تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۷:۳۰

درام‌های جاسوسی و امنیتی در ایران به‌واسطه سختی‌ها و محدودیت‌های بسیاری که متوجه آن است، تولیدات چندانی را به خود ندیده است. عمده آثار تولیدشده در این حوزه، فاصله‌ بسیاری با استانداردهای این نوع فیلمسازی داشته و به همین دلیل با اقبال چندانی از سوی مخاطب مواجه نشده‌اند.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، درام‌های جاسوسی و امنیتی، یکی از پرطرفدارترین آثار سینمایی در تمام جهان هستند. این نوع ملودرام، در ایران، به‌واسطه سختی‌ها و محدودیت‌های بسیاری که متوجه آن است، تولیدات چندانی را به خود ندیده است. عمده آثار تولیدشده در این حوزه، فاصله‌ بسیاری با استانداردهای این نوع فیلمسازی داشته و به همین دلیل با اقبال چندانی از سوی مخاطب مواجه نشده‌اند.

هم‌اکنون و با ورود نسل جدید فیلمساز، اقبال به سینمای امنیتی بازگشته به طوری که طی سالیان اخیر، شاهد تولیدات خوبی در این حوزه بوده‌ایم تا ملودرام‌های امنیتی در سینمای ایران از آن فقر محض بیرون آمده و در سرشماری سالانه تولیدات سینمایی کشور، نمونه‌هایی را به خود ببینند.

جدیدترین تلاش در این حوزه، به فیلم هناس بازمی‌گردد. فیلمی که اثری بیوگرافی از شهید داریوش رضایی‌نژاد، از شهدای هسته‌ای کشورمان است.

به همین بهانه نگاهی انداخته‌ایم به معروف‌ترین فیلم‌های امنیتی تاریخ سینمای ایران.

به رنگ ارغوان

هنوز هم خیلی از منتقدان، به رنگ ارغوان را بهترین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا می‌دانند. فیلمی که پس از ۵ سال توقیف، در جشنواره بیست­ وهشتم فجر نمایش داده شد و توانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم را از آن خود کند. گفته می‌شود یکی از دلایلی توقیف این فیلم، نشان دادن برخی ادوات به‌روز وزارت اطلاعات بوده است.

به رنگ ارغوان فارغ از انگاره‌های عاشقانه و تم دراماتیک خود، یکی از استانداردترین ساخته‌های امنیتی کشور است که طی آن، گوشه‌هایی از توان امنیتی و زیرنظر گرفتن‌های حرفه‌ای با ظریف‌کاری خاصی، به تصویر کشیده می‌شود.

قلاده‌های طلا

ساخته پرحاشیه ابوالقاسم طلایی اگرچه یک ملودرام امنیتی محسوب می‌شود اما در مسیر تولید این فیلم، محدودیت‌های بسیاری وجود داشت که اجازه ورود بیشتر به حوزه‌های امنیتی را نمی‌داد. گرچه داستان فیلم نیز بیشتر معطوف خرابکاری‌های نیروهای بیگانه بود و به همین دلیل، اقدامات امنیتی، حکم رمزگشایی‌هایی را داشت که علاوه بر محدودیت در به تصویر کشیدن آنها، به لحاظ اصول دراماتیک نیز نمایش آنها تا سکانس‌های پایانی، چندان مقدور نبود.

با این حال، قلاده‌های طلا حسابی به چشم آمد و به یکی از سرآمدترین آثار امنیتی سینمای ایران تبدیل شد.

روباه

تریلر روباه را بهروز افخمی در سال ۹۳ جلوی دوربین برد تا نخستین ساخته سینمایی کشور در حوزه ترور دانشمندان هسته‌ای، با این فیلم کلید بخورد.

روباه آشکارا از دو نیمه متفاوت برخوردار است. یک نیمه که شاهد اصول حرفه‌ای اقدامات امنیتی بود و نیمه دیگر، برخی سطحی‌نگری‌هایی بود که در تقابل با اقدامات امنیتی و در قالب زندگی روتین روزانه به چشم می‌خورد.

این‌طور احساس می‌شد که روزمرگی‌های ساده طعمه موتورسوار ایرانی، به شکلی عامدانه در فیلم گنجانده شده تا آن اقدامات حرفه‌ای امنیتی که منشاء خارجی داشت، بیشتر به چشم آمده و دیده شوند.

سیانور

اگرچه تاکنون آثار نسبتا زیادی با محوریت منافقین ساخته شده است اما ساخته بهروز شعیبی با توجه به متفاوت بود جنس روایت، از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.

در سیانور، موقعیتی پیش می‌آید تا یک زوج عاشق، رودرروی یک‌دیگر قرار گرفته و دوئلی جذاب را برگزار کنند. فارغ از این خط سیر اصلی داستان، فیلم به ‎واسطه برخی تصویرگری‌های جدید از فعالیت‌های گروهک منافقین و ملاحظه‌کاری آنها، حسابی به چشم آمد و مورد استقبال قرار گرفت.

بادیگارد

دومین فیلم امنیتی ابراهیم حاتمی‌کیا، از زاویه دیگری به این مقوله ورود کرده است. برخلاف آثار مشابه که دوربین، اقدامات امنیتی را برجسته‌سازی می‌کند، در «بادیگارد»، دوربین، همراه یک محافظ حرفه‌ای است تا اقدامات خرابکارانه امنیتی را برای حفظ جان یک دانشمند هسته‌ای خنثی کند.

هر چند که تفاوت‌های این فیلم با دیگر آثار مشابه، تنها در این یک مورد خلاصه نشد و در تعریف سوررئالیستی موضوع نیز ادامه پیدا کرد. در «بادیگارد»، آن‌چه خیلی احساس شد، دخالت درام در موضوع امنیتی و پرداخت سینمایی به این موضوع بوده است که اثر را از شکل اسنادی خود دور می‌کند.

ماجرای نیمروز

محمدحسین مهدویان در دو فصل از ماجرای نیمروز، گوشه‌هایی از فعالیت‌های امنیتی را در دوران دهه ۵۰ و ۶۰ به تصویر کشیده است.

در این فیلم، برخی ظرایف در شکل ارتباط، طراحی‌ عملیات‌ها، نوع واکنش و دقتی که در تک و پاتک مورد توجه قرار می‌گرفت، حسابی به مذاق مخاطب خوش آمد تا این دو ساخته مهدویان، به بهترین ساخته‌های حوزه امنیتی سینمای ایران تبدیل شوند.

شبی که ماه کامل شد

در ساخته نرگس آبیار هم به مانند بادیگارد، دوربین، چندان به میان نیروهای خودی نمی‌رود. مخاطب در این فیلم، بیشتر متوجه اقدامات عبدالمالک ریگی و برادرانش است و در مقابل، تنها شمه‌هایی از نحوه مقابله با این اقدامات به تصویر کشیده می‌شود.

درواقع قصد فیلم، تصویرگری دراماتیک از زندگی یک زوج در آستانه فروپاشی است که اقدامات امنیتی، به عنوان بهانه‌ای برای فروپاشی و قرار گرفتن زن در موقعیت خطرناک مطرح می‌شود. 

دیدن این فیلم جرم است

ساخته رضا زهتابچیان برخلاف آثار دیگر این فهرست، محتوایی امنیتی داشته و خود را درگیر رخدادها و فرمول‌های پیچیده امنیتی نمی‌کند.

فیلم، بیشتر در اندازه‌های مانیفست‌های موافقان و مخالفان برخی اقدامات امنیتی در برابر سوژه‌ای قدیمی مطرح است که سبب برخی صف‌کشی‌ها می‌شود. همین پرداخت که در حکم دریچه‌ای تازه به آثار امنیتی سینمای ایران تعریف می‌شود، با اقبال بالایی از جانب مخاطبان و منتقدان واقع شد.

روز صفر

ساخته سعید ملکان یکی از استانداردترین فیلم‌های امنیتی تاریخ سینمای ایران است که هنوز به نمایش درنیامده است. فیلم با بهره‌مندی از اسلوب‌های جدید روایی و بصری در حوزه درام‌های امنیتی جهان ساخته شده واز ریتم بسیارتندی برخوردار است.

هر چند که در این فیلم نیز شگردهای امنیتی، چندان مورد پرداخت قرار نگرفته و تمرکز اصلی بر روی زیرکی‌های دراماتیک قهرمان داستان که یک مامور است، سوار شده و مخاطب را به وجد می‌آورد. فرمول بسیاری از آثار امنیتی سینمای جهان که نخستین نمونه‌هایش در «روز صفر» به تصویر کشیده شده است.

هناس

دومین ساخته حسین دارابی، جدیدترین ساخته امنیتی سینمای ایران است. فیلمی راجع به ترور یکی از دانشمندان هسته‌ای که به شیوه متفاوت‌تری نسبت به آثار مشابه، به مباحث امنیتی، ورود پیدا کرده است.

در هناس نه از عملیات‌های خرابکارانه خبری است و نه از محافظه‌کاری‌های رایج آثار این حوزه. مخاطب در این فیلم، تماما با این تعلیق مواجه است که خطر ترور، چگونه، چه زمانی و توسط چه افرادی اتفاق خواهد افتاد. این اتفاق اما در سرخوشانه‌ترین لحظات داستان که تصور می‌شد فیلم به پایان رسیده، رقم خورد تا تاثیرگذاری این اثر امنیتی، مخاطب خود را غافلگیر و البته ناراحت کند.