به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس سیدمحمد حسینزاده حجازی، جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ۲۹ فروردین سال گذشته بر اثر عوارض شیمیایی ناشی از جنگ تحمیلی به شهادت رسید.
سردار حجازی پس از ورود به سپاه پاسداران در کردستان علیه دشمنان انقلاب اسلامی جنگید و پس از آن از خاک میهن اسلامی در برابر حزب بعث عراق دفاع کرد. او بیش از ۴۰ سال از عمر خود را وقف دفاع از انقلاب اسلامی و نیروهای مقاومت کرد و یکی از فرماندهان نامآشنا در خط مقاومت بود.
حجازی خود را در برابر مظلومان جهان مسؤول میدانست و تا پای جان برای تحقق منویات رهبری تلاش کرد. شاید بسیاری از مردم ایران شناختی از این سردار بزرگ اسلام نداشته باشند، اما فرماندهان رژیم صهیونیستی، سردار حجازی را به واسطه دفاع از مظلومان فلسطین، لبنان و سوریه بیش از مردم کشورمان میشناختند و او را یکی از سرسختترین و مدبرترین نیروهای مقابل رژیم صهیونسیتی میدانستند.
در آستانه نخستین سالگرد شهادت سردار حجازی با حجتالاسلام «علی شیرازی»، نماینده سابق ولیفقیه در نیروی قدس سپاه به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
شهید حجازی از ورود به سپاه تا حضور در جبهه مقاومت
شما چگونه با سردار حجازی آشنا شدید؟
سردار حجازی از سال ۱۳۵۸ در اصفهان وارد سپاه شد و اکثر قریب به اتفاق افرادی که در آن سال وارد سپاه شدند، یک دوره در کردستان بودند و بعد وارد جنگ تحمیلی شدند. انقلاب اسلامی روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ پیروز و غائله کردستان از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ شروع شد. دشمن سریع وارد عمل شد تا انقلاب را شکست دهد. زمانی که انقلاب ما نوپا بود، دشمن به ما حمله کرد. آن روز دشمنان نتوانستند انقلاب را بشکنند. امروز که به طریق اولی نمیتوانند.
وقتی ایشان وارد سپاه شد، به کردستان رفت و مدتی در کردستان و بعد آذربایجان غربی بود. بعد هم که در سال ۱۳۵۹ جنگ شروع شد، سردار حجازی از کردستان به جنوب آمد و در جاهای متعددی فعالیت داشت؛ از جمله قرارگاه قدس. سردار حجازی در مقطعی جانشین فرمانده قدس بود و فرماندهی هم بر عهده آقای عزیزجعفری بود.
پس از جنگ تحمیلی سردار حجازی به تهران آمد و از سال ۱۳۷۶ فرمانده نیروی مقاومت بود و ۱۰ سال در این سمت فعالیت داشت. از سال ۱۳۸۶ هم فرمانده نیروی مقاومت بود و سال ۱۳۸۶ که سردار عزیزجعفری فرمانده نیروی سپاه شد، او جانشین فرمانده سپاه معرفی و پله به پله رشد کرد. بعد از سپاه، در مقطعی معاونت آماد ستاد نیروهای مسلح بود و در مقطعی هم در بسیج فعالیت داشت.
شهید حجازی حامی حرکت نظام علیه تکفیریها در سوریه بود
سال ۱۳۹۰ من به نیروی قدس آمدم و او سال ۱۳۹۳ وارد نیرو شد. من با آقای حجازی بعد از جنگ تحمیلی آشنا شدم. البته ممکن است در جنگ ایشان را دیده باشم، اما آشنا نبودیم. بعد از پایان دفاع مقدس، من جانشین نیروی دریایی سپاه بودم و به همین واسطه، در جلساتی در سال ۷۰ با آقای حجازی آشنا شدم، اما تا سال ۱۳۹۳ ارتباط کاری مستمری با هم نداشتیم. آشنایی ما از سال ۱۳۷۰ بود، اما ارتباط مستمر در نیروی قدس از سال ۱۳۹۳ شکل گرفت.
شهید حجازی اقدامات مهمی در لبنان انجام داد و از حرکت نظام علیه تکفیریها در سوریه حمایت میکرد. بعد از شهادت سردار سلیمانی، سردار قاآنی ۱۳ دی ۱۳۹۸ به عنوان فرمانده نیروی قدس منصوب و آقای حجازی به عنوان جانشین فرمانده نیروی قدس معرفی شد. سردار حجازی در مدیریت نظامی بالا آمد. در مقطعی فرمانده نیرو بود و امروز کاری ندارم که نیروی قدس چقدر در دوره فرماندهی حاج قاسم درخشیده است، اما نیروی قدس، نیروی مقاومت بسیج، نیروی دریایی، نیروی هوایی و نیروی زمینی، پنج نیروی سپاه پاسداران بودند که سردار حجازی فرمانده یک نیرو بود. بعد از نیروی مقاومت، جانشین فرماندهی سپاه شد.
بعضیها در تشکیلات نظامی معتقدند که نمایندگی ولی فقیه از امور نظامی جداست. اما آقای حجازی چنین عقیدهای نداشت و برای همین هم من از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۹ در نیروی قدس با آقای حجازی چنین مشکلی نداشته و بسیار راحت بودم. حتی بعضی اوقات که او تماس میگرفت به اتاق من بیاید، خودم را زودتر به اتاقش میرساندم.
سردار حجازی دانش موشکی را به فلسطین بُرد، نه موشک را
سردار حجازی را پدر موشکی حزب الله لبنان مینامند. چرا چنین لقبی به او دادهاند؟
سردار حجازی حامی حزب الله و همیشه در میدان نبرد بود و اثرگذاری زیادی در جبهه مقاومت داشت. او در سوریه، لبنان و هر جایی که بود، به مسأله فلسطین توجه داشت و به نیروهای حزباللهی فلسطین و غزه توجه میکرد.
فلسطین برای ما مساله اصلی است. وقتی رهبر معظم انقلاب دستور علنی دادند که باید هم غزه و هم کرانه باختری را تجهیز کنیم، همه نیروها برای اجرای این فرمان وارد میدان شدند. در غزه امکان ارسال سلاح نیست، اما این امکان وجود دارد که دانش را به مردم آنجا انتقال داد. سردار حجازی به همراه حاج قاسم برای مقاومت و شکست رژیم اشغالگر قدس تلاش کردند و با توجه به اینکه امکان ارسال تجهیزات به نوار غزه وجود نداشت، آنها دانش موشکی را به آنجا منتقل کردند که در این رابطه سردار حجازی سهم عمدهای داشت. جمهوری اسلامی برای حزب الله ماهی نگرفت، بلکه به آنها ماهیگیری آموزش داده است. به همین واسطه، امروز دست مردم غزه و کرانه باختری پرتر از قبل است. زمانی دست مردم فلسطین برای جنگ با رژیم صهیونیستی سنگ بود، اما امروز جنگِ موشک است و در آینده مردم غزه امیدواریم پهباد بسازند و با افزایش دانش در همه زمینهها به عمر رژیم صهیونیستی پایان دهند.
به لطف خداوند امروز در درون اسرائیل غاصب تزلزل و وحشت عجیبی ایجاد شده است و حتی تحلیلگران معتقدند که سقوط رژیم اشغالگر قدس زودتر از تاریخی که رهبر معظم انقلاب فرمودند، اتفاق خواهد افتاد.
بسیاری این شهید والا مقام را فردی متواضع و البته بیریا میدانند و کمتر درباره او مطلبی بیان شده است. از ویژگیهای شخصیتی سردار حجازی برایمان بگویید.
سردار حجازی سال ۱۳۳۵ متولد شد و سال ۵۸ به سپاه پیوست. زمانی که ۲۳ سال داشت به کردستان رفت و در عملیاتهای مختلف حماسه آفرید. پس از آن، جنگ تحمیلی آغاز میشود. در آن زمان آقای حجازی جانشین قرارگاه قدس نیست، بلکه نیرویی در جبهه است و ایثارگری میکند و در عملیاتهایی حضور دارد تا به جانشین قرارگاه قدس میرسد. همیشه شجاعتش بارز بود. او بعد از جنگ وارد نیروی مقاومت میشود.
سردار حجازی برای دفاع از انقلاب در دوران ریاست جمهوری خاتمی تمام قد ایستاد
سالها به ویژه از ابتدای انقلاب اسلامی، بسیج مورد هجمه بود. در سالهایی که آقای حجازی فرمانده بسیج بود، بسیج مورد هجمه شدیدی قرار داشت. سال ۱۳۷۶ که آقای خاتمی رئیس جمهور شد، مباحث ضدانقلاب، عمیق و مطبوعات، علیه نیروهای انقلابی کار میکردند و هجمه وسیعی به مردم انقلابی شد. در این دوران آقای حجازی برای دفاع از انقلاب اسلامی سینه سپر کرد و تمام قد ایستاد. بعد به لبنان رفت. سال ۱۳۹۳ که به لبنان رفت، ۵۸ سال داشت. معمولا در این سن و سال افراد بازنشسته شده و به کارهای دنیوی خود میپردازند. اما سردار حجازی همچنان در میدان بود. او در دورهای در میدان نبرد نرم و بعد در میدان جنگ سخت بود.
در مقطعی سردار حجازی، فرمانده سردار قاآنی بود؛ زمانی هم برعکس این بود. بین سردار قاآنی و سردار حجازی اما رابطه فرمانده و فرمانبر حاکم نبود. چندین بار به آقای حجازی گفتم که وظایفت مشخص شده؟ ایشان گفت: سردار قاآنی وظیفه برایم مشخص نکرد و گفته است هر کاری صلاح میدانی، انجام بده. چنین رابطهای بین سردار قاآنی و سردار حجازی بود.
برای سردار حجازی تقسیم بندی ظواهر دنیوی مهم نبود و اصل، تحقق فرمان رهبری و انجام امور روی زمین مانده بود. وقتی سردار قاآنی جانشینی نیروی قدس را به او پیشنهاد داد، راحت پذیرفت و مشغول به کار شد. در حالی که پیش از این خودش فرمانده یک نیرو بود. سردار حجازی تواضع خیلی بالا و در مباحث مختلف نظامی تبحر زیادی داشت. او یک نیروی مؤثر بود. چه در سپاه و چه در نیروی مقاومت یا نیروی قدس و سایر مسوولیتها با شناخت و آگاهی عمل میکرد. برای همین هم نه تنها رزمندگان نیروی مقاومت و نیروی قدس، بلکه حزب الله هم علاقه زیادی به او داشتند.
شوخی رهبری با شهید حجازی: «آقای حجازی هنوز شهید نشدهای؟»
شما در بسیاری از دیدارهای فرماندهان با رهبر معظم انقلاب حضور داشتید. رابطه شهید حجازی با حضرت آقا به چه صورت بود؟
ارتباط سردار حجازی با رهبر معظم انقلاب عمیق بود. در برخی دیدارهای خصوصی نوع برخورد حضرت آقا با سردار حجازی جالب بود. گاهی رهبر معظم انقلاب شوخی میکردند و میفرمودند: «آقای حجازی هنوز شهید نشدهای؟ هنوز زندهای؟» عشق آقای حجازی به حضرت آقا هم غیرقابل انکار بود. او دلبسته انقلاب و امام بود. رفتنش هم حقیقتا حادثه جبران ناپذیری برای سپاه و کشور به شمار میرود.
فرماندهانی مثل سردار سلیمانی و حجازی دائم دغدغه میدان داشتند و در میدان بودند. آنها میدانی را انتخاب کرده بودند که سختترین میدان بود. سردار حجازی در لبنان از حزب الله حمایت میکرد و کارهای مستشاری متعددی انجام میداد. هیچ وقتی فکر نمیکردم که سردار حجازی برود و من باشم و درباره او حرف بزنم.
حاج قاسم اجازه نمیداد سردار حجازی پشت در اتاقش منتظر بماند
سردار حجازی و حاج قاسم در برههای به صورت مستقیم با هم در خط مقاومت حضور داشتند. رابطه این دو شهید بزرگوار چگونه بود؟
سردار سلیمانی و حجازی با هم ارتباط صمیمی داشتند. سال ۱۳۷۶ و قبل از آن، وقتی سردار حجازی در قرارگاه قدس است، لشکر ثارالله زیر نظر قرارگاه است. یعنی سردار حجازی فرمانده حاج قاسم بود. سال ۱۳۸۷ که حجازی جانشین فرمانده کل میشود، باز هم حاج قاسم زیر نظر حجازی است. زمانی که سردار سلامی، فرمانده سپاه میشود، آقای سلامی سرتیپ بود و حاج قاسم سرلشکر. از نظر درجه حاج قاسم بالاتر بود، اما از نظر جایگاه پایینتر. با این وجود، هیچگاه حاج قاسم نمیگفت چرا باید از کسی که درجه پایینتری دارد، فرمانبرداری کنم. البته در آن دوران که آقای سلامی فرمانده کل شد، حاج قاسم برایم تعریف کرده بود که نزد سردار سلامی رفته و به او گفته است که من مطیع و در اختیار شما هستم.
حالا با این روحیه، سردار حجازی زیر نظر حاج قاسم آمده است. اما رابطه آنها طوری بود که اصلا کسی فکر نمیکرد حاج قاسم، فرمانده سردار حجازی است. در عکسهای سردار حجازی و حاج قاسم نیز این رابطه مشخص است که چطور دست بر گردن هم هستند. حاج قاسم به حجازی عشق میورزید. همین عشق را نیروهای تحت امر حجازی به او داشتند. این جبهه دلی است.
وقتی سردار حجازی به تهران میآمد و با حاج قاسم جلسه داشت، هیچ زمان ندیدم حاج قاسم با آقای حجازی به عنوان نیروی تحت فرمان نگاه کند، بلکه با کمال احترام رفتار میکرد. در جلسات خصوصی، بسیار خودمانی بودند و برخوردشان عاطفی بود نه کاری. شاید برخی افراد پشت در اتاق حاج قاسم برای جلسه یا صحبتی معطل شده باشد، اما سردار حجازی هیچ وقت برای دیدار با حاج قاسم منتظر نبود.
رابطه سیدحسن نصرالله با شهید حجازی
شما در جلساتی که سردار حجازی با سیدحسن نصرالله هم داشت، حضور داشتید. گفته میشود که سیدحسن نصرالله به عنوان دبیرکل حزبالله لبنان علاقه زیادی به سردار حجازی داشته است. از نوع ارتباط و علاقه سیدحسن نصرالله برایمان بگویید.
ارادت سیدحسن نصرالله به سردار حجازی در نگاه او آشکار بود. چند جلسه با سردار حجازی به دیدار سیدحسن نصرالله رفتم. وقتی او سردار حجازی را نگاه میکرد، علاقه و محبتی در نگاهش موج میزد. سیدحسن از حضور سردار حجازی لذت میبرد و دوست داشت به صورت ویژه از او پذیرایی کند. محبت خاصی بین آنها بود. این عشق به نظر من فقط به خاطر حمایت از حزبالله نبود. بلکه نیروهای حزبالله رشادتهای سرداران ایرانی به ویژه سردار حجازی در نبرد را دیده بودند و برای همین هم شیفته او شدند.
سیدحسن نصرالله به شجاعت و ایثار او افتخار میکرد. از طرفی هم سردار حجازی حاضر بود که جانش را بدهد، اما حزب الله بماند. تمامی نیروهای حزبالله عاشق سردار حجازی بودند، نه فقط سیدحسن نصرالله. سردار حجازی روحیه جهادی و مقتدری داشت که در مدت فعالیتش در لبنان توانسته بود بسیاری از نیروهای حزب الله را جذب خود کند. یاد این شهید بزرگوار همیشه در دل نیروهای مقاومت زنده است و امیدواریم که راهش نیز پررهرو باشد.