۳۰ سال قبل، رستوران میکونوس به پاتوقی خوب برای ایرانیان مقیم آلمان و مکانی مناسب برای پخت و پز توطئه‌ای سنگین علیه کشورمان تبدیل شد. رستورانی که با قتل مرموز دبیرکل حزب منحله دمکرات کردستان ایران و سه همکار دیگرش به شهرت جهانی رسید اما این قتل‌ها نتیجه‌ای جز رسوایی برای دولت آلمان و اتحادیه اروپا به دنبال نداشت.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، امروز ۲۲ فروردین ماه بیست و پنجمین سالگرد خروج سفرای ۱۲ کشور اروپایی از تهران در پی رسیدگی سیاسی و تهی از ادله حقوقی مُتقن و محکمه‌پسند دادگاه میکونوس برلین آلمان در سال ۱۳۷۶ است.

در ضمیمه رای دادگاه میکونوس، دولت جمهوری اسلامی ایران در حالی به صورت تلویحی متهم به مشارکت در رسوایی میکونوس شد که هیچ سند و مدرکی حقوقی محکمه‌پسندی در اختیار افکار عمومی جهان گذاشته نشد.

روزنامه فرانکفورتر آلگمانیه در سال ۱۳۷۵، حدود یک سال قبل از صدور حکم دادگاه میکونوس با انتشار گزارشی مفصل از تلاش بلندمدت آمریکا برای منزوی کردن ایران پرده برداشت. گزارش این روزنامه براساس اسناد محرمانه لو رفته دفتر صدراعظم وقت آلمان نوشته و منتشر شد.

در این گزارش آمده بود: «طی یک دهه گذشته واشنگتن کررا از دولت آلمان خواسته بود تا از سیاست آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران پیروی کند.»

به گزارش این روزنامه در ۱۴ مارس، در جریان کنفرانس شرم‌الشیخ، رییس‌جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا از همتایان اروپایی خود خواستند به «گفت‌وگوهای انتقادی» با ایران پایان دهند. آنان همچنین تاکید داشتند: «بهترین دستاورد برای واشنگتن این است که کشورهای متحد در این سوی آتلانتیک روابط خود را کاملا با ایران قطع کنند.»

ماجرای غائله دادگاه میکونوس برلین آلمان از دولت دوم آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی آغاز شد و تا پنجمین ماه دولت اول سیدمحمد خاتمی جهان را مشغول خود کرد.

شرح ماجرا

۱۰ دقیقه قبل از ساعت ۱۱ شب ۲۶ شهریور ۱۳۷۱ عملیاتی تروریستی در رستوران میکونوس واقع در خیابان راگراستراسه در منطقه ویلمرسدورف برلین در آلمان انجام شد. مهاجمانِ مسلح با به رگبار بستن رستوران، نشست تعدادی از اعضای حزب منحله دموکرات کردستان ایران را خونین کردند و صادق شرفکندی، دبیرکل وقت حزب و سه نفر دیگر را به قتل رساندند و با این کار بستر توطئه بین‌المللی پنج ساله علیه جمهوری اسلامی ایران را به وجود آوردند. توطئه‌ای که پس از نیم دهه بمباران تبلیغاتی سنگین رسانه‌های آمریکایی و اروپایی بدون کوچک‌ترین سند و ادله حقوقی قانع کننده و محکمه‌پسندی، نتوانست حیثیت جمهوری اسلامی ایران را لکه‌دار کند.

شرفکندی به همراه دبیران کل احزاب سوسیالیست و سوسیال دمکرات در کنگره‌ای جهانی که از ۲۳ تا ۲۶ شهریور ۱۳۷۱ در برلین برگزار شد، به آلمان رفت و با پایان کنگره، دیدارهای غیررسمی و محرمانه‌ای را با برخی رهبران اپوزسیون و مخالفان نظام جمهوری اسلامی در رستورانی به نام میکونوس ترتیب داد.

مالکیت این رستوران متعلق به یک هموطن ایرانی به نام عزیز غفاری بود.

نشست شرفکندی و دوستان، ساعت ۹ شب ۲۶ شهریور ۱۳۷۱ در آخرین روز کنگره برگزار شد. از مجموع ۱۵ - ۲۰ نفری که به این جلسه دعوت شدند فقط ۶ نفر به محل رفتند و دو ایرانی دیگر نیز در پاتوق همیشگی‌شان حضور داشتند. در شب حادثه با احتساب صاحب رستوران ۹ نفر در رستوران حضور داشتند.

ساعت ۱۰ و ۵۰ دقیقه ناگهان سه فرد نقاب‌زدهِ متبحرِ مسلح وارد رستوران شدند. یکی نزدیک در ورودی، دومی در قسمت جلویی رستوران و سومی مسلسل به دست وارد قسمت پشتی رستوران محل نشست حزب دمکرات کردستان ایران شد و آنان را به رگبار بست.

صادق شرفکندی دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران، همایون اردلان نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در آلمان، فلاح عبدلی نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در اروپا و نوری دهکردی، کارمند صلیب سرخ و فعال در امور پناهندگان ایرانی مقیم آلمان در محل حادثه به قتل رسیدند و عزیز غفاری، صاحب رستوران زخمی شد. پرویز دستمال‌چی و فرهاد فرجاد و دو تن دیگر که به طور اتفاقی در این رستوران حضور داشتند، جان سالم به در بردند.

نکته قابل توجه این بود که سه نفر از چهار فرد کشته شده با پاسپورت و اسامی جعلی وارد خاک آلمان شده بودند و دولت آلمان هم از این موضوع اطلاع داشت اما هیچ اقدامی انجام نداده بود.

نشخوارِ سیاسی

به دنبال این حادثه، دستگاه قضایی آلمان درگیر یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های قضایی تاریخ خود شد. دادگاه برلین با دستگیری کاظم دارابی و سه تبعه لبنانی و پس از پنج سال شانتاژ سیاسی و رسانه‌ای علیه عالی‌ترین مقامات سیاسی کشورمان، در حکمی فاقد ادله و بَیِنه‌های حقوقی، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی و حجت‌الاسلام علی فلاحیان را مسؤول صدور مجوز و انجام ترورها معرفی کرد.

این دادگاه روز پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۷۶ طی حکمی قتل صادق شرفکندی رهبر حزب منحله دموکرات کردستان ایران و سه همکارش را به ایران و دولت جمهوری اسلامی نسبت داد.

کاظم دارابی شهروند ایرانی و عباس رهائل شهروند لبنانی به عنوان دو متهم ردیف اول به حبس ابد و یوسف امین و محمد عطریس دیگر شهروندان لبنانی به ۱۱ و پنج سال و سه ماه زندان محکوم شدند و متهم پنجم به نام عطاءالله ایاد، تبرئه شد.

دادگاه آلمانی پرونده میکونوس در حکم غیر دیپلماتیک خود، حجت‌الاسلام علی فلاحیان، وزیر وقت اطلاعات کشورمان را متهم به دست داشتن در این توطئه کرد. علاوه بر قاضی دادگاه میکونوس، رونالد جورج، دادستان کل آلمان نیز چند ماه بعد در اقدامی بی‌سابقه رهبر انقلاب، رییس‌جمهور و وزیر وقت امور خارجه کشورمان را به دخالت در این رسوایی غرب، متهم کرد.

دومینوی دیپلماتیک

دولت وقت آلمان به دنبال صدور حکم این پرونده، سفیر و سه دیپلمات ارشد کشورمان را از آلمان اخراج کرد. هلند نیز به عنوان رییس دوره‌ای اتحادیه اروپا به بهانه دست داشتن دولت ایران در حادثه میکونوس از کشورهای عضو اتحادیه خواست تا سفیران‌شان را از تهران فرا بخوانند.

در این دادگاه ابوالحسن بنی‌صدر، اولین رییس‌جمهور معزول جمهوری اسلامی و منوچهر گنجی، آخرین وزیر آموزش و پرورش رژیم پهلوی و رهبر سازمان درفش کاویانی که علیه جمهوری اسلامی عمل می‌کرد، شهادت دادند.

الکساندر فن اشتایل، دادستان کل آلمان در تاریخ ششم خرداد ۱۳۷۲ با پیگیری جنایت رستوران میکونوس، علیه جمهوری اسلامی ایران اقامه دعوی کرد و ادعانامه‌اش را در روزنامه زوددیچه سایتونگ چاپ کرد و دستگاه قضایی آلمان رای نهایی خود را در آوریل ۱۰ فروردین ۱۳۷۶ صادر کرد.

تبعیت کورکورانه

به دنبال تیراندازی رستوران میکونوس، پیتر هارتمن، قائم مقام وزیر امور خارجه آلمان از اقدامات تلافی‌جویانه دولت آلمان سخن گفت. او تصمیمات دولت مطبوعش اینطور شرح داد: «فراخواندن سفیر آلمان از ایران، تعلیق سیاست گفت و گوی انتقادی با ایران، اخراج عوامل دولت ایران از خاک آلمان و توقف تبادل دیدارها در سطح وزیر.»

