همشهری آنلاین - پروانه بندپی: سطح آب دریاچه ارومیه سالانه به طرز نگرانکنندهای در حال کاهش است و با وجود اقدامات مختلف ستاد احیای دریاچه ارومیه، عمق آن حالا به کمتر از یک متر رسیده است. عددی که زمانی بالای ۶ متر بود.
حجم آب دریاچه ارومیه اکنون ۳ میلیارد و ۱۱۰ میلیون مترمکعب است. درحالیکه حجم آب این دریاچه سال گذشته ۵ میلیارد و ۲۹۰ میلیون مترمکعب بود و در سال ۱۳۷۵ و در شروع بحران خشکسالیِ این دریاچه زیبا ۳۰ میلیارد مترمکعب. حالا تنها ۱۰ درصد از آن حجم عظیم باقی مانده است؛ یعنی فقط ۳ میلیارد مترمکعب.
شرکت آب منطقهای آذربایجان غربی امروز اعلام کرد حجم آب دریاچه ارومیه ۲.۱۸ میلیارد مترمکعب کاهش یافته و تراز فعلی آن به ۱۲۷۰.۷۷ متر رسیده است. این میزان در مدت مشابه سال گذشته ۱۲۷۱.۴۳ متر بود.
وسعت این دریاچه اکنون ۲۴۸۹ کیلومترمربع و عمق آن کمتر از یک متر است. آماری نگرانکننده که سال گذشته شاخص بهتری داشت. هرچند سال گذشته هم اوضاع دریاچه ارومیه بهتر از حالا نبود. اکنون علاوه بر کاهش سطح آب دریاچه، میزان آرتمیای زنده موجود در هر لیتر از دریاچه ارومیه نیز به حدود صفر رسیده است. آرتمیایی که ارزش مالی فراوانی دارد و میتوانست منبع درآمد خوبی برای دو استان آذربایجان غربی و شرقی باشد.
۸۲ درصد دریاچه به دلیل مدیریت غلط خشک شد
وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه به طور عمده ناشی از افزایش دمای جهانی، کاهش بارشها، سدسازیهای بیرویه در حوزه آبریز آن، توسعه بی رویه کشاورزی و برداشت بیش از حد آب در مناطق اطراف و دستکاریهای غیرکارشناسی در ساختار دریاچه، و برنامهریزی نادرست و مدیریت غلط است. این موضوعی است که تحلیلگران محیط زیست بر آن اتفاق نظر دارند.
عیسی کلانتری، رئیس پیشین سازمان حفاظت محیط زیست کشور و دبیر وقت ستاد احیای دریاچه ارومیه مرداد سال ۱۳۹۸ گفته بود: «۱۸ درصد دریاچه ارومیه به دلیل شرایط اقلیمی و ۸۲ درصد آن به دلیل مدیریت غلط انسانی خشک شده است.»
برنامههای احیای دریاچه هم کند پیش میرود. چراکه مسیر به درستی انتخاب نشده است و نه تنها برنامههای احیا خروجی مناسبی نداشته، بلکه به هزینههای دولت اضافه کرده و بار مالی سنگینی نیز داشته است.
پروفسور ناصر آق، پژوهشگر محیط زیست و عضو هیأت علمی دانشگاه ارومیه در این رابطه به همشهریآنلاین میگوید: بهترین و تنها راه احیا و نجات دریاچه ارومیه در حال حاضر «کوچک کردن سطح دریاچه ارومیه» است، اما این طرح، مخالفان زیادی حتی بین اکولوژیستها دارد. درحالیکه این تجربه در دنیا هم امتحان خود را پس داده و جواب گرفته است.
او میگوید: احیای دریاچه ارومیه بار مالی زیادی برای دولت دارد. تا الان ۵ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان برای احیای این دریاچه هزینه شده است. البته شکی نیست که ارزش دریاچه ارومیه صدها برابر این عدد است ولی می توان احیای دریاچه ارومیه را با رویکردهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی پیش برد. یعنی می توان برنامه احیای دریاچه را طوری تدوین کرد که همزمان با اجرای طرحهای احیا، برای دولت درآمد و برای مردم منطقه اشتغال نیز ایجاد شود، کاری که در دریاچه بزرگ نمک آمریکا و در دریای آرال ازبکستان و قزاقستان انجام دادند.
پروفسور آق میگوید: در شرایط فعلی کاهش آب دریاچه ارومیه در طول سال طبیعی است. معمولا از اواخر پاییز، زمستان و گاهی هم اوایل بهار ما بارندگیها و حتی بارش برف هم داریم. هر سال که بارندگی خوبی داشته باشیم، حال دریاچه ارومیه کمی بهتر میشود. هر سال هم که بارندگیها خوب نباشد و بارشها در حد نرمال یا زیر نرمال باشد، سطح آب این دریاچه کاهش پیدا میکند. چون سطح تبخیر آن خیلی وسیع است و آبهای ورودی جوابگوی تبخیر نیست. برای همین است که ما هر سال، مساله کاهش آب دریاچه را داریم. احیا هم به این شکل امکانپذیر نخواهد بود. مگر اینکه آب را در داخل خود دریاچه ارومیه «مدیریت تبخیر» کنیم.
این پژوهشگر میگوید: در طول این سالها که ستاد احیای دریاچه ارومیه ایجاد شد، پروژههای زیادی برای احیای دریاچه ارومیه اجرا شده، اما جهت کاهش تبخیر آب در دریاچه برنامه ای وجود ندارد. پیشنهاد من که از سال ۱۳۸۵ آن را ارائه دادم، «کوچک کردن سطح دریاچه ارومیه» بود. چون فقط با کوچک کردن دریاچه میتوان میزان تبخیر را کم کرد. متاسفانه از همان دوره با این پیشنهاد مخالفت شد. دلیلشان هم این بود که باید دریاچه را به همان شیوه سابق احیا کنیم.
پروژههایی که به حال خوب دریاچه ارومیه کمک نکرده است
ستاد احیای دریاچه ارومیه در دولت قبل، تراز اوکولوژیکی و احیای الکولوژیک دریاچه ارومیه را تعریف کرد که بر اساس آن دریاچه حدود ۴ هزار و ۳۰۰ کیلومترمربع وسعت و حدود ۱۵ میلیارد متر مکعب آب خواهد داشت.
دکتر آق میگوید: برای اجرای این طرح برنامهریزی و پروژههای زیادی هم شروع شد. بنده نمی گویم کاملا بی تاثیر بوده اند چون تعدادی از پروژه ها ورود آب به دریاچه را تسهیل کردند اما از همان ابتدا روشن بود که این پروژهها جوابگوی قطعی احیای دریاچه ارومیه نخواهند بود چون به تغییرات ژئومورلوژیکی بستر دریاچه توجه نشده بود. کف دریاچه ارومیه به خاطر رسوبات بسیار زیاد به خصوص رسوبات نمک خیلی بالا آمده است. قدیم وقتی این دریاچه بزرگ بود و عمق متوسط ۶ متر داشت، کف آن لجن بود و ما در کف، نمک نداشتیم درحالیکه هم اکنون حدود ۷ میلیارد تن رسوبات نمک بستر دریاچه را پوشانده است.
او میگوید: الان عمق متوسط دریاچه ارومیه کمی بیش از یک متر است که این عدد از سال گذشته هم کمتر است. بنده طی طرحی که برای محیط زیست اجرا کردم، از آبان ۱۳۹۹ تا آبان ۱۴۰۰ نمونهبرداری ماهانه در دریاچه ارومیه انجام دادم و نمونهبرداریها نشان داد که عمق این دریاچه طی این مدت حدود ۸۰ سانتیمتر کاهش پیدا کرده است.
