«ما محکوم بودیم فقط حرکت کنیم. با قطار حمل حیوانات به بندر کراسنودسک، بندری در ترکمنستان و آن سوی دریای خزر، رفتیم. در بندر هم لهستانیهای آواره زیادی سرگردان دور هم جمع شده بودند و هرکدام برای بقا و رسیدن به زندگی بهتر سعی میکرد به نحوی خودش را به کشتی مسافربری برساند که یککشتی باری بسیار کثیف بود. هدف همه فرار از منجلاب موجود بود. خیلیها از قبل برای سوار شدن در کشتی نوبت گرفته بودند. مادرم دستم را گرفت و هردو به داخل کشتی پریدیم و به ایران و بندر انزلی رسیدیم.»
با «رضا نیکپور»، کارشناسی ارشد تاریخ فرزند مرحوم «هلنا استلماخ» و «فریدون فریدوش» فرزند «امیلیاوویچه هوفسکا» از پناهندگان لهستانی ساکن ایران و «علیرضا دولتشاهی» پژوهشگر،لهستان شناس و نویسنده کتاب «لهستانیان و ایران» درباره سرگذشت لهستانی های کوچانده شده به ایران گفت و گو کردیم.
دراینباره هم بخوانید؛
- ماجرایهای پاساژ چلچله و کافه پولونیا لالهزار در جنگ جهانی دوم | تصمیمها و اخبار سری ارتش متفقین در این کافه رد و بدل میشد
گزارش و گفتگو: الهه کفایتی، بهاره خسروی
تصویر: حسین اینانلو، حوریه حسینی و مونا فاضلی
تدوین: مسعود ساکی