به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، مانکن خیابانی استخدام میکنند. بهشان پول میدهند تا مانتوهای نامتعارف را تنشان کنند و با هزارجور آرا ویرا در خیابان رژه بروند با دو هدف؛ اول ورود نامحسوس مد جدید مانتو به بازار تقاضا و دوم ترویج بیحجابی. بلاگرهای اینستاگرام هم که جای خودشان را دارند. اتحادیه پوشاک، کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد کجای این پروژه حساب شدهاند؟ هر وقت حرف بدحجابی وسط میآید، گلایهها از بازار عرضه مانتوهای نامتعارف به اوج میرسد. ما هم به همین بهانه سری به بورس اصلی فروش مانتو در هفت تیر زدیم.
وقتی مانتوهای جلوباز آمد
راستش از همان وقتی که پای مانتوهای جلوباز به بازار عرضه پوشاک بانوان باز شد، به موازات آن بدحجابی هم بیشتر و بیشتر شد. یادتان هست؟ اوایل ورود این مد جدید به بازار از هر ده مانتوی فروشگاهها سه چهار مدل آن از نوع جلوباز بود، اما حالا که یک ساعتی هست در راسته فروشگاههای مانتوی هفت تیر به ویترین مغازهها سرک میکشم، از هر ده مانتو، هر ده عدد آن جلوباز است. اصلا مانتوی جلو بسته کیمیا شده و خانمهای محجبه هم در جست و جوی این کیمیا در بازار نابسامان عرضه مانتو میچرخند و دست آخر هم مجبور میشوند یکی از همین مانتوهای جلوباز را بخرند و یکراست بروند سراغ خیاط تا برایشان جا دکمه بزند و آن را تبدیل به یک مانتوی پوشیده کنند؛ تلخ است اما واقعیت دارد.
اتحادیه پوشاک و کارگروه مد و لباس در خواب زمستانی
چرا کار به اینجا رسید؟ آن روزهایی که مانتوهای جلوباز یکی یکی وارد بازار میشدند اتحادیه پوشاک، کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد، نهادهای نظارتی کجای این قصه بودند؟ اعتراض به وضعیت پوشش بانوان و مانتوهای نامتعارف موجود در بازار دوباره مطرح شده است. چطور کار به اینجا رسیده که هر چند وقت یک بار، سر و کله یک مدل مانتو از مانتوی شیشهای تا مانتوهای نازک بدن نما به فروشگاهها باز میشود، بعد از مدت کوتاهی تبدیل به مد شده و پوشش غالب جامعه میشود و هیچ عزمی هم برای مقابله با این وضعیت وجود ندارد؟! انگار که همه این نهادها به یک خواب زمستانی عمیق فرو رفتهاند و قصد بیدار شدن هم ندارند.
بازرسان اتحادیه هم کم آوردهاند!
همه این سوالات در ذهنم پرسه میزند که وارد یکی از فروشگاههای بزرگ فروش مانتو در خیابان مفتح جنوبی میشوم. دیگر نیازی به توضیح مجدد نیست که از صدر تا ذیل فروشگاه پر از مانتوهای جلوباز است. یکراست میروم سر اصل مطلب، کارت خبرنگاری را روی پیشخوان میگذارم و به صاحب مانتوفروشی میگویم برای پیگیری مطالبه مردم نسبت به وضعیت نامناسب بازار پوشاک بانوان به اینجا آمدم.
صاحب فروشگاه مرد جاافتادهای است و با یک جمله تا ته ماجرا را میرود و میگوید: «فایده ندارد. راه را اشتباه آمدید.» نگاه متعجب من را که میبیند ادامه میدهد؛ «مانتوی جلوباز یک روی سکه است خانم! اوایل ورود این مد جدید بازرسان اتحادیه، هفتهای نبود که چند مغازه را به خاطر فروش مانتوی جلوباز پلمب نکنند. ضررش فقط برای ما بود که اجارههای چندین میلیونی میدهیم. یادم میآید وقتی مغازهدارها خبردار میشدند بازرسان اتحادیه وارد راسته شدند، مانتوهای جلوباز را در رگالهای پشتی پنهان میکردند و به مانتوهایی که در جلوی دید بود سنجاق میزدند. حالا که انگار مانتوی جلوباز برای مردم هم عادی شده، بازرسان و اتحادیه هم کم آوردهاند.»
یک پیشنهاد خاص به دلسوزان و مسئولان
تاکید میکند اسم و فامیلیاش را در گزارش ننویسیم و کمی بعدتر دلیلش را متوجه میشویم؛ «میگویم راه را اشتباه آمدهاید، چون من و باقی فروشگاهها، عرضه کننده کالایی هستیم که یک جای دیگر طراحی و تولید و توزیع شده است. شما هم پی کار را از همان جا بگیرید. اصلا چرا راه دور میروید؟ به جای اینکه بیایید سراغ فروشندههای این راسته، یک سر کوچه رضوی هفت تیر بزنید. تولید و پخش عمده مانتوی کل ایران از مراکز این کوچه انجام میشود. باور کنید من خجالت میکشم وقتی به این مرکز میروم. فروشندهها وضعیت ظاهری زنندهای دارند. مانتوهایی را که تازه مد شده را میپوشند، با آرایشهای زننده و رفتار اغواگرانه در این مراکز ظاهر میشوند. از شهرستانهای مختلفی برای خرید مانتو به این مرکز عمده میآیند. فروشندهها در حکم مانکنهای سیاری هستند که برای فروش و ترویج پوشش نامتعارف استخدام شدهاند. ما فروشندهها گاهی برای انتخاب مانتوها نیاز داریم که از سلیقه خانمها استفاده کنیم. خیالتان را راحت کنم. اوضاع مراکز تولید و پخش عمده مانتو کوچه رضوی آنقدر بد است که من هیچ وقت همسرم را با خودم آنجا نمیبرم.»
پروژه عادیسازی بیحجابی؛ از مزون زیرزمینی و بلاگرهای معروف تا مانکنهای خاص
فروشنده این فروشگاه حرفهای تازهای برای گفتن دارد. گرم صحبت شدیم که یکی دیگر از کاسبان به نام راسته هم به جمع ما اضافه میشود. دیالوگهای ما از اوضاع بد مراکز تولید و پخش عمده مانتو و مانکنهای سیاری که اسم فروشنده را یدک میکشد به سرنخهای جدیدی میرسد که نتیجه آن وضعیت فعلی بازار مانتو است. صابون پلمب فروشگاه چند باری به تن مهربانی؛ مصاحبه شونده دوم خورده و وقتی متوجه دلیل حضور ما میشود یک پرده دیگر رو میکند و میگوید: «میدانید مد جدید مانتو را چه کسانی وارد بازار میکنند؟ شما چرا سراغ آنها نمیروید و یک گزارش ازشان تهیه نمیکنید؟ هر مانتوی جدیدی که قرار است مد شود توسط مزونهای زیرزمینی با قیمتهای خیلی بالا تولید میشود. عرضه آن به چه شکلی است؟ تبلیغات بلاگرهای معروف و مانکنهای خیابانی.
ترفندی برای تغییر بازار عرضه و تقاضا
پول میدهند به دخترانی که ظاهری زیبا و قد بلند دارند که مانتوهای جدید را تنشان کنند، هزارجور آرا ویرا کنند و در خیابان و پاساژهای لاکچری رژه بروند، این راهکار ترویج مد دو هدف دارد. اول ورود نامحسوس مانتوی جدید به بازار تقاضا و دوم ترویج بیحجابی. بلاگرها هم که جای خودشان را دارند و یک پای ترویج سبک زندگی غربی و مصرف گرایی و بی بند و باری در فضای مجازی هستند. با این اوصاف خندهدار نیست که هر چند وقت یک بار به فروشگاه عرضه مانتو میآیید و خندهدار نیست که بازرس اتحادیه مغازه ما را پلمب میکند؟ ما کجای این ماجرا هستیم؟ پای فروشنده وقتی به این مهلکه باز میشود که با همه ترفندهایی که به شما گفتیم بازار عرضه و تقاضا تغییر میکند. الان مانتوی جلو بسته در بازار نیست. اگر هم باشد، من برای فروش چنین مانتویی متقاضی خرید ندارم.»
به نظر میرسد اتحادیه پوشاک هم عزم جدی در ریشهیابی ورود مانتوهای نامتعارف به بازار ندارد و وقتی وارد میدان میشود که کار از کار گذشته است و در چنین شرایطی کنترل بازار فروش این نوع مانتوها غیرممکن به نظر میرسد. بهتر نیست مسئولان مربوطه تا پای یک مد جدید و نامتعارف دیگر به بازار عرضه و تقاضای مانتو باز نشده فکری برای ساماندهی این وضعیت کنند؟