همشهری آنلاین-آدلهاید هفتبرگر: شاید برای علاقمندان سینما و دانشجویان و معلمان سینما تعجب برانگیز باشد که هنوز مکتب ورتوف و پودوفکین و هنوز ژانر سینمای مطبخی از سوی تعدادی محدود از نویسندگان و مورخان و منتقدان سینما علمیت دارد و این عده در حقیقت آخرین نسل پیرو این مکتب برشمرده می‌شوند.

عمده نوشته‌های سینمایی مهدی تهرانی به عنوان یک معلم و منتقد سینما، او بسیار از کوروساوا نام برده است، البته بدون اینکه از مکتب مورد توجه‌اش نامی به میان بیاورد. در واقع وی در تبیین نظر خود رندانه از آکیرا کوروساوا خرج می‌کند. این روند وقتی طبیعی جلوه‌گری می‌کند که بدانیم کوروساوا احتمالا تنها غول سینمای جهان بود که تدوین در سینما را اساسی‌ترین کار می‌دانست.  

در سال ۲۰۱۴ در آخرین دیدار او با آرتور آسا برگر بازهم آنچه مورد بحث و بررسی این دونفر به عنوان استاد و شاگرد است یک فیلم از کوروساوا است. آسا برگر راشومون را از منظر ارتباطات و مهدی تهرانی این فیلم جاودانه کوروساوا را از منظر پیکربندی و تدوین و کارگردانی مورد بحث قرار دادند.  

آرتور آسا برگر سمت چپ
و مهدی تهرانی. ۲۰۱۴

وی به مثابه یک مربی فوتبال است که کم کم دارد عادات قدیمی را بر علم روز ترجیح می‌دهد.   با اینهمه آرا و نظریه‌های مکتب ورتوف، پودوفکین اگرچه هنوز برای کلاس‌های دانشگاهی معتبر و لازمند اما در عرصه عملی قابل استفاده نیستند.

از منظر افراد کارکشته در سینما، برخی نوشته‌ها و نظریات سینمایی وی در باره سینمای مطبخی انگلستان  در گور پوسیده است. خود وی در باره سینمای مطبخی می‌گوید: به من خرده می‌گیرند و حتی برخی به طعنه مرا مرده‌پرست سینما نام می‌نهند اما من معنقد و پیرو مکتب ورتوف و پودوفکین هستم. حتی اگر نفرآخر این نسل باشم که هستم! همچنانکه سینمای مطبخی را هنوز اصل و اساس سینما می‌دانم!

از منظر وی سینمای مطبخی در میان نهضت‌های سینمایی اروپایی؛ احتمالا بامسماترین عنوان را دارد.  وی همچنین در سال ۲۰۰۷ اصرار دارد بر اینکه : این جنبش در فرم و محتوا هنوز هم در دهه اول هزاره سوم کاربردی بی‌بدیل دارد. به فهرست جوانانی که به قبیله سینما ورود کردند و خون تازه هدیه آورند توجه کنید. اینها هنوز کن لوچ را سرلوحه می‌دانند و روسیلینی را. نه پیشگامان سینمای تجاری هالیوود. مسائل روزمره اجتماعی مورد توجه فیلمسازان این نهضت سینمایی است. در دهه ۶۰ سوژه‌هایی نظیر حقوق کارگری زنان؛ سقط جنین؛ اجاره خانه؛ مالکیت حقوقی جزو سوژه‌های رایج برای فیلمسازی بود. روندی که هنوز هم ادامه دارد. مکتب ژیگا ورتوف و وسیوالاد پودوفکین که بشدت مورد توجه مهدی تهرانی است، مکتبی است که حتی در روسیه و میان کارگردانان بزرگ نسل اخیر اسلاو نیز آنچنان خواهان ندارد. به زعم این افراد تمام تئوری‌های ژیگا ورتوف و وسیوالاد پودوفکین به تدوین فیلم ختم می‌شود در حالیکه امروزه تدوین کاری پیش افتاده است ضمن اینکه سینمای دیجیتال در تدوین دیگر سر به آسمان سائیده.

مهدی تهرانی اعتقاد دارد: تدوین در سینما مرگ ندارد. تدوینگر پیشقراول است و مهارت او سبب‌ساز یک کار فاخر خواهد بود. تدوین از سرگئی آیزنشتاین و پودوفکین و ورتوف شروع شد و این خون هرگز نازا نخواهد شد. چرا که فیلمی که قابل تدوین است فیلمی است که بشدت از فیلمنامه‌اش وام گرفته و کارگردانش دکوپاژ را ذاتی ارائه داده است. انگاره‌های اساسی سینما تصویر و تدوین‌اند. تدوین ریشه فیلم است و در ذات خود حلال مشکلات یک فیلم خواهد بود. چرا که پودوفکین به شیوایی گفته است یک تصویر را کالبدشکافی کنید، آنگاه شما تدوین انجام دادید. شما تصاویر ساده را با تدوین معنادار کردید.

پانوشت:

About Mirza Mehdi Tehrani's cinematographic opinions and ideas: the last generation following the school of Vertov, Podovkin and Kitchen sink realism 


By: Adelheid Heftberger

In most of Mehdi Tehrani's film writings, he mentions Kurosawa a lot as a Lecturer and film critic, without mentioning the school he is interested in and actually uses Akira Kurosawa to explain his opinion. This process becomes natural when we know that Kurosawa was probably the only movie giant in the world who considered film editing as the most basic task.
In 2014, in his last meeting with Arthur Asa Berger, the subject discussed by these two as teacher and student is a film by Kurosawa. Asa Berger discussed Rashomon from the point of view of communication, and Mehdi Tehrani discussed this eternal Kurosawa film from the point of view of configuration, editing and directing.

Arthur Asa Berger
left) and Mirza Mehdi Tehrani)
2014


He is like a football coach gradually preferring old habits to modern science. With all the opinions and theories of the school of Vertov-Podovkin, although they are still valid and necessary for university classes, they cannot be used in a practical context.

From the point of view of people experienced in cinema, some of his writings and cinematic ideas about British cinema are rotting in the grave. He himself says about the new wave of British cinema: They criticize me and some even sarcastically call me a dead worshiper of cinema, but I am a devotee and follower of the school of Vertov and Podvkin. Even if I am the last person of this generation! As I still consider Kitchen sink realism as the basis of cinema!

From his point of view, kitchen cinema among European cinematographic movements; It has probably the most influential title. He also emphasized in 2015: this movement in form and content is still used in the first decade of the third millennium. Pay attention to the list of young people who entered Il Cinema and brought new blood. They still see Ken Loach as the leader and Rossellini. Not the pioneers of commercial Hollywood cinema. Daily social issues are the concern of the filmmakers of this cinema trend. In the 60s, issues such as women's labor rights; Abortion; Rent; Legal ownership was a common theme in filmmaking. A process that continues. The school of Zhiga Vertov and Vassivalad Podovkin, which is highly regarded by Mehdi Tehrani, is a school that is not so well regarded even in Russia and among the great directors of the recent generation of Slavs. According to these people, all the theories of Zhiga Vertov and Vsevolod Pudovkin end up in film editing, while today editing has progressed, while digital cinema has skyrocketed in editing.
Mehdi Tehrani believes: Editing in cinema is not dead. The editor is a pioneer and his skill will be the cause of a great work. Editing started with Sergei Eisenstein, Podovkin and Vertov, and this blood will never be sterile. Because a film that can be edited is a film that borrows heavily from its script and its director has presented decoupage as an inherent feature. The basic concepts of cinema are image and editing. Editing is the root of the film and it will be the solution to the problems of a film. Because as Podovkin so eloquently said, dissect an image, then you've done editing. You made simple images meaningful by editing.