به گزارش همشهری آنلاین، مسجد صفی رشت از نظر معماری و ظاهر، بنای منحصربهفردی نیست و اهمیت آن بیشتر به وقایع تاریخی و گذشته پرماجرایی است که در آن بهوقوع پیوسته است. اگرچه برخی مورخان این وقایع را منسوب و برخی آن را بخشی از تاریخ رشت و گیلان میدانند، اما آنچه زنجیره همه رویدادها را به هم پیوند میدهد، خاندان صفویه است نه صرفا حکومت صفویه.
تاکنون تاریخ دقیق بنای این مسجد مشخص و محرز نشده است. اما در برخی روایتهای تاریخی آمده است که شیخ صفیالدین اردبیلی به دلیل دوستی با شیخ زاهد گیلانی در سفری به گیلان در محله فعلی چاهی میکند و عبادتگاهی میسازد که بعدها به مسجد تبدیل میشود.
اما در کتاب «احسن التواریخ» نوشته «حسن بیک روملو» مورخ آورده است: شاه اسماعیل هنگام فرار از اردبیل به گیلان، چند روزی را نزدیک این مسجد گذرانده است. او در این کتاب مسجد صفی را مسجد سفید ذکر کرده است.
باید توجه داشته باشیم که شیخ صفیالدین اردبیلی در سال ۶۵۰ هجری قمری و شاه اسماعیل صفوی در سال ۸۹۲ هجری قمری به دنیا آمده بودند و بین تولد این ۲ شخصیت تاریخی ۲۴۲ سال فاصله است که طبق این دو تاریخ میتوان به قدمت این مسجد و اینکه مورد توجه این خاندان بوده پیبرد.
اما داستانی دیگر نیز در تاریخ وجود دارد که مربوط به خاندان صفویه است که در این مسجد اتفاق افتاده است. داستانی که مربوط به بخشی از تاریخ مخوف عصر صفویه در زمان حکمرانی شاه عباس کبیر است. بنا بر روایات تاریخی، «محمدباقر صفی میرزا»، پسر بزرگ شاه عباس، در چهارشنبه ۱۲ ماه شوال سال ۹۹۵ هجری در مشهد متولد شد. در یک سالگی اسماً حاکم خراسان بود و در ۵ سالگی حاکم همدان و بعدها ولیعهد شد.
شاه عباس همیشه نگران بود پسرانش درصدد تصاحب تاج و تخت برآیند. روزی دو تن از نزدیکان شاهزاده به شاه خبر دادند که صفی میرزا یا همان شاهزاده محمدباقر میرزا درصدد قتل اوست و چندین نفر از سران قزلباش نیز صفی میرزا را به کشتن پدرش ترغیب کردند. شاهزاده نیز برای رفع بدگمانی شاه، وقایع را به او گزارش کرد. با این وجود، شاه در باطن بر صفی میرزا بدگمان بود و در نهایت تصمیم به قتل ولیعهد گرفت. شاهزاده محمدباقر میرزا در دوشنبه سوم محرم سال ۱۰۲۴ در ۲۹ سالگی در مسجد سفید به قتل رسید و در همانجا مدفون و این واقعه موجب شد تا بعدها مسجد سفید به مسجد صفی تغییر نام دهد.
عنوان نام سفید و سیاه روی مساجد در گیلان عمومیت دارد. به عنوان مثال «اسپیمزگی» و «سیاهمزگی» نام دو منطقه در غرب گیلان است که اولی به معنای مسجد سفید و دیگر به معنای مسجد سیاه است که هنوز آثاری از این مسجدها در این ۲ منطقه باقی است. همچنین امامزادهای در لنگرود وجود دارد که بنای آن به «سفید آستانه» شهرت دارد. زبان گیلکی به نحوی است که صفت قبل از موصوف میآید. اگر این قاعده در مورد مسجدهای سفید گیلان عمومیت داشته باشد باید مسجد سفید رشت به «سفید مسجد» مشهور میشد که این مساله صفی بودن نام این مسجد را قوت میبخشد. حال این صفی بودن به شیخ صفیالدین یا صفیمیرزا برمیگردد نیاز به پژوهش دارد. با این وجود با این وجود مسجد صفی رشت به شماره ۱۹۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و طبق عبارتی که روی یک کاشی در داخل محراب دیده میشود، این بنا در سال ۱۳۳۴ هجری قمری (۱۲۹۵ هجری. شمسی) به دست حاجی یوسف کاشیساز تجدید بنا شد.
در ضلع شمالی مسجد صفی رشت ۲ در ورودی متوالی قرار دارد که اولین ورودی بهصورت هلالی و از پروفیل و چوب در چند سال اخیر ساخته شده است. سردر ورودی دوم و اصلی مسجد از دو قوس تشکیل شده که به قوس اول آیه اول سوره اسری و در قوس دوم حدیث «و لایه علی بنابیطالب حصنی...» کاشیکاری شده است.
در محراب مسجد گچبریهای زیبایی بهصورت آیات قرآن همراه با گل و بوته کار شده و در کاشیکاریهای محراب تاریخ تجدید بنای مسجد به تاریخ ۱۳۴۴ هجری قمری (۱۳۰۵ هجری شمسی) به دست حاج یوسف کاشیساز دیده میشود و گچبریهای مسجد نیز به همین تاریخ است.
گلدسته مدور و آجری مسجد که در ضلع جنوبی آن قرار دارد، مشخصترین جلوه بیرونی مسجد صفی است. قطر گلدسته ۲ متر و سقف گلدسته چوبی با پوشش سفالین است. گلدسته یک راه پله برای بالارفتن و چند روزنه برای ورود نور دارد.
از دیگر بخشهای دیدنی مسجد صفی، چاه آبی است که به فاصله ۳ متری از جنوب غربی گلدسته قرار دارد و قدیمیها براین باورند که این چاه به دست شیخ صفیالدین اردبیلی کنده شده بود.