کاظم نوربخش بازیگر سریال نون خ می‌گوید: مشغول بازی در سریال‌های «راز بقا» و «قمر در عقرب» هستم. البته سریال «دو به یک» را با آقای صلح میرزایی کار کردم که آماده پخش است و احتمالا سال ۱۴۰۱ از یکی از شبکه‌های تلویزیون پخش خواهد شد. 

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مشرق، فصل اول مجموعه «نون. خ» که آغاز شد، بیننده‌ها با چهره‌ای به نام سلمان با بازی کاظم نوربخش آشنا شدند که با گویش شیرین کردی صحبت می‌کرد و طنازی خاصی در چهره و فیزیک و بازی‌اش داشت.

همین شیرینی و طنازی در سری‌های بعدی این مجموعه بیشتر شد و خنده‌های معروفی که به بازی‌اش اضافه کرد و دلبری‌هایش از شیرین، دختر نورالدین خانزاده و علاقه‌اش به گاوی به نام جاناتان او را به یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های این مجموعه تبدیل کرد.

کاظم نوربخش این روزها سخت مشغول بازی در چند سریال است و در صورت ساخت فصل جدید «نون. خ» در سال آینده قطعا یکی از بازیگرانی است که در آن حضور خواهد داشت. به بهانه نوروز با وی گفت‌وگویی داشتیم که شاید خواندن آن برایتان خالی از لطف نباشد. پس همراه ما بمانید: 

شما با بازی در مجموعه «نون. خ» به چهره محبوب و دوست‌داشتنی سال تبدیل شدید. زمانی که فیلمنامه این کار را می‌خواندید، فکر می‌کردید سلمان تا این حد مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد؟ 

هر بازیگری که یک روز وارد این حرفه می‌شود و کار کرده و تجربه کسب می‌کند، یکی از اهدافش این است که یک روز دیده شود و چه بهتر که بتواند محبوب هم شود. قرعه به نام ما افتاد که با یک گروه حرفه‌ای و در راس آن آقای سعید آقاخانی شروع کنیم. من تمام تلاشم این بود که تجربه و توانی را که در چند سالی که کار کردم به دست آوردم روی این کار بگذارم. چون می‌دانستم سلمان نقشی است که شاید بتواند در دل مردم جایی باز کند و خدا را شکر می‌کنم که این اتفاق افتاد. البته تا این حد فکر نمی‌کردم مورد توجه مردم قرار بگیرد. گرچه سلمان در فیلمنامه هم شخصیت جالبی بود و زمانی که فیلمنامه را می‌خواندم می‌دانستم از عهده‌اش برمی‌آیم اما نمی‌دانستم نتیجه چه خواهد شد. بنابراین من تمام تلاشم را برای بازی در این نقش به کار گرفتم. البته مشورت‌هایی که با آقای آقاخانی برای بازی در این نقش داشتم خیلی به من کمک کرد که سلمان به دل مخاطب بنشیند. 

آقای آقاخانی چقدر دست شما را برای بداهه‌گویی و اکت و بازی باز گذاشت تا سلمان به شخصیت شیرین و محبوبی تبدیل شود؟ 

هم فیلمنامه بامزه بود و هم آقای آقاخانی برای بامزگی بیشتر دست بازیگر را در کار باز می‌گذاشت. می‌توانم بگویم شخصیت سلمان با مشورت آقای آقاخانی تا این حد توانست مورد توجه قرار بگیرد. 

بازی در این سریال و دیده‌شدن باعث شد که از طرف تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌های شاخص دیگری هم پیشنهاد بازی داشته باشید؟ 

پیشنهاد زیاد داشتم اما مدام با آقای آقاخانی مشورت می‌کردم. به همین خاطر چند پیشنهاد را نپذیرفتم. اما بعد از این کار سه‌چهار فیلم سینمایی بازی کردم. الان هم در دو سریال نمایش خانگی کار می‌کنم. یکی از سریال‌ها را با آقای پیمان قاسمخانی کار کردم و سریال «راز بقا» را هم با آقای آقاخانی کار کردم که عید در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود. 

پس برای نوروز حسابی سرتان شلوغ است. 

بله مشغول بازی در سریال‌های «راز بقا» و «قمر در عقرب» هستم. البته سریال «دو به یک» را با آقای صلح میرزایی کار کردم که آماده پخش است و احتمالا سال ۱۴۰۱ از یکی از شبکه‌های تلویزیون پخش خواهد شد. اگر خدا بخواهد هم هر زمان که سری جدید «نون. خ» ساخته شود با افتخار بازی می‌کنم. 

همچنان شما را با شخصیت سلمان می‌شناسند و وقتی شما را می‌بینند با این اسم صدا می‌کنند و درباره‌اش حرف می‌زنند؟ 

بله. البته می‌گویند نامت را می‌دانیم اما دوست داریم همان سلمان صدا کنیم. بعد هم درباره او و خنده‌هایش صحبت و شوخی می‌کنند. برایم جالب است که خیلی از دیالوگ‌های سلمان را به خاطر دارند. 

با توجه به این‌که در آستانه سال نو هستیم، از حال و هوای نوروز دوران کودکی‌تان می‌گویید؟ 

من فکر می‌کنم نوروز برای همه بچه‌ها پر از خاطره و لحظات شیرین است. گرچه حال و هوای نوروز دوران کودکی ما با بچه‌های امروزی تفاوت‌هایی دارد. خاطرم هست زمانی که مدرسه می‌رفتیم، امتحانات ما سه چهار روز قبل از نوروز تمام می‌شد و آماده شادی‌های روزهای تعطیل و نوروز می‌شدیم. 

بچه شیطانی بودید؟ 

شیطون که خیلی نه، اما شبیه پسربچه‌های دیگر بودم و یک‌سری شیطنت داشتم. یادم می‌آید همه نوروز را ما با پول‌هایی که از بزرگ‌ترها می‌گرفتیم، ترقه می‌خریدیم. 

غیر از تعطیلات مدرسه چه چیزی در آن دوران برایتان جالب بود؟ 

تعطیلی و دید و بازدید کلی برای ما خاطره بوده و کم چیزی نبود. عیدی‌گرفتن هم که بسیار اتفاق قشنگی بود. 

از آداب و رسوم کردها در ایام نوروز چیزی به خاطر دارید؟ 

مراسم شال‌اندازی داشتیم که در سریال «نون. خ» هم استفاده کردیم. آمد و شد بزرگ‌ترها هم جالب بود. یعنی ما عید دیدنی می‌رفتیم و بعد آن‌ها خانه ما می‌آمدند و عیدی می‌دادند خیلی برای ما لذتبخش بود. 

کدام سمبل نوروز را بیشتر دوست دارید؟ 

سکه (می‌خندد). البته هر کدام از نمادهای سفره هفت‌سین جالب و زیبا و پرمعناست و نمی‌توان گفت کدام بهتر است. اما سبزه و سکه را بیشتر دوست داشتم. اصلا همین که سفره هفت‌سین پهن می‌شد، حس خوبی می‌گرفتیم. البته در آن دوران همه چیز قشنگ‌تر و خاطرات ما شیرین‌تر بود. زمانی که ما بچه بودیم نوروز بیشتر خوش می‌گذشت. شاید به این خاطر است که حال دل مردم این سال‌ها خوب نیست. امیدوارم سال آینده حال دل همه خوب باشد.