تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۸۷ - ۰۹:۴۳

قضاوت‌ درخصوص‌ یک‌ شخصیت‌، اگرچه‌ در طول‌ زندگی‌ آن‌شخصیت‌ روی‌ می‌دهد، اما بخش‌ اصلی‌ قضاوت‌ها، به‌طور معمول‌ به‌دوره‌ پس‌ از حیات‌ وی‌ باز می‌گردد.

 بدین‌ترتیب‌، بررسی‌ قضاوت‌های ‌انجام‌ شده‌ در مورد یک‌ فرد در زمان‌ پس‌ از حیاتش‌، نقش‌ مهمی‌ را در ارزیابی‌ کلی‌ از شخصیت‌ وی‌ داراست‌؛ اما قضاوت‌های‌ افراد گوناگون‌ درمورد مدرس‌، نه‌ تنها در دوره‌‌ پس‌ از مرگ‌ او که‌ در دوره‌‌ حیات‌ او نیز به‌دلیلی‌ خاص‌ فراوان‌ است‌. این‌ دلیل‌ نیز مسئله‌‌ ترور مدرس‌ در دوره‌ ‌ششم‌ مجلس‌ بود.

از پس‌ این‌ حادثه‌، مدرس‌ مدت‌ 64 روز بستری‌ بود و در طول‌ این‌ مدت‌، بحث‌ها و سخنان‌ فراوانی‌ در مورد مدرس‌، شخصیت ‌او و فعالیت‌های‌ او از سوی‌ موافقان‌ و مخالفان‌ مطرح‌ شد. قضاوت‌های ‌یاد شده‌ از دو جهت‌ حائز اهمیت‌ است‌:

نخست‌ به آن‌ دلیل‌ که‌ این ‌قضاوت‌ها در دوران‌ حیات‌ مدرس‌ اتفاق افتاد و افرادی‌ که‌ این‌ قضاوت‌ها را انجام‌ می‌دادند یا مخاطبانی‌ که‌ آنها را می‌شنیدند، در موقعیتی‌ قرار داشتند که‌ می‌توانستند با مدرس‌ از نزدیک‌ برخورد داشته‌ باشند و شخصیت‌ وی‌ را دریابند، دوم‌ آنکه‌ بسیاری‌ از این‌ قضاوت‌ها از سوی‌نمایندگان‌ مردم‌ در مجلس‌ و از تریبون‌ آن‌ بیان‌ شد که‌ با سخنان‌ افراد عادی‌ که‌ در اماکن‌ عادی‌ بر زبان‌ها جاری‌ می‌شود، تفاوت‌ دارد.
از رهگذر آنچه‌ بیان‌ شد، پاره‌ای‌ از قضاوت‌های‌ نمایندگان‌ در جلسه‌‌ علنی‌ مجلس‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهیم‌.

یاسایی‌، معروف‌ به‌ «صدرالادباء یزدی‌» که‌ از سمنان‌ و دامغان‌ به‌ وکالت‌ دوره‌‌ پنجم‌ مجلس‌ انتخاب‌ شد، در این‌ زمینه‌ عقیده‌ داشت‌:«تأثر و تأسف فوق‌العاده‌ که‌ از قضیه هایله‌‌ دیروز برای‌نمایندگان‌ و جامعه‌ تهران‌، بلکه‌ ایران‌ دست‌ داده‌ است‌، محتاج‌ به‌توضیح‌ نیست‌.

