گوشی و لپتاپ، یوتیوب و سابسکرایب، ویو و ممبر، جای پاساژگردی، گشتوگذار در بوستانها، باشگاه ورزشی و هرچه را که پیش از این دوست داشتیم و شادمان میکرد، گرفته است.
پدر و مادرها هم سعی میکنند درکمان کنند، گهگاه از لابهلای همهمهی تلویزیون و سروصداهای آشپزخانه، صدایشان را میشنوم که یکی میگوید: «گناه دارد، حداقل اینطوری سرش گرم است!» و صدایی دیگری جواب میدهد: «برای چشمهایش ضرر دارد. حداقل مدتی از اتاق بیاید بیرون یا برای یک ساعت آن کوفتی را کنار بگذارد!»
- زندگی در دستانم است
دیانا، ۱۷ساله است و ترجیح میدهد بهجز مواقعی که باشگاه یوگا میرود، اتاقش را ترک نکند. اگرچه گاهی خانواده به صدای بلند موسیقیاش که البته موردپسند آنها نیست اعتراض دارند، اما اغلب در اتاقش آرامش زیادی دارد و میگوید: «البته من با دوستانم چت میکنم، اما برای خودم سرگرمیهایی زیادی دارم. مثلاً صورتم را گریم میکنم یا بعضی از لباسها را با هم ترکیب میکنم و میپوشم. نرمشهای یوگا را انجام میدهم. گاهی شمع روشن میکنم و موسیقی گوش میدهم و کلاً احساس میکنم در اتاقم، زندگی در دستان خودم است.»
- نمیفهمم زمان چهطور میگذرد
آریای ۱۵ساله، فقط برای خوردن ناهار و شام از اتاقش بیرون میآید. او میگوید: «این راه را تازه پیدا کردم. وقتی بیرون بودم، خیلی به من ایراد میگرفتند. از هر حرکت و رفتارم، عیبی درمیآمد. حتی اگر با دوستم صحبت میکردم، دربارهی صحبتهایم نظر میدادند.»
میپرسم: «کلافه نمیشوی در اتاق تنها...»
میگوید: «من تنها نیستم. صبح تا ظهر در کلاسهای مدرسه هستم و بقیهاش در فضاهای گوناگون مجازی، مشغول چت و گفتوگو با همسنوسالانم. اصلاً نمیفهمم زمان چهطور میگذرد.
یکبار مادرم از خانه بیرون رفت و شب برگشت، من هنوز از اتاقم بیرون نیامده بودم و چراغهای خانه خاموش بود! نه اینکه فضای اتاق را دوست داشته باشم، راستش کلاً در فضای مجازی هستم و اصلاً اتاقم را نمیبینم.»
- تنهایی را ترجیح میدهم
امیرعلی ۱۶ساله، در خانهشان برای زمانهایی که نیاز به تنهایی دارد، فضایی درست کرده، اما اغلب ساعتهای روز همانجاست!
او میگوید: «واقعیتش کسی کاری به کارم ندارد. من بیشتر مشغول درسخواندن هستم، چون امسال، سال مهم انتخاب رشته است و باید تلاش کنم. اما بهجز درسخواندن بعضی وقتها دوست دارم فقط تنها باشم. حالا مهم نیست چه کار میکنم.»
- اتاقم خانهام است
اوایل وقتی یکی از والدینش که بیشتر به او ایراد میگرفت در خانه بود، سعی میکرد از اتاقش بیرون نیاید. اما حالا برایش عادت شده است. ایلیا میگوید: «در اتاقم همهچیز دارم. تلویزیون، لپتاپ و پلیاستیشن. خیلی سعی کردم یک یخچال کوچک هم بگیرم تا اتاقم خانهام شود. ولی پدر و مادرم موافقت نکردند. مادرم دو سال است که حسابدار دورکار است و پدرم شبها به خانه میآید. من حتی اگر از اتاق هم بیرون بیاییم، وسط کار مادرم هستم. ما فقط برای شام دور هم جمع میشویم!»
- زندگی واقعی را لمس کنید
اما راستش همهی نوجوانهای ایرانی هم صاحب اتاق و تبلت و تلفن هوشمند نیستند. آنها با خانوادههایشان در کنار خواهر و برادرها روزگار میگذرانند. اما این تنهایی، ماندن در اتاق و بودن در فضاهای مجازی، خوب است یا بد؟
کارشناسان معتقدند نوجوانان نباید رابطهی رودررو با خانواده را قطع کنند. آنها معتقدند نوجوانان اینقدر باهوش هستند که بدانند چهطور میتوانند همچنان با پدر یا مادر دوست باشند و مشکلاتی را که برایشان پیش میآید با آنها درمیان بگذارند.
«الهام پاک»، روانشناس و مشاور خانواده، خطاب به نوجوانان میگوید: «در دورهای که تفریحات خارج از منزل، مهمانیها و گردشهایی که دوست داشتید محدود شده، برای آن جایگزین پیدا کنید. اما این جایگزین نباید فقط مجازی باشد. شما به گفتوگوی رو در رو نیاز دارید.
البته همانطور که اعضای خانواده باید در این دوران، شرایط شما را درک کنند و با شما نوعی دیگر گفتوگو کنند، شما هم شرایط را درک کنید. اگر آنها نمیتوانند و راهش را نمیدانند شما تلاش کنید. شما جوان هستید و صاحب ایده، پس موضوعی برای حرفزدن پیدا کنید و روی حساسیتهای آنها دست نگذارید. اینطوری کمکم رابطهها بازسازی میشود. مطمئن باشید آنها هم دنبال رابطهی نزدیک با شما هستند. گاهی از آن فضای کوچک که حالا اندازهی فیزیکیاش از اتاق هم کوچکتر است و دنیای مجازی بیانتهایی دارد، بیرون بیایید و زندگی واقعی را لمس کنید، چون در آینده باید در همین دنیای واقعی زندگی کنید. پس بهتر است تعاملکردن را یاد بگیرید.»