به دنبال اعلام مواضع آلمان، سفرای ۱۳ کشور اتحادیه اروپا با حمایت کامل از مواضع دولت آلمان در بهار سال ۱۳۷۶ ایران را ترک کردند و روابط دیپلماتیک‌شان با ایران را متوقف کردند.

حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناطق‌نوری با تشریح شرایط آن روز، گفت: «روابط ما با اروپا به کلی در قضیه دادگاه میکونوس قطع شد. اتحادیه اروپا و همه کشورهای اروپا موضع گرفتند، همه سفرای خود را فراخواندند. ... ماه‌ها ارتباط ما با همه این کشورها به طور کامل قطع بود.»
 

نفر اول از راست - کاظم دارابی در کنار اتباع لبنانی دادگاه میکونوس

حکم کاظم دارابی

در حکم دادگاه میکونوس، کاظم دارابی این‌چنین توصیف شد: «یک تبعه ایران، متولد ۱۹۵۹ در کازرون که پس از انقلاب ایران در ۲۰ سالگی به آلمان مهاجرت و شروع به تحصیل کرد. او پیش از واقعه میکونوس هم، سابقه مشارکت در زد و خوردهای سیاسی به نفع جمهوری اسلامی را داشته و از گردانندگان مسجد امام جعفر صادق برلین بوده است. او در برنامه‌ریزی و اجرای مراسم مذهبی و حکومتی در حمایت از جمهوری اسلامی مانند مراسم درگذشت آیت‌الله خمینی یا سالگرد پیروزی انقلاب ایران نقش داشت، به مسؤولان سفارت ایران در برلین نزدیک بود و از میهمانان حکومتی جمهوری اسلامی در آلمان پذیرایی می‌کرد.

کاظم دارابی پیش از ماجرای میکونوس زندگی‌اش را ابتدا از مغازه‌داری و بعدها تجارت میان ایران و آلمان می‌گذراند و به دلیل رفت و آمد به مسجد، با برخی لبنانی‌های ساکن آلمان رابطه نزدیکی داشت و نهایتا با دختر یک خانواده لبنانی هم ازدواج کرد.

در سال ۱۹۸۲ ده سال قبل از ترور میکونوس، یک بار حکم اخراج از آلمان برایش صادر شد و این مسئله بار دیگر در جریان صدور حکم دادگاه میکونوس بار دیگر به جریان افتاد اما دلایل این اخراج بر اساس قانون مرکز بایگانی فدرال آلمان، افشا نشد.»

کاظم دارابی در کتابش «نقاشی قهوه‌خانه» دلیل صدور حکم اخراجش را این طور شرح داد: «مشارکتم در حمله به خوابگاه دانشگاه شهر ماینس آلمان که جمعی از اعضای سازمان مجاهدین خلق در آن زمان در آن ساکن بودند، دلیل صدور حکم اخراجم بود.»

کاظم دارابی با استفاده از قانونی که در آلمان به محکومان سیاسی اجازه می‌دهد در محکومیت‌شان تخفیف بگیرند، بعد از ۱۵ سال زندان در آذر ۱۳۸۶ و در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد از زندان آزاد و از آلمان اخراج شد.

واکنش داخلی

با صدور رای سیاسی دادگاه میکونوس، مقامات سیاسی و دیپلماتیک کشورمان اتهامات موهوم دستگاه قضایی آلمان را قویا رد کردند.

حجت‌الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس‌جمهور وقت کشورمان در مصاحبه با مجله اشپیگل آلمان، گفت: «ادعاهای مطروح شده در دادگاه برلین بی‌اساس است. ما با هر نوع تروریسم مخالفیم.»

در پی هجمه سیاسی، دیپلماتیک و رسانه‌های غرب علیه کشورمان، تظاهرات اعتراضی در شهرهای مختلف کشورمان شکل گرفت. معترضان داخلی اقدامات آمریکا، رژیم صهیونیستی و دستگاه قضایی آلمان را محکوم کردند.

در تهران تظاهرات بزرگی مقابل سفارت آلمان در خیابان فردوسی برگزار شد. در تظاهرات بزرگ مشهد نیز هزاران نفر از معترضان رای دادگاه میکونوس را مردود دانستند و از آن ابراز انزجار کردند. تظاهرکنندگان که خیابان‌های اطراف حرم امام رضا(ع) را پر کرده بودند شعارهایی علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی سر دادند و در پلاکاردهایی خواستار عذرخواهی مقامات آلمان از ملت و دولت کشورمان شدند.