عضو هیأت علمی دانشگاه ارومیه ادمه میدهد: ما در سال ۱۴۰۰ بارندگی خیلی کم داشتیم و ورود آب به دریاچه خیلی کم بود. وقتی بارندگی کم باشد، ذخیره آب پشت مخازن سدها هم خیلی کم میشود. مسئولان مربوطه هم مجبورند آن مقدار آب را حفظ کنند. چون آب پشت سدها فقط برای احیای دریاچه کاربرد ندارد؛ این آب هم برای شرب، هم برای کشاورزی منطقه و هم برای صنعت مصرف میشود و این کاملا طبیعی است که باید به فکر نیازهای شهری و صنعت هم بود.
رسوبات نمک در شمال دریاچه تا ۴ متر رسیده است
«عمق و ضخامت رسوبات نمک در برخی نقاط دریاچه ارومیه به خصوص در شمال دریاچه تا حدود ۴ متر هم رسیده و کف دریاچه در مقایسه با زمان قدیم تا حدود ۴ متر در جاهایی بالا آمده است. این موضوعی است که دکتر آق به آن اشاره میکند و به همشهری آنلاین میگوید: در این شرایط، دریاچه از حالت یک گودال تبدیل میشود به یک کاسه کمعمق و کف آن صاف میشود و آب ورودی به دریاچه بلافاصله پخش شده و منجر به افزایش میزان تبخیر میشود. تبخیر در سالهای گذشته به نسبت حجم و سطح آب خیلی زیاد بوده و جلوی این تبخیر را نمیتوان گرفت. مگر اینکه دریاچه را کوچکتر کنیم.
این استاد دانشگاه که در سال ۱۳۹۸ در بیستمین جشنواره تجلیل از پژوهشگران و فناوران برگزیده کشور به عنوان پژوهشگر برتر معرفی شد، میگوید: در دولت قبل بارها روی این موضوع صحبت شد. آن زمان بنده نیز عضو کمیته راهبری ستاد احیای دریاچه ارومیه بودم و آنجا چندین مرتبه این راهکار را مطرح کردم و جلسات تخصصی متعددی برایش تشکیل شد. اما متاسفانه عدهای از اکولوژیستها با هرگونه دستکاری در دریاچه ارومیه مخالفند. در حالی که ما نباید اجازه پخش شدن و تبخیر آب دریاچه را بدهیم.
او تاکید میکند: باید همیشه بر اساس واقعیت پیش برویم. وقتی آب کم است، باید خود را با شرایط موجود سازش بدهیم و بگوییم حداقل آن نصفی را که میخواهیم احیا میکنیم، همانقدر بماند و هر سال مدام بزرگتر و کوچکتر نشود و فصلی نباشد.
عضو هیأت علمی دانشگاه ارومیه میگوید: متاسفانه به موضوع کوچک کردن دریاچه هنوز بهای زیادی داده نمیشود. مخالفان این طرح معتقدند با کوچک کردن آن، گرد و غبارهای نمکی ایجاد میشود. اما من نظرم این است که با طوفان و غبارهای نمک باید به شکل دیگری مقابله شود. ما کل دریاچه ارومیه را نمیتوانیم با آب پوشش بدهیم. وسعت این دریاچه در همان سه سال پیش که بارندگیها خوب بود، به حدود ۴۰۰۰ کیلومتر مربع رسیده بود. درحالیکه وسعت این دریاچه قبلا ۵۵۰۰ کیلومتر مربع بود. یعنی در بهترین حالت در سالهای اخیر ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ کیلومتر مربع از آن خشک بود. لذا بهتر است با توجه به شرایط کم آبی در حوضه با برنامه ریزی بهتر روی احیای حدود نیمی از دریاچه ارومیه اقدام بکنیم و اگر در آینده تولید آب در منطقه افزایش یافت بخشهای باقیمانده را هم احیا کنیم.
دکتر آق میگوید: برای اجرای این طرح برنامهریزی و پروژههای زیادی هم شروع شد. بنده نمی گویم کاملا بی تاثیر بوده اند چون تعدادی از پروژه ها ورود آب به دریاچه را تسهیل کردند اما از همان ابتدا روشن بود که این پروژهها جوابگوی قطعی احیای دریاچه ارومیه نخواهند بود چون به تغییرات ژئومورلوژیکی بستر دریاچه توجه نشده بود. کف دریاچه ارومیه به خاطر رسوبات بسیار زیاد به خصوص رسوبات نمک خیلی بالا آمده است. قدیم وقتی این دریاچه بزرگ بود و عمق متوسط ۶ متر داشت، کفش لجن بود و ما در کف آن نمک نداشتیم. درحالیکه الان حدود ۷ میلیارد تن رسوبات نمک، بستر دریاچه را پوشانده است.
امیدی به نجات دریاچه ارومیه هست؟
احیای دریاچههای نمکیِ در معرض خطر امکانپذیر است و تجربه این موضوع در دنیا نیز وجود دارد. نمونه آن دریاچه بزرگ نمک آمریکا به نام «Great Salt Lak» که در ایالت یوتا واقع شده و دکتر آق میگوید که این دریاچه خیلی هم شبیه دریاچه ارومیه است.
این پژوهشگر میگوید: دریاچه بزرگ نمک «Great Salt Lak» هم در مقایسه با ۲۵ سال قبلش کوچکتر شده اما دولت آمریکا طوری برنامهریزی کرده که همینقدر را از دست ندهند. آمریکاییها این دریاچه را با هدف کنترل آب و همچنین برای ایجاد ۴ اکوسیستم متفاوت که هرکدام کارکرد خودش را دارد، به ۴ بخش تقسیم کردهاند. در یک بخش آن سالانه نمک استخراج میشود. سالانه ۱.۱ دهم میلیارد دلار فقط از برداشت نمک درآمد دارند که حدود ۸ هزار نفر را مشغول کار کرده است. در یک بخش دیگر ۱۰ هزار تن آرتمیا صید میشود. در بخش گردشگریاش هم جاذبههای زیادی ایجاد کردهاند و درآمد دارند. متخصصان آنجا هم معتقد بودند که دریاچه باید تقسیم بشود تا زنده بماند. همان طرحی که من ارائه دادم.
دکتر آق میگوید: آمریکا از این دریاچه سالانه ۱.۵ میلیارد دلار درآمدزایی دارد که میتواند بودجه کل استانهای آذربایجان غربی و شرقی را تامین کند. ما از دریاچه ارومیه درآمد قابل توجهی نداریم اما آنها بخش عمده درآمدشان به ترتیب از نمک، آرتمیا و گردشگری است. در دریاچه آرال هم بخش شور آن دارند آرتمیا صید میکنند و در بخش شیرینش ماهی صید میشود. تخم آرتمیا هم که ارزش تجاری بالایی دارد.
بنیانگذار پژوهشکده آرتمیا و رئیس انجمن آبزیپروری ایران میگوید: پیشنهاد ما هم این بوده که دریاچه ارومیه هم مثل دریاچه مذکور به دو فاز شمالی و جنوبی تقسیم شود و اجازه ندهیم که نمکهای بخش شمالی وارد بخش جنوبی بشود. چون در شمال دریاچه میزان نمک خیلی زیاد است و الان آنجا برداشت نمک دارد انجام میشود و ما هم اصرار داشتیم که برداشت نمک با روشهای زیست محیطی درست انجام بگیرد. چون در آن قسمت میلیاردها تن نمک خوابیده است و میشود از آن درآمدزایی کرد.
او میگوید: اگر اجازه ورود نمک از شمال به جنوب دریاچه ارومیه را ندهیم، در بخش جنوبی دریاچه مجددا آرتمیا/ Artemia (جانداری سختپوست که در آبهای شور زندگی میکند) احیا و شکوفا میشود و میتوانیم تا حدود هزار تن آرتمیا از جنوب دریاچه برداشت کنیم و این میتواند بودجه خیلی خوبی را برای دولت جهت ادامه کار با هدف حفظ دریاچه تامین کند. همچنین برای دیگر بخشهای دریاچه که به صورت دائمی خشک میمانند. میشود با طوفان نمک هم مقابله کرد.
فقط با رهاسازی آب مشکلی حل نمیشود
طی این سالها اقدامات ستاد احیای دریاچه ارومیه برای احیای دریاچه تعطیل نشده اما همین که هر سال حجم آب پایینتر آمده و عمقش هم کمتر شده، این یعنی کارها و پروژهها تا الان جوابگو نبودهاند و خروجی نداشتهاند.
دکتر آق، این مطلب را تایید میکند و میگوید: یک سری پروژهها برای احیای دریاچه در دست انجام هستند اما هنوز تکمیل نشده است. البته چند روز پیش اعلام شد که انتقال آب رودخانه زاب به دریاچه ارومیه سرجمع به میزان یک میلیارد متر مکعب تا پایان امسال انجام خواهد شد اما مساله این است که با انتقال یکی دو میلیارد مترمکعب آب در سال، دریاچه احیا نمیشود. چون جلوی تبخیر آب را که نمیتوان گرفت و آب را هم در داخل خود دریاچه نمیتوان مدیریت کرد. چون غیر از عوامل بیرونی، داخل خود دریاچه ارومیه تغییر و تحولات بزرگی رخ داده که مانع احیا میشود و ما باید آن را حل کنیم و من به آن میگویم «تغییر ژئومورفولوژی بستر دریاچه ارومیه». اگر ما این تغییرات را نبینیم و بدون توجه به این تغییر فقط آب داخلش بریزیم، مشکلی از دریاچه ارومیه حل نمیشود.
این استاد دانشگاه میافزاید: همچنین به دلیل چاههای زیادی که در منطقه حوزه آبریز دریاچه ارومیه – چه طرف آذربایجان غربی و چه در آذربایجان غربی - حفر شده و نیز پایین رفتن تراز آبهای زیرزمینی باعث شده که آب شیرینی که وارد دریاچه ارومیه میشود، شور بشود و چاههای اطراف هم شور بشوند. الان آب خیلی از چاههای کشاورزی شور شده است. پس با این روش نمیشود کار را پیش برد و فکرهای عمیقتری لازم است.
بنیانگذار پژوهشکده آرتمیا و رئیس انجمن آبزیپروری ایران اظهار میکند: الان بیش از ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی مصرف میشود. ستاد احیای دریاچه ارومیه خیلی تلاش کرد تا این میزان را به ۴۰ درصد برساند. این که طرح تا چه حد موفقیتآمیز بوده، من خبر ندارم اما اگر موفقیتآمیز بوده، اثرات آن را باید روی دریاچه مشاهده میکردیم و وضعیت دریاچه باید بهتر میشد.
او میگوید: تبخیر، امری طبیعی است و ما چهار پنج ماه از سال تبخیر زیادی در دریاچه ارومیه داریم. مطالعات مرتبط نشان میدهد که سالانه بین ۸۰ تا ۱۱۰ سانتیمتر از سطح این دریاچه تبخیر میشود. این وجود دارد و نمیتوانیم جلوی آفتاب را بگیریم. هرچقدر سطح دریاچه وسیعتر باشد، میزان تبخیر هم بیشتر میشود. بنابراین کوچک کردن سطح دریاچه ارومیه بهترین راه حل است. برای مقابله با طوفان نمک هم به شکلی جداگانه باید برنامهریزی کرد.
این پژوهشگر تاکید میکند: احیا باید با رویکردهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی باشد. زیست محیطی از این نظر که پرندگان مهاجر و ... دوباره به دریاچه برگردند، بر اساس رویکرد اقتصادی، شغل و درآمد ایجاد میکند و رویکرد اجتماعی هم صلح و امنیت به ارمغان میآورد.
پروفسور آق معتقد است الان احیای دریاچه ارومیه فقط بار مالی دارد و فقط هزینه است برای دولت. تا الان ۵ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان برای احیای این دریاچه هزینه شده است. هزینهها باید طوری برنامهریزی شود که برای دولت منبع درآمد هم باشد و این شدنی است. چون همان طور که گفتم، تجربهاش در دنیا وجود دارد.