آقای‌ مدرس قطع‌ نظر از مقام‌ روحانیت‌، سمت‌ همقطاری‌ ما را داشتند. در مسائل‌ مهمه‌‌ مملکتی‌، همیشه ‌ایشان‌ ‌ قدم‌هایی‌ برجسته‌ برداشته‌ و هر وقت‌ مذاکره‌ می‌شد که‌ شبهه‌ می‌رفت‌ مخالف‌ با حیات‌ سیاسی‌ مملکت‌ باشد، اساساً با هر مخاطره‌ای‌ حاضر می‌شدند. زحمات‌ و مشقاتی‌ که‌ در راه‌ تثبیت‌ اصول‌ حکومت‌ ملی‌ متحمل‌ شده‌اند، قابل‌ بحث ‌نیست‌ و ماها هر یک‌ به‌ سهم‌ خود، فوق‌العاده‌ متأثر شده‌ و اهتمام‌ و جدیت‌ برای‌ کشف‌ قضیه‌ داریم‌.»
سیداحمد بهبهانی‌ فرزند آیت‌الله‌ عبدالله‌ بهبهانی‌ که‌ در دوره‌های‌ پنجم‌ تا چهاردهم‌ از تهران‌ به‌ نمایندگی‌ مجلس‌ انتخاب‌ شده‌ بود، اظهار داشته‌: «مطالبی‌ که‌ آقایان‌ بیان‌ کردند، مطالبی‌ است‌ که‌ از نقطه‌نظر قانون‌و سیاست‌ مملکت‌ صیانت‌ مملکت‌ ، حفظ وکلا و سایر مردم‌، البته‌ همین‌طور است‌ که‌ فرمودند، ولی‌ در اینجا یک‌قدری‌ باید باریک‌تر شد و تصدیق‌ کرد که‌ مدرس‌ آدم فوق‌العاده‌ای‌ است‌.

مدرس‌ یک‌ شخص‌ عادی‌ نیست‌. زدن ‌مدرس‌ و ترور‌کردن‌ مدرس‌ در این‌ مملکت‌ و در این‌ موقع‌، یک‌مسئله خالی‌ از سیاست‌ نیست‌. گذشته‌ از اینکه مدرس‌ در عملیات‌ خود، آدم‌ فوق‌العاده‌ای‌ است‌، اعم‌ از وکالت‌ و جنبه‌ ‌علمیت‌ و سیاست‌، شخصاً عنوانی‌ دارد که‌ از عراق عرب‌ و عجم ‌و تمام‌ مملکت‌ ایران‌، یک‌ شخصیت‌ و مقامی‌ را حائز شده‌ که ‌محل‌ غبطه‌ مسلمین‌ است‌. در این‌ واقعه‌ که‌ واقع‌ شده‌، مجلس‌شورای‌ ملی‌ و وکلا هر یک‌ به‌ نوبه‌خود اظهار تأثر از وقوع‌ این ‌واقعه‌ می‌کنند و البته‌ دولت‌ و ملت‌ هم‌ در این‌ تأثر شریکند.»

محمد علی‌ بامداد، نماینده‌ای‌ دیگر درخصوص‌ این‌ ترور اعلام‌ داشت‌: «در دوره‌‌ قبل‌، یکی‌ دو نفر وکیل‌ را کتک‌ زدند (مدرس‌، حائری‌زاده‌، کازرونی‌) و تعقیب‌ نشد. حالا هم‌ یک‌ چنین‌قضیه‌ای‌ اتفاق افتاده‌ است‌. بنده‌ نمی‌خواهم‌ از مقامات ‌آقای‌ مدرس‌ عرض‌ کنم‌. عرض‌ بنده‌ این‌ است‌ که‌ ما باید پیش‌ خودمان‌ حساب‌ کنیم‌ و ببینیم‌ قضیه‌ چه‌ بوده‌ است‌. مدرس‌ کسی‌ را کشته‌ بود و قصاص‌ نشده‌ بود که‌ در عوض‌آن‌ باید مبادرت‌ به‌ چنین‌ اقدامی‌ شود؟ خانواده‌ کسی‌ را از هستی‌ ساقط کرده‌ بود؟ اینها که‌ نبود، پس‌ چه‌ بوده‌؟ بنده‌ پیش‌ خود حساب‌ کردم‌، دیدم‌ مدرس‌ یک‌ صراحت ‌لهجه‌ و یک‌ شجاعت‌ ادبی‌ دارد. مدرس‌ اگر به‌ چیزی‌ عقیده‌ پیدا کند، می‌گوید.

مدرس‌ یک‌ دل‌ دارد و یک‌ زبان‌ و این‌ خصلت‌، البته‌ برای‌ مملکت‌ یک‌ منافعی‌ دارد. اصل‌استفاده‌ یک‌ مملکت‌ و ملت‌ از وکیل‌ در همین‌جاست‌ که‌ وکیل‌ نماینده‌ یک‌ ملتی‌ بتواند حرف‌ خود را بزند. در دنیا پس‌ از مطالعات‌ زیاد، اصل‌ مصونیت‌ نماینده‌ را از همین‌لحاظ قبول‌ کرده‌اند. مدرس‌ این‌ صفت‌ را داشت‌ و این‌صفت‌ و خصلت‌ مدرس‌ است‌ که‌ مورد حمله‌ واقع  شده‌ است‌.» از دیگر افرادی‌ که‌ درخصوص‌ مدرس‌ـ پس‌ از ترور وی‌ـ سخن‌ گفته‌، علی‌اکبر داور، رئیس‌ فرهنگ‌، وکیل‌ چند دوره‌ مجلس‌، وزیر فواید عامه‌، وزیر دادگستری‌ و وزیر دارایی‌ است‌. او در این‌ ارتباط چنین‌ گفته ‌است:

«دیروز یک‌ صدای‌ مهیبی‌ بلند شد. این‌ صدا به‌ ما می‌گوید باخبر باشید. این‌ مسئله‌، یک‌ مسئله‌‌ ساده‌ نیست‌. شخص ‌مدرس‌ با کسی‌ اختلاف‌ ملکی‌ نداشت‌ که‌ کسی‌ از نقطه‌‌نظر خصوصی‌ چنین‌ اقدامی‌ نماید....»

سید یعقوب‌ انوار اردکانی‌، ملقب‌ به‌ «صدرالعلما» که‌ در دوره‌ دوم‌ از خراسان‌، در دوره‌ چهارم‌، ششم‌ و هفتم‌ از شیراز، در دوره‌‌ پنجم‌ از فارس‌ و در دوره‌های‌ دوازدهم‌ و سیزدهم‌ از کاشان‌ به‌ نمایندگی‌ مجلس‌رسید، این‌گونه‌ اظهار داشت‌:

«آنچه‌ از احوالات‌ نمایندگان‌ ملت‌ در دنیا دیدم‌، این‌ است‌ که‌نمایندگان‌، نماینده‌‌ احساسات‌ ملت‌ هستند. همین‌ احساسات ‌ملت‌ را نمایندگان‌ در مجلس‌ شورای‌ ملی‌، اظهار می‌کنند. بنده‌ و چند نفر از آقایان‌ که‌ تقاضا کردیم‌ هیأت‌ محترم‌ دولت‌ به‌ مجلس‌ تشریف‌ بیاورند، برای‌ این‌ بود که‌ به‌ دولت‌ بنمایانیم‌ امروز، احساسات‌ ملت‌ ایران‌ جریحه‌دار است‌. ما در این‌ مسئله‌ کاملاً مطمئن‌ از طرف‌ دولت‌ هستیم‌ زیرا خود آقای‌ رئیس‌الوزرا یکی ‌از مریدهای‌ آقای‌ مدرس‌ بوده‌ و همین‌طور آقایان‌ وزرا همه‌ به‌ایشان‌ ارادت‌ داشتند. آقای‌ مدرس‌ از علمای‌ طراز اول‌ و دارای‌درجه اجتهاد بود.... مجلس‌ شورای‌ ملی‌ با کمال‌ نفرت‌ و انزجار به‌ این‌ مطلب‌ نگریسته‌... و به‌ دولت‌ می‌گوییم‌ که‌ این‌ کار را با کمال‌ اهمیت‌ تلقی‌ کرده‌ و خیلی‌ جدی‌ دنبال‌ کند.»

برگرفته از سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی