همشهری آنلاین- ناهید پیشور: از موفقترین چهرههای سینمای ایران در جذب مخاطب در یکدهه اخیر که آخرین بار در سال۹۸ فیلم «زیرنظر» را روی پرده داشت، این روزها «انفرادی» به نمایش عمومی درآمده است؛ پرفروشترین فیلم حال حاضر اکران نه چندان پررونق بهار که بهعنوان کمدی تازهای از رضا عطاران بیشتر از هر فیلم دیگری تماشاگر دارد. گرچه بازخورد رسانهای انفرادی مثبت نیست و حتی گفته میشود مخاطبان خیلی هم با رضایت از سالن سینما خارج نمیشوند ولی نکته مهم این است که همچنان هر فیلمی اگر کمدی باشد و عطاران هم در آن بازی کند، میتواند به فروش تضمینشدهای دست یابد. این قاعدهای است که ابتدای دهه۹۰ برقرار بوده و نتیجهاش سلطنت بیچون و چرای عطاران بر گیشه سینماها بوده است.
بازیگر، نویسنده و کارگردانی که البته شهرتش را در تلویزیون به دست آورد و در سینما به اوج رسید. رضا عطاران در اوایل دهه۷۰ یکی از آن چهرههای جوانی بود که با «ساعت خوش» به شهرت رسید. تلویزیون سکوی پرتاب کمدینی شد که در طول بیش از ربعقرن همچنان یکی از مهمترین سرگرمیسازان و بازیگرانی است که موردتوجه مردم قرار دارد. داستان عطاران و سینمای ایران از سال۷۶ و با فیلم «کلید ازدواج» شروع شد؛ فیلمی کمدی که روی شهرت و محبوبیت بازیگران «ساعتخوش» حساب باز کرده بود و فروش متوسطی هم داشت. در ادامه عطاران با حضور در نقشهای مکمل، بهعنوان نمک فیلمها به مرور حضورش را در سینمای ایران تثبیت کرد.
در دهه۸۰ عطاران بسیار پرکار بود و در تلویزیون توانست پرسونای خود را تثبیت کند. در سالهایی که بیشتر دوستانش در ساعتخوش، یا به حاشیه رفته بودند و یا نومیدانه در پی تکرار موفقیتهای پیشینشان بودند، عطاران توانست با سریالهایش مخاطبان پرتعداد بیابد. با سریالهای «بزنگاه»، «خانه به دوش» و «متهم گریخت» عطاران پیشنهاد تازهای برای سریالهای طنز تلویزیونی ارائه داد و جنسی از واقعگرایی را وارد طنزهای تلویزیونی کرد که به شهادت بازپخشهای مکرر این مجموعهها همچنان مورد توجه مردم قرار دارد.
آغازی با ورود آقایان ممنوع
مسیر فعالیت سینمایی عطاران با «ورود آقایان ممنوع» هموار شد؛ فیلمنامه پیمان قاسمخانی و شخصیت معلم شیمی با بازی عطاران در تقابل با شخصیت خانم مدیر سختگیر، موردتوجه تماشاگران قرار گرفت. عطاران پیش از ورود آقایان ممنوع هم فیلم پرفروش در کارنامهاش داشت ولی مثلا در «کلاه قرمزی و سروناز» نقش کوتاه و منفیاش نمیتوانست دلیل موفقیت فیلمی باشد که با نوستالژی عروسکهای محبوب در یکی از کمرونقترین سالهای اکران ۴۰سال اخیر، خوب میفروخت. در «توفیق اجباری» هم که نزدیک به ۲میلیون نفر مخاطب در اکران اولش داشت، ستاره اصلی محمدرضا گلزار بود و عطاران نقش وردست بامزه را ایفا میکرد. در همین سالها او ستاره بیچون و چرای تلویزیون بود و کنارش در فیلمهایی چون «هوو» امکانی برای نمایش قابلیتها و پرسونای «کول» و بامزهاش را مییافت. سالهایی عطاران به مرور جایگاهش را بهعنوان چهرهای محبوب تثبیت میکرد. در دهه۸۰ رسانه اصلی عطاران تلویزیون بود و از دهه ۹۰ سینما محل ترکتازیاش شد.
عطاران در دهه۹۰ فقط در فیلمهای تجاری حضور نیافت. در کارنامه او فیلمهای چون «اسب حیوان نجیبی است»، «بی خود و بیجهت» و «استراحت مطلق» هم به چشم میخورد که هیچکدام جزو آثار بسیار پرفروش او نیستند ولی نشانهای هستند از تلاش عطاران برای اینکه فقط بازیگر کمدیهای تجارتی نباشد. ضمن اینکه او بازی در نقشهای جدی را هم نخستین بار با فیلم «دهلیز» تجربه کرد و نشان داد انعطاف جالبتوجهی برای جانبخشیدن به نقشهایی دارد که منطبق با پرسونای تثبیتشدهاش بهعنوان کمدین نیست. عطاران در سالهای بعد هم از بازی در نقشهای جدی استقبال کرد که آخرینش فیلم «روشن» بود؛ یک فیلم تلخ اجتماعی که در نقش مردی به آخر خط رسیده حضور یافت. عطاران برای بازی در این فیلم دومین سیمرغ بلورینش را گرفت. او پیش از آن برای «طبقه حساس» سیمرغ گرفته بود.
عطاران کارگردان یا بازیگر؟
عطاران کارگردان، بهمراتب جسورتر از عطاران بازیگر است. بهعنوان کارگردان، بازیگر عطاران موفق به ساخت آثاری شد که هر کدام در زمان خود تازگی داشتند. «خوابم میاد» بهعنوان نخستین ساخته بلند سینمایی عطاران، جلوهای تازه از تواناییهای او بهعنوان کارگردان بود. «ردکارپت» نوعی تلاش برای ساخت کمدی متفاوت بود که در آن هم با قواعد سینمای جشنوارهای و هم با حضور در فستیوالهای خارجی شوخی میشد. «دراکولا» سومین ساخته عطاران یک کمدی وحشت بود که گرچه خیلی موردتوجه تماشاگران قرار نگرفت ولی نشان از جسارت سازندهاش در تجربه جنس متفاوتی از سینمای کمدی داشت؛ تجربهای که قاعدتاً در قالب محصولات تجاری سینمای ایران و کمدیهای پرفروشی که با بازی عطاران ساخته و اکران میشد نمیتوانست به دست آید.
ماجرای عطاران یکدهه اخیر، داستان موفقیتهای پیدرپی در گیشه است. او در سالهای متوالی در پرفروشترین فیلمهای سال بازی کرد که البته تمامشان هم کمدی بودند؛ از نیمه دهه۹۰ عطاران متخصص بازی در کمدیهایی شد که در پی موج نوستالژی دهه۶۰ تولید شدند. با شخصیت ارژنگ در «نهنگ عنبر» تصویری از جوان متعلق به طبقه متوسط دههشصتی خلق شد که تماشاگران آن را بسیار دوست میداشتند. نتیجه این موفقیت، فروش بالا و ساخته شدن قسمت دوم فیلم بود؛ «نهنگ عنبر سلکشن رویا» فیلمی پرتماشاگرتر از قسمت اول از کار درآمد؛ هرچند منتقدان خیلی با شوخیهایش ارتباط برقرار نکردند ولی فیلم در امتداد قسمت اول، با نگاهی شوخ و شنگ تصویری از گذشته میساخت. تجربهای که در «مصادره» دیگر فیلم پرفروش عطاران در دهه۹۰ هم تکرار شد. «هزارپا» اوج موفقیت تجاری عطاران در این سالها بود؛ فیلمی که بار دیگر نشان داد او بهعنوان کمدین، بدیلی در سینمای ایران ندارد.