موشک‌های روسیه به سوی اهدافی در اروپا و احتمال قوی ایجاد یک پایگاه موشکی در کالینینگراد از سوی این کشور برای هدف‌ قرار دادن سایت‌ راداری و موشک‌های امریکا در لهستان و چک در سوی مقابل، به وضوح مشاهده کرد.

 مقدمه
تحولات نظامی در قفقاز جنوبی با گشودن فصلی تازه در سیاست خارجی و امنیتی روسیه، روابط این کشور را از جمله با کشورهای غربی و به ویژه با امریکا وارد مرحله‌ای جدید کرد، به نحوی که بسیاری از تحلیل‌گران از جمله میخائیل گورباچف و ادوراد شوارد نادزه برای توصیف این شرایط، از به کارگیری اصطلاح «جنگ سرد جدید» هیچ ابایی ندارند.

 به اعتقاد آنها مهم‌ترین نشانة این جنگ، احیاء مسابقه تسلیحاتی است که نمود عینی آن را در نهایی شدن استقرار بخشی از سپر موشکی امریکا در اروپای شرقی از یک سو و سمت‌گیری مجدد موشک‌های روسیه به سوی اهدافی در اروپا و احتمال قوی ایجاد یک پایگاه موشکی در کالینینگراد از سوی این کشور برای هدف‌ قرار دادن سایت‌ راداری و موشک‌های امریکا در لهستان و چک در سوی مقابل، به وضوح مشاهده کرد.

 در پی این تحولات و اصرار امریکا به توسعة نفوذ ژئوپولیتیکی خود به حیات خلوت روسیه از جمله از طریق استقرار سپر موشکی بازگفته و برنامه‌ریزی برای عملیاتی کردن موج سوم گسترش ناتو به شرق با در دستورکار قرار گرفتن موضوع پذیرش گرجستان و اکراین در این نهاد، روسیه تدابیری را برای مقابله با تهدیدات امنیتی از این ناحیه مطمح نظر قرار داده که طرح دکترین جدید سیاست خارجی و دفاعی روسیه از سوی مدودف را می‌توان به عنوان راهنمای اقدام روسیه در این زمینه تعبیر کرد.

تحول در راهبردهای خارجی و دفاعی روسیه

روسیه از ابتدای هزارة جدید به مدد تقویت مؤلفه‌های قدرت خود که عمدتاً ناشی از سرازیر شدن پترودلارها به اقتصاد این کشور است، عزم خود را برای تبدیل شدن به عضوی فعال و مؤثر در عرصة بین‌الملل جزم کرده و بر تفاوت خود با روسیة دهة 1370 (1990 م) که دخالت و موضع‌گیری‌های آن در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی به واسطة ضعف‌های آن محلی‌ از اعراب نمی‌یافت تأکید دارد. با همین ملاحظه و ضمن التفات به تأثیر سایر متغیرها، یکی از دلایل اصلی اقدام روسیه به دخالت نظامی در اوستیای جنوبی را می‌توان ناشی از تمایل این کشور به بازتثبیت جایگاه سیاسی خود در حوزة شوروی سابق از یک سو و فهماندن عدم امکان نادیده‌ گرفتن ملاحظات و منافع روسیه به ویژه در این حوزه به کشورهای غربی دانست.

 روسیه با اقدام قاطع خود در پی آن برآمد که به غربی‌ها و به ویژه امریکا بفهمانند که روسیه بیش از این انقباض ژئوپولیتیکی خود را بر نخواهد تافت و برای تأمین منافع خود در این زمینه حتی به اقدام نظامی نیز متوسل خواهد شد. دمیتری مدودف در همین راستا و برای شفاف‌ کردن رویة آتی روسیه برای حفظ منافع خود در مناطق مختلف جغرافیایی به ویژه در خارج نزدیک، اقدام به طرح اولویت‌های سیاست خارجی و دفاعی روسیه کرده که از آنها به عنوان دکترین عملی روسیه در این دو حوزه یاد می‌شود.

دکترین سیاست خارجی مدودف

هرچند روسیه طی سال‌های اخیر به سبک کشورهای غربی اقدام به انتشار اسنادی زیر عنوان دکترین سیاست خارجی می‌کند، اما رئیس‌جمهور به عنوان آخرین تصمیم‌گیرنده و مسئول نهایی سیاست خارجی، خارج از رویه‌های رسمی اقدام به بیان اصول سیاست خارجی می‌کند که از آنها نیز به عنوان اصول دکترین عملی سیاست خارجی یاد می‌شود. با همین ملاحظه، دمیتری مدودف اوائل شهریور طی سخنانی پنج اولویت سیاست خارجی روسیه را به تبع تغییرات در فضای سیاست خارجی این کشور (در پی تحولات در قفقاز جنوبی) مطرح کرد که از آنها به عنوان دکترین عملی سیاست خارجی این کشور یاد می‌شود.

موارد اول و سوم این اولویت‌ها دارای لحنی ملایم است و طی آنها از پایبندی روسیه به موازین حقوق و هنجارهای بین‌الملل، عدم تمایل این کشور به تقابل با هیچ کشوری در عرصة بین‌الملل و منزوی کردن خود در این عرصه صحبت به میان آمده است. 1

اما بندهای دیگر این دکترین که اسباب برخی نگرانی‌ها برای کشورهای غربی شده، حاکی از عزم روسیه به تغییر وضع موجود در عرصة بین‌المللی و رویة تعاملی خود با سایر کشورها به ویژه کشورهای غربی است. مدودف در یکی از این بندها بر این مهم تأکید کرده که روسیه نظم موجود بین‌المللی (به تعبیر وی نظم تک‌قطبی را به واسطة بی‌ثباتی و استعداد آن به ایجاد تنش) نمی‌پذیرد و این نظم باید به یک نظام چندقطبی تغییر ماهیت یابد. در بند دیگری از این دکترین، مدودف بر حق روسیه به دفاع از جان و شأن شهروندان روسیه و همچنین منافع آنها «در هر کجا»، به عنوان یک اولویت غیرقابل‌اغماض نام برده است. در بخش دیگری از این دکترین مدودف بر وجود منافع ویژه روسیه در برخی مناطق تأکید کرده است. هرچند وی اشاره‌ای به کجایی این مناطق نکرده، اما با التفات به تحولات اخیر در منطقه به نظر می‌رسد؛ منظور اصلی او به ویژه گرجستان، اکراین و سایر کشورهای حاضر در حوزة جغرافیایی شوروی سابق باشد.2

مدودف در این دکترین تأکید کرده که آیندة روابط بین‌الملل بستگی به دوستان و شرکای روسیه دارد که حائز این انتخاب هستند که آیا به منافع و حساسیت‌های روسیه محترم شمارند یا خیر؟ همان طور که اشاره شد، بر اساس سنت‌های موجود در سیاست خارجی روسیه، اعلام این اولویت‌ها را می‌توان دکترین عملی سیاست خارجی روسیه دانست. بر این اساس اقدام نظامی روسیه علیه گرجستان و اشغال بخشی از خاک این کشور را می‌توان بخشی از تلاش عملی در راستای تحقق همین دکترین ارزیابی کرد (هرچند طرح این اولویت‌ها بعد از جنگ روسیه - گرجستان صورت گرفته است). مخالفت با انقباض منافع ژئوپولیتیکی روسیه در منطقة قفقاز و مقابله با یکه‌تازی‌های امریکا در حوزه‌های نفوذ سایر کشورها در مقام قدرت برتر جهانی از جمله موارد قابل انطباق اقدام روسیه در اوستیای جنوبی با دکترین سیاست خارجی مدودف است.3

از آنجا که بسیاری از روس‌ها از جمله زمام‌داران فعلی این کشور همچنان با دیدگاه‌های ژئوپولیتیکی اقدام و رفتار می‌کنند، لذا اقدام نظامی روسیه در اوستیای جنوبی را نیز می‌توان، فعلی از سوی این کشور در راستای حفظ منافع خود در مناطقی دانست که این کشور در‌ آنها برای خود منافع ویژه‌ای قائل است. و همچنانکه از سوی برخی مقامات روسیه از جمله شخص مدودف اعلام شد، اقدامی روسیه در اوستیای جنوبی تلاشی برای حفاظت از جان و شأن شهروندان این کشور در این منطقه بود.

دکترین دفاعی مدودف

پس از اعلام اولویت‌های جدید سیاست خارجی، اخیراً مدودف اقدام به طرح اولویت‌های دفاعی این کشور در قالب دکترین دفاعی روسیه کرده است که از آن می‌توان به عنوان تکملة اولویت‌های سیاست خارجی بازگفتة وی یاد کرد. دکترین دفاعی مدودف نیز دارای پنج اصل اساسی است. در بند اول این دکترین وی با اشاره به ضرورت به‌سازی ساختار سازمانی و نوسازی توانمندی‌های دفاعی روسیه بر دست‌یابی تمام واحدهای جنگی این کشور تا سال 2020 به «وضعیت آمادگی دائم» تأکید کرده است. او با اشاره به اینکه نیروهای مسلح این کشور با وضعیت فعلی، امکان مقابله با تهدیدها و شرکت در جنگ‌های جدید را ندارند، اصلاح و بازسازماندهی سیستم‌ فرماندهی و کنترل نیروهای مسلح را نیز مورد تأکید قرار داد.4

در بند سوم این دکترین نیز بر ضرورت ارتقاء سطح آموزش و مهارت‌های پرسنل نظامی ارتش روسیه تأکید شده و در بند چهارم از ساخت سلاح‌های فوق پیشرفته و روزآمد به عنوان یک اولویت اساسی نام برده شده است. در بند پنجم این دکترین که به وضعیت پرسنل نظامی ارتش اختصاص دارد ضرورت افزایش حقوق نظامیان و بهبود وضعیت مسکن و رفع نیازهای اجتماعی آنها مورد تأکید قرار گرفته است. به اظهار مدودف در صورت تحقق این پنج اصل، میزان آمادگی دفاعی روسیه به نحو قابل ملاحظه‌ای ارتقاء خواهد یافته و این کشور توانایی بایسته برای مقابله با تهدیدهای احتمالی علیه امنیت و تمامیت ارضی خود را پیدا خواهد کرد. در بخش دیگری از این دکترین بر ضرورت تقویت ظرفیت بازدارندگی هسته‌ای روسیه تا سال 2020 در ابعاد سیاسی و نظامی آن تأکید کرده که بر اساس ‌آن نیروهای مسلح این کشور باید تا این تاریخ هم به لحاظ سخت‌افزاری (تجهیز با سلاح‌های مدرن) و هم در بعد نرم‌افزاری (ساخت و تمهید سیستم‌های جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی) تقویت شوند.5

در همین راستا اظهار مقامات نظامی روسیه، بر هدف این کشور به دستیابی به برتری بر دشمنان خود در زمینه انجام حملات دقیق به هدف‌های زمینی و هوایی و بسیج نیروها تأکید دارند. در همین راستا و طبق برنامه‌ریزی‌های انجام شده ساخت کشتی‌های جنگیِ مجهز به موشک‌های کروز و زیردریایی‌های تهاجمی در وهلة نخست سیاست‌های نوسازی نظامی ارتش روسیه قرار دارد.

در هدف‌گذاری‌های دیگر نظامی روسیه ایجاد یک سیستم یک‌پارچة دفاع هوا - فضایی برای تقویت ظرفیت‌های دفاعی و ارتقاء توان جنگ هوایی این کشور از اولویت‌های مهم به شمار می‌رود.به اعتقاد تحلیل‌گران طرح این اولویت‌ها از سوی مدودف در پایگاه نظامی دانگز در منطقة اورنبورگ و در جریان مانور نظامی روسیه در این منطقه زیر عنوان «ثبات - 2008» که از آن به عنوان بزرگ‌ترین مانور روسیه طی 20 سال اخیر و پس از خاتمة جنگ سرد یاد می‌شود، نشان از عزم جدی روسیه برای عملیاتی کردن این اولویت‌ها است.

 این مانور که از 11 شهریور با حضور بیش از 50 هزار سرباز روس آغاز شده، به مدت دو ماه هم در خاک روسیه و هم در دریاهای آزاد به طول خواهد انجامید و طی آن سلاح‌ها جدید زمینی، دریایی و هوایی روسیه مورد آزمایش قرار خواهد گرفت. به اعتقاد تحلیل‌گران روسیه با انجام این مانور نظامی درصدد است تا شرایط تقابل نظامی با غرب و جنگ با امریکا را شبیه‌سازی و میزان آمادگی خود را برای چنین تقابل احتمالی محک بزند.6

آنها در این خصوص به اظهارات مدودف اشاره می‌کنند که در خصوص ضرورت انجام این مانور اعلام کرده بود؛ «تحولات قفقاز جنوبی نشان داد که یک جنگ بدون هیچ اعلامی و به طور ناگهانی می‌تواند بروز یافته و به سطح منطقه‌ای گسترش یابد. اختلافات منطقه‌ای که از آنها زیر عنوان «اختلافات به بن‌بست رسیده» یاد می‌شود نیز می‌تواند به راحتی به یک جنگ تمام عیار نظامی تبدیل شود».

 اما به اعتقاد تحلیل‌گران غربی مقصود اصلی روسیه از این مانور نظامی، تقویت‌ مهارت‌های خود برای پی‌گیری سیاست خارجی تهاجمی، با سازوکار نظامی در سایر نقاط خارج نزدیک مشابه آنچه در گرجستان حادث شده است. برخی دیگر از تحلیل‌گران معتقدند این تمرین، تلاش روسیه برای افزایش مهارت‌های نظامی خود برای مقابله با ازسرگیری احتمالی تنش‌های نظامی با تفلیس، به تبع کمک‌ها و تحریک‌های احتمالی امریکا از این کشور است.7

جمع‌بندی

هرچند مدودف سیاست‌مداری از طیف لیبرال‌های کرملین است و سابقه دیدگاه‌ها و اقدامات سیاسی او نیز حاکی از عدم تمایل وی به تنش در سیاست خارجی است، اما به نظر می‌رسد وی در حوزة سیاست خارجی و امنیتی به لحاظ تجربه و عدم تخصص کافی به نحو قابل ملاحظه‌ای زیر تأثیر طیف «سیلاویک‌»‌های کرملین است. زیر همین تأثیر دیدگاه وی به دیدگاه‌های «سیلاویک‌»‌های کرملین نزدیک شده که نمود عینی آن تأکید وی مشابه تأکید «سیلاویک‌»‌ها بر این مهم است که؛ «روسیه باید قوی و بزرگ باشد، و گر نه فلسفة وجودی آن زیر سئوال خواهد رفت و خارجی‌های طماع به منابع آن دست‌اندازی خواهند کرد».

او به این موضوع نیز معتقد شده که روسیه برای بزرگ و قدرتمند بودن به سلاح‌های جدید هسته‌ای و برتری نظامی نیازمند است. او در دیدار با افسران نظامی ارتش تأکید کرد؛ نظم سابق بین‌المللی مرداد ماه و در پی تحولات قفقاز جنوبی به طور کامل از میان رفت و نظم جدید با مشارکت روسیه به عدالت‌ و امنیت بیشتر در حال شکل‌گیری است. با توجه به موارد بازگفته و با عنایت به رویکرد سخت غرب و روسیه به ملاحظات ژئوپولیتیک خود، به نظر می‌رسد دکترین‌های جدید سیاست خارجی و دفاعی مدودف به عنوان راهنمای عمل این کشور در حوزة سیاست خارجی و دفاعی، بستری برای سخت‌‌تر شدن تعامل روسیه و غرب بوده و زمینه را برای آنچه از آن به عنوان جنگ سرد جدید یاد می‌شود را فراهم آورد.

نویسنده: علی‌رضا نوری، پژوهشگر موسسه مطالعاتی ایراس