هفته‌نامه‌ی دوچرخه: آن‌گاه که آوای ربنای ناب میان شاخه‌های نارون حیاط می‌پیچد، خنکای آب حوض را نوازش می‌کند، سر می‌کشد به دیگ شله‌زرد نذری و می‌پیچد میان سفره‌ی ساده‌ی افطار، می‌فهمم میهمان تو شدن عالمی دارد.

میزبان سخاوتمندی هستی، وقتی که حتی خوابم را عبادت تعبیر می‌کنی. مگر می‌شود مهمان تو شد و بهشتی نشد؟

به گمانم آن‌گاه که بر سفره‌ی افطار، دست‌هایمان به طلب آرزوهایمان بالا می‌رود، سخاوتمندی تو دوچندان می‌شود و آن‌گاه که قرآن به‌سر، با دیدگان اشک‌آلود، طلب مغفرت می‌کنیم میهمانیت اوج می‌گیرد، با عطر معنویت آمیخته می‌شود و تاروپودش با رحیم و کریم و رحمان‌بودنت مستحکم می‌شود.

مگر می‌شود انتظار چنین میزبانی را نکشید و چنین میهمانی زیبایی را سهیم نشد؟ به گمانم هلال رمضان که میهمان آسمان می‌شود، از عرش تا زمین را فرش می‌کنی، سفره پهن می‌کنی و برکت میپاشی. جام‌های مالامال از عشق و معنویت را به لب‌های تشنه‌ی روزه‌داران می‌رسانی تا از رحمتت سیراب شوند. اصلاً به گمانم چنین میهمانی زیبایی را نمی‌توان توصیف کرد مگر این‌که انقدر معرفتم عمیق شود که میزبانی تو را درک کنم.

رقیه اصغری