واکنش دیپلماتیک ایران

موج اتهامات دادگاه آلمان علیه مقامات ارشد کشورمان، با عکس‌العمل شدید مسؤولان سیاسی و دیپلماتیک کشورمان توام شد. پس از اخراج دیپلماتهای کشورمان از آلمان متقابلا چهار دیپلمات آلمانی از ایران اخراج شدند و وزارت خارجه کشورمان با احضار سفیر آلمان در تهران، حکم اخراج این چهار دیپلمات را به او ابلاغ کرد.

پس از اخراج دیپلماتهای آلمانی، ۱۲ کشور عضو اتحادیه اروپا طی بیانیه آوریل در همبستگی با دولت آلمان سفرای خود را از ایران فرا خواندند و سفرای ایران در این کشورها به ایران برگشتند.

واکنش آمریکا

این تصمیم اتحادیه اروپا با استقبال مقامات آمریکایی روبرو شد.

نیکلاس برتر سخنگوی وقت وزارت خارجه آمریکا در کنفرانسی مطبوعاتی از حکم دادگاه میکونوس علیه کشورمان ابراز رضایت کرد. او اظهار امیدواری کرد: «امیدوارم کشورهای اروپایی در تحریم اقتصادی علیه ایران با آمریکا متحد شوند. ما از اینکه اتحادیه اروپا سفرای خود را از تهران فرا خواندند خوشحالیم و امیدواریم که اروپائیان از این فرصت به دست آمده استفاده کرده و در مهار استراتژیکی ما علیه ایران اقدام نمایند.»

مدتی بعد پیتر تارنوف، مشاور ویژه وزیر امورخارجه آمریکا با سفر به چند کشور اروپایی از دولتمردان این کشورها خواست تا روابط خود با ایران را محدود کنند و کلیه ماموران امنیتی ایران را از کشورهای‌شان اخراج کنند.

سرانجام ۱۵ کشور عضو اتحادیه اروپا در تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۷۶ در نشستی در لوگزامبورگ تصمیم گرفتند گفت‌وگوهای انتقادی خود با ایران را قطع و سطح روابط سیاسی خود با کشورمان را کاهش دهند و دیدارهای دیپلماتیک در سطح وزرای خارجه را متوقف کنند.

واکنش رهبری

آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از فرماندهان و پرسنل ارتش که در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۷۶ برگزار شد، در واکنش به اقدامات دولت آلمان و اتحادیه اروپا بیان کردند: «به نظر من، ملت ایران در این روزها، یکی از شیرین‌ترین و زیباترین درس‌های خود را گرفت. در همین دادگاهی که در آلمان برای قضایای قهوه‌خانه‌ای تشکیل شد، آمدند مسائل را سرهم‌بندی کردند و به خیال خودشان خیمه شب بازی‌ای پرداختند. این، برای ملت ایران عرصه خیلی خوبی شد و درس خیلی مهمی بود که بفهمند استکبار یعنی چه و دولت‌های مستقل و به اصطلاح بزرگ عالَم، در دنیا چه کاره‌اند. این خیلی مهم است.

البته می‌دانید که این طور قضایا، برای ما ملت ایران تجربه جدیدی نیست و بارها اتفاق افتاده است. شلوغ کردند، جنجال آفریدند، به خیال خودشان علیه دولت جمهوری اسلامی دست به یکی کردند، گاهی سفرای‌شان را بردند و گاهی اولتیماتوم دادند. برای ما این چیزها تازه نیست. ... یک صورت‌سازی به اسم کار قضایی کردند که به نظر ما آنچه در این دادگاه مطرح شده است، بی‌ارزش و بی‌اعتبار است. ... ملت ایران مگر با این حرف‌ها تسلیم می‌شود؟ بدانند، اگر همه اروپا هم با ایران فاصله پیدا کند، قطع رابطه کند، یا هر چه بشود، ملت ایران به اعتماد اروپا و آسیا و این و آن، به این میدان قدم نگذاشته است که با رفتن آنها احساس خالی بودن پشت خود را بکند. ...»

ایشان در دیدار با کارگران و معلمان کشور که در ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۳۷۶ برگزار شد، گفتند: «به خیال خودشان، دولت ایران را می‌ترسانند و می‌گویند ما گفت‌وگوهای انتقادی را قطع می‌کنیم. به دَرَک که قطع می‌کنید. اگر انتقادی هست، ما از شما انتقاد داریم.

در مرحله اول، سفیر آلمان را فعلا تا مدتی نباید راه بدهند که به ایران بیاید. بقیه هم که می‌خواهند به عنوان یک حرکت به اصطلاح آشتی‌جویانه برگردند، مانعی ندارد. خودشان رفته‌اند، خودشان هم برمی‌گردند. دیدند که رفتن‌شان هیچ اهمیتی ندارد. ... کسانی که می‌خواهند با ایران ارتباط داشته باشند، باید بدانند که اگر ارتباط، ارتباط استکباری شد، ملت ایران پس خواهد زد.»

دست از پا درازتر

به دنبال موضع‌گیری قاطعانه مقام معظم رهبری، اختلاف در داخل جریان‌های سیاسی منتقد دولت آلمان آغاز شد.

پیتز اشتراک، رهبر پارلمانی حزب سوسیال دموکرات آلمان از جمله شخصیت‌های سیاسی آلمانی بود که به شکست توطئه غرب علیه ایران اعتراف کرد.

وی تصمیم ایران مبنی بر عدم پذیرش سفیر آلمان را یک رسوایی بزرگ و شکست برای دولت آلمان خواند.

سخنگوی سیاست خارجی حزب سوسیال دموکرات آلمان نیز، اظهارات رهبر ایران مبنی بر نپذیرفتن سفیر آلمان را به مثابه سیلی بر صورت کشورهای اروپایی دانست.

سخنگوی وزارت خارجه آلمان نیز تصمیم دولت ایران را غیرمنتظره و شوک‌آور خواند.

رادیو لندن هم موضع‌گیری رهبر انقلاب را پیروزی ملت ایران و ناکامی کشورهای اروپایی توصیف کرد.

رادیو آلمان نیز موضع‌گیری رهبر کشورمان را غافلگیر کننده و هوشیارانه خواند.

روزنامه هانوفش الگماینه هم نوشت: سیاست آلمان در قبال ایران با شکست روبرو شد و قضیه را واضح‌تر از ممانعت ورود سفیر آلمان به تهران نمی‌شد ظاهر ساخت.

روزنامه نویه‌راین سایتونگ نیز در تحلیلی نوشت: «برای سیاست پوسیده اتحادیه اروپا در قبال ایران، آبروریزی بزرگ‌تر از این نبود.»

فرانکفورتر روندشاو هم شرمساری کشورهای اروپایی را تنها نتیجه و اثر دادگاه میکونوس دانست.

بازگشت سفرای اروپایی به ایران- ۲۳ آبان ۱۳۷۶

بازگشت نادمانه

بعد از اعلام مواضع قاطعانه جمهوری اسلامی ایران از سوی مقام معظم رهبری، رهبران کشورهای اروپایی در تصمیم خود تجدید نظر کردند و سفرای خود را بعد از هفت ماه یکی بعد از دیگری روانه تهران کردند. فرودگاه مهرآباد روز جمعه ۲۳ آبان ۱۳۷۶ به محلی دیدنی برای بازگشت سفیران عبوس و ناراحت کشورهای اتحادیه اروپا به تهران بدل شد.

رسانه‌های غرب بازگشت سفرای اروپایی به ایران را «بزرگ‌ترین شکست غرب» توصیف کردند.

رادیو دولتی لندن در گزارشی، بازگشت سفیران اروپایی به تهران را پیروزی ایران عنوان کرد.

رادیو رژیم صهیونیستی نیز اعتراف کرد که بازگشت سفیر آلمان بعد از بقیه سفرا، نشانه به کرسی نشستن خواسته‌های جمهوری اسلامی است.

رهبر انقلاب اسلامی ۱۴ سال بعد در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ با یادآوری شکست حقارت‌بار غرب در ماجرای میکونوس متذکر شدند: «سر قضیه‌ قهوه‌خانه‌ میکونوس دادگاه تشکیل داد، مسؤولین درجه‌ یک کشور را در آن دادگاه متهم کردند. دولت‌های اروپایی با آنها هم دست شدند، همه‌شان سفرای خود را از تهران فراخوانی کردند، اینها که یادمان نرفته. خواستند سیلی بزنند البته سیلی سخت‌تری خوردند. از همین حسینیه – اشاره به مواضع قاطعانه خودشان در سال ۱۳۷۶ - آنچنان سیلی‌ای خوردند که بعد تا مدت‌ها دنبال علاجش بودند...»

منابع:

چهل تدبیر، تهران: پرستا، ص ۱۶۳

بررسی روابط ایران و آلمان، تهران: مرکز تحقیقات استراتژیک، ص ۲۱۰

خاطرات حجت‌الاسلام ناطق نوری، ج دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۷۹

حزب دموکرات کردستان، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ص ۵۶۶، ۵۶۸ و ۵۶۹

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران سازندگی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۲۲۷