بهویژه آنکه اقدام غیرمنتظره محمود احمدینژاد برای ارسال پیام تبریک به رئیسجمهوری آمریکا، انتقادها و تشویقهای مختلفی را در پی داشته است، اما تصور مذاکره تنها میتواند بدون در نظر گرفتن سایر فاکتورهای مؤثر در روابط ایران و آمریکا حاصل شود و بهطور قطع با دخیل شدن فاکتورها و عواملی که 30 سال پیش منجر به قطع روابط سیاسی این دو کشور شده است، تصور مذاکره در ابهام قرار میگیرد.
پیروز مجتهد زاده، مدیر مؤسسه بینالمللی یورورسویک و کارشناس مسائل بینالمللی در گفتوگو با هشمهری تاثیر انتخاب اوباما در رویکرد آمریکا به ایران را بررسی میکند.
- آقای مجتهدزاده آیا نوع نگرش باراک اوباما نسبت به ایران میتواند سیاست خارجی آمریکا را تحت الشعاع قرار دهد؟
من در مجموع فکر میکنم که در حال حاضر روابط سیاسی ایران و ایالات متحده آمریکا یا بالعکس عدم روابط سیاسی بین دو کشور به وضعیتی در آمده است که از حد مصالح حزبی در هر دو کشور فرا رفته است؛ یعنی شیوه برخورد هر یک از دو کشور با کشور دیگر درچارچوب مصلحت ملی است، نه مصلحت حزبی. من فکر میکنم وضعیت ایالات متحده آمریکا و شیوه انتخابات و مبارزات داخلی شان برای سیاستگذاری خارجی تاثیر عمدهای در داخل ایران نخواهد داشت.
- پس معتقد هستید که انتخاب اوباما هیچ تغییری در رویکرد سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران نخواهد داشت؟
ما میتوانیم این تاثیرات را براساس سوابق و زمینههایی که دمکراتها دارند ارزیابی کنیم.
- ارزیابیتان از صحبتهایی که در طول این چند ماه رقابت انتخاباتی از سوی اوباما در مورد ایران ایراد شده است چیست؟ بهنظرتان وی میتواند در تدبیر رویکردی عاقلانهتر نسبت به ایران، موفقتر باشد؟ آیا فکر میکنید صحبتهایی که از سوی اوباما ایراد میشد میتواند رنگ واقعی بگیرد یا جنبه تبلیغاتی داشت؟
من فکر میکنم که این صحبتها خیلی وقت است که از حد تبلیغات گذشته و بهصورت عملی درآمده است. حتی دولت محافظهکار و بسیار تندرو و ضدایرانی بوش، پیش از اینکه دوران ریاستجمهوریاش به پایان برسد، در تلاش است که حرفهای اوباما نامزد دمکراتها و رقیب انتخاباتی حزب جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری را عملی کند و برای بهبود روابط با ایران وارد بحث و گفتوگو شود. ما شاهد این هستیم که در چند ماه اخیر بوش در نوبتهایی اشاره به امکان افتتاح دفتر حفاظت از منافع ایالات متحده در ایران کرده و حتی وزیر خارجه بوش، کاندولیزا رایس، گفته است که حاضر است براساس شرط و شروطی با ایران مذاکره کند و براساس شرط و شروطی روابط ایلات متحده را با ایران بهبود دهد. این تحرکات بدین معناست که حرفی که اوباما به زبان آورده است، تاثیر خود را گذاشته است و فضای موجود در واشنگتن را تغییر داده و امروز در شرایطی قرار گرفتهایم که اینکه با ایران مذاکره شود یا نشود، اینکه با ایران رابطه بