شاید برای همه شما بیش از هر چیز این موضوع اهمیت داشته باشد که تعریف دقیقی از «پرسش مفهومی» را بدانید؛ اینکه «پرسش مفهومی» به چه نوع پرسشهایی گفته میشود و در گام دوم بدانید که برای تقویت توان پاسخگویی خود به «پرسش های مفهومی»، چگونه میتوانید «مطالعه مفهومی» داشته باشید.
برای آنکه دانش خود را در این باره افزایش دهیم، بد نیست که نیمنگاهی به شیوه تألیف برخی از کتابهای درسی داشته باشیم. شاید شما هم در هنگام مطالعه درسهای مختلف و یا از زبان دبیران خود شنیده باشید که محتوای برخی درسها در پایههای مختلف تحصیل زنجیروار به یکدیگر وابسته است، مثلاً موضوعی که در علوم دوره ابتدایی مطرح شده با توضیحات بیشتر و وجوه علمیتر در سالهای راهنمایی و دبیرستان تکرار شده است. حتی برخی مواقع ارتباط مطالب درسی مربوط به دو درس متفاوت است، مثل ارتباط درس شیمی با ریاضی یا فیزیک با ریاضی و یا ادبیات و دین و زندگی.
در زمینه ارتباط محتوایی یک درس در سالهای مختلف، باید گفت که هر دوره از تحصیل هدفهای آموزش خاص خود را دارد، مثلاً دوره راهنمایی دوره تعلیمات عمومی است که دانشآموز در باره موضوع های مختلف علمی کلیاتی را میآموزد، در حالی که در دوره دبیرستان با توجه به رشتهای که انتخاب میکند، موضوع آموزش تخصصیتر میشود.
در انجام مطالعه مفهومی قبل از هر چیز باید بدانید موضوعی که مطالعه میکنید با موضوعهای سالهای قبل و بالاتر چه ارتباطی دارد؟ آیا در باره آن در سالهای قبل مطلبی آموختهاید؟ آیا این موضوع در سالهای بالاتر نیز تکرار خواهد شد؟ آیا این موضوع با سایر موضوعهای همان درس ارتباط دارد؟ آیا موضوعی که یاد می گیرید با درسهای دیگر در ارتباط است؟
گرچه رسیدن به پاسخ این پرسشها زمان زیادی میخواهد، ولی یادگیری که پس از انجام این مراحل به دست میآید، با ثبات بیشتری در ذهن باقی میماند. از سوی دیگر این روش یادگیری را آسان میکند، چرا که پیوند آموخته جدید با آموختههای قبلی فهم موضوع را آسانتر میکند، حتی انگیزه یادگیری نیز در این روش بیشتر است، چرا که اگر آموخته جدید در سالهای بالاتر نیز ادامه داشته باشد، آموختن دقیق آن بسیار پراهمیت خواهد بود. بنابر این تغییر شیوه مطالعاتی، از مطالعه بدون هدف و آگاهی، به مطالعه هدفمند و مفهومی، میتواند آمادگی برای پاسخدهی به پرسش مفهومی را ایجاد کند.