همشهری آنلاین - الناز دیمان: سینمای مستند با همه جذابیتهایش بخشی حاشیهای جشنواره فیلم فجر است اما همین بخش حاشیهای می تواند درحوزه خبرسازی و توجه افکار عمومی به این نوع فیلمها موثر باشد. همانطور که مستندهای محمد کارت در جشنواره فجر دیده شدند و او را به چهرهای سرشناس تبدیل کردند. مستند «جایی برای فرشتهها نیست» (سام کلانتری) یا مستند «خط باریک قرمز» (فرزاد خوشدست) هم به واسطه جشنواره فیلم فجر تماشاگران بیشتری یافتند. اگر چه در حوزه سینمای مستند جشنواره سینماحقیقت مهمتر و پربینندهتر و تاثیرگذارتر از جشنواره فجر برای فیلمسازان و تماشاگران مستندهاست اما تریبونی که فیلم فجر در اختیار مستندسازان قرار میدهد، بسیار بزرگتر و بسیار پرمخاطبتر است.
بعضی مستندسازان معتقدند نمایش مستندها در جشنواره فیلم فجر، زیر سایه فیلم های داستانی و تحت الشعاع حضورستاره های سینمای داستانی، هیچ نفعی برای این سینما و سینماگرانش ندارد. سینمای مستند دورچین جشنوارهای است که همه برای فیلمهای داستانی اش سرو دست می شکنند. اما واقعیت این است توجه به سینمای مستند، در مهمترین رویداد سینمایی کشور، دست کم در بعد اطلاع رسانی و تبلیغات به نفع فیلم هاست و مستندها را از زیر سایه «سینماحقیقت» به عنوان تنها جشنواره مهم این حوزه بیرون آورده به گستره ای از مخاطبان پیوند میدهد که پرشمار و علاقه مند به کشف سینمای مستند هستند. اهدای سیمرغ بهترین مستند، در مراسم اختتامیه برگ برنده ای برای آن فیلم است تا برای دیده شدن، بخت بیشتری داشته باشد.
نکته مهم دیگر این است که نمایش و عرضه مستند که در ایران، هنوز غیرحرفهای و غیرکارشناسی است، ربطی به حضور در جشنوارهها و کسب جوایز متعدد ندارد. ساز و کار اکران، در جای دیگری تعریف میشود و لازم است برای آن زیر ساخت تعریف شود. حوزه پخش و توزیع فیلم در ایران، به قدرت و سرمایه وابسته است و در چنین فضایی نه تنها سینمای مستند که تجربههای غیرمتعارف سینمای داستانی هم برای نمایش و اکران با مشکل روبرو هستند. بزرگترین معضل خواست و اراده سینماداران برای اکران فیلمهای تجاری و پرفروش است. در چنین فضایی، سینمای مستند نمیتواند تنفس کند.
نمایش آنلاین مستندها در دوران کرونا، و اجرای طرحهایی از جنس «اکران حقیقت» این بستر را فراهم کردند که پخش و توزیع فیلم مستند استمرار یابد و فضایی ثابت (سایت هاشور و سایر پلتفرمها) داشته باشد، اگر چه هنوز در حوزه مستند نظم و عدالت در اکران دیده نمیشود و مخاطب بالایی هم در این عرصه وجود ندارد اما امید میرود تماشاگر علاقه مند به سینمای مستند (که تنوع و جذابیت فراوان دارد) گسترش یابد و ساز و کار اکران در این حوزه به یک نظام سودده و کارآمد تبدیل شود.
اگر جشنواره فیلم فجر و نمایش مستندها در آن نباشد، بسیاری از بحثها درباره سینمای مستند اصلا پیش نمیآیند. این مخالفتها و موافقتها، این بحثها و گفتگوها، همان بستر اطلاع رسانی است که سینمای مستند جز در بازه زمانی برگزاری جشنواره سینماحقیقت در بسیاری از ایام سال از آن محروم است و حالا با «جشنواره فیلم فجر» به آن نزدیک شده است.