تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۸۵ - ۰۵:۲۰

سال‌های کودکی‌اش که در جنگ گذشت. پس از آن غفلت و سردرگمی و بحران او را که تازه جوانی را تجربه کرد با پرسش‌ها و چالش‌هایی روبه‌رو ساخت که امروز شکافی عمیق را بین او و نسل‌های پیشین پدید آورده است؛ او یک نسل‌سومی است.

جنگ تمام شده و ویرانی‌هایش مانده بود.  اوضاع اقتصادی هم مطلوب نبود و جنگ تحمیلی میلیاردها دلار بر بنیان‌های ساختاری کشور خسارت وارد کرده بود. در چنین برهه‌ای بود که نسل‌سومی‌ها باید برای ترسیم آینده بهتر ایران بر سر کلاس‌های درس حاضر می‌شدند و الفبای توسعه و پیشرفت را می‌آموختند.

شناسنامه نسل‌های انقلاب

نسل اول
تاریخ تولد: اوایل دهه 40
تاریخ ظهور: اواخر دهه 50
هدف: انقلاب
نگرانی: سلطه
گرایش فکری: آرمانگرا

نسل دوم
تاریخ تولد: اوایل دهه 50
تاریخ ظهور: اواخر دهه 60
هدف: تثبیت انقلاب
نگرانی: توطئه بیگانه
گرایش فکری: اصولگرا

نسل سوم
تاریخ تولد: اوایل دهه 60
تاریخ ظهور: اواخر دهه 70
هدف: تعامل با جهان
نگرانی: کار و تحصیل
گرایش فکری: اصلاح‌گرا


***
نسل‌سومی‌ها، نخستین نسلی هستند که با نسل‌های گذشته انقلاب، اختلاف پیدا می‌کنند. شاید بتوان مرزهای این اختلاف نظر را اینگونه بیان کرد:

- نسل‌های پیشین، محافظه‌کارتر و نسل‌سومی‌ها به‌دلیل روحیه جوان و نوگرایی که از آن برخوردارند، تحول‌خواه‌ترند.

- پرورش نسل‌های گذشته و نسل‌سومی‌ها نیز متفاوت از هم بوده، به این معنا که نسل‌های پیشین در خانواده‌ای سنتی پرورش یافته، ولی نسل سومی‌ها مانند نسل پیشین به تمامی درآمیخته سنت‌ها نیست.

- اختلاف دیگر نسل‌های پیشین با نسل جدید را باید در پیشرفت روزافزون فناوری‌های نوین ارتباطی جست‌وجو کرد. برخورد نسل اول و دوم انقلاب همواره با نفی نسبی و در خوشبینانه‌ترین حالت بی‌تفاوتی همراه بوده است، درحالی‌که نسل‌سومی‌ها خود را نسل کامپیوتر می‌نامند و از خود می‌پرسند که مگر بدون دستیابی به شبکه جهانی ارتباطات (اینترنت) زندگی زیباست!؟

بی‌تردید دسترسی نوجوانان و جوانان به جریان آزاد اطلاعات به سبب بهره‌گیری بیشتر از منابع اطلاعاتی که فناوری‌های نوین سهل‌الوصول‌شان کرده‌اند، تفاوت‌های بیشتری را بین دو نسل رقم می‌زند.

 افزون بر این به‌دلیل آن‌که تنفس در چنین فضایی به تقویت روحیه نقادی علمی بین‌نسل سومی‌ها کمک می‌کند، نباید انتظار داشت که صندوقچه‌های آرمانی نسل‌های پیشین دست نخورده و همچنان رمزآلود باقی بماند. تا جایی که  گاهی نسل‌سومی‌ها به آداب و رسوم و فرهنگ گذشته هم با دیده شک نگاه‌کنند.


- جوانان امروز خود را طرفدار مد، زیبایی‌های بصری، تفریح و تنوع‌طلبی می‌دانند که گاه آنان را به ورطه بی‌تفاوتی و بی‌قیدی نیز سوق می‌دهد.

آنان در برابر این اتهام یا انتقادهای مشابه، می‌گویند  چرا از جوانان انتظار می‌رود در دهکده جهانی که همه از هم باخبرند، همچون قدسیان رفتار کنند.
شرایط روزگار ما، این نسل را رفاه‌طلب، پرخاشجو و مصرف‌گرا می‌خواهد. چرا؟ هیچ‌کس نمی‌داند.

در کجای جهان ایستاده‌اند
فناوری‌های نوین ارتباطی مدت‌هاست که سایه خود را بر روی زمین پهن کرده است و همه را مجذوب و شیفته خود می‌کند. وقتی با دستگاهی که گاهی به اندازه یک قوطی کبریت است می‌توان با آن سوی دنیا ارتباط برقرار کرد و زمان و مکان را در ثانیه‌ای فریز و دور دنیا را نه در 80 روز که در 8 ثانیه پیمود، چرا نباید هر لحظه در انتظار حادثه‌ای شگفت نشست.


نوجوانانی که در واپسین ماه‌های جنگ به این دنیا آمدند، امروز در دهکده جهانی هر روز با انفجار علمی تازه‌ای روبه‌رو می‌شوند. فرقی نمی‌کند چه در همین آب و خاک با تولد نخستین گوسفند شبیه‌سازی شده (رویانا) باشد یا در فرسنگ‌ها دورتر از خاک میهن.


همین موضوع شکافی را میان آنان و نسل‌های گذشته به‌وجود آورده که دلیل اصلی آن ‌را می‌توان در شیوه‌های تربیتی نسل پیش یافت.
کار، تحصیل و سرگرمی و لذت بردن از زندگی همه آن چیزی است که نسل‌سومی‌ها می‌خواهند.


 بیکاری به مشکل بزرگی تبدیل شده و مشکلات بیشتری را نیز پدید آورده است. این یعنی این‌که نسل‌سومی‌ها دارای پتانسیل بالایی برای ضربه‌پذیری از آسیب‌های اجتماعی‌اند. تحصیل و عبور از قیف تنگ کنکور هم دست‌نیافتنی‌تر از همیشه است.

باتوجه به این مشکلات نگاهشان به آینده پر از ابهام و تردید است. بسیاری از آنان آینده روشنی را برای خود پیش‌بینی نمی‌کنند و پاسخی برای پرسش‌های بی‌شمار خود ندارند. خیلی کم کتاب می‌خوانند و بیشتر تلویزیون می‌بینند. که این شاید مهم‌ترین نقطه ضعف آنان باشد.


در همین حال نتایج حاصل از مطالعات صورت گرفته نشان می‌دهد که جوانان استان تهران پیدا کردن همسرمناسب را بسیار مشکل می‌دانند؛ به گونه‌ای که سه چهارم آنها جرأت همسرگزینی ندارند.


نتایج بررسی‌های صورت گرفته از سوی سازمان ملی جوانان بر روی 5 هزار و 948 جوان 14 تا 29 سال استان تهران پیرامون «ادراک جوانان نسبت به مسائل زندگی زناشویی و خانوادگی» نشان می‌دهد که زمینه روحیه خودخواهی در مناسبات زن و شوهری در بیش از یک سوم جوانان استان تهران دیده می‌شود؛ از این رو می‌توان چنین روحیاتی را مقدمه اختلافات بعدی در زندگی خانوادگی و جدایی بین زن و شوهر دانست.

 این در حالیست که 80 درصد جوانان معتقدند که دخالت‌های خانواده‌ها یکی از مهمترین دلایل اختلاف میان آنهاست که این امر نشان می‌دهد اکثریت قریب به اتفاق جوانان استان تهران از آفت دخالت خانواده‌ها در امور زندگی زن و شوهرهای جوان احساس نگرانی می‌کنند.


 در حالی که خانواده‌ها معمولاً خود را بانی و کمک‌کننده ازدواج فرزندان می‌دانند، اما دیده ‌شده که نظر جوانان درست نقطه مقابل آنها قرار دارد؛ بنابراین به نظر می‌رسد که در کشور ما بین خانواده اولیه و خانواده‌ای که برای جوانان شکل می‌گیرد، معمولاً تعارض بزرگی وجود دارد و این تعارض اساساً ناشی از وابسته کردن فرزندان و دخالت‌ها و انتظارات نابجا از فرزندان جوان است که اکثر جوانان از آن رنج برده و آن را مانع مهمی در راه ازدواج محسوب می‌کنند.


 نتایج این بررسی نشان می‌دهد که 73 درصد جوانان استان تهران معتقدند هر کسی کمبودهایی دارد و خیلی مشکل است که بتوان همسر مناسبی برای زندگی یافت؛ این اعتقاد بیانگر آن است که جرأت همسرگزینی در میان جوانان استان تهران بویژه به دلیل دشواری‌های همسریابی مناسب نسبتاً کم است؛ بنابراین وقتی که سه چهارم جوانان استان تهران جرأت همسرگزینی ندارند، می‌توان برخی از دلایل تأخیر در ازدواج آنها را در گرایش‌های مذکور یافت.


فرصتی برای نو شدن
همیشه درباره این‌که نسل‌سومی‌ها برای پیشرفت کشور فرصت محسوب می‌شوند یا تهدید، صحبت می‌شود.

 از روزی که به دنیا آمدند مشکلات مملکت به آنان ربط پیدا کرد. رشد بی‌رویه جمعیت و نبود امکانات (دهه 60)، فرسودگی کلاس‌های درس و نظام آموزشی (دهه 70)، آرزوی بزرگ رفتن بی‌دردسر به دانشگاه (دهه 80) همه و همه با آمدن  و بالیدن این نسل تقارن داشت، شاید به همین دلیل است که حتی گاهی خود را نسل سوخته می‌نامند.

 اما این نسل بزرگترین فرصت را برای توسعه ایران خلق کرده و می تواند در این بزنگاه حساس تاریخی جهش بزرگی در مسیر پیشرفت جامعه به‌وجود آورد. نسلی که اگر نشکفد و به سالخوردگی برسد، توهم تهدید را به یقین تبدیل می‌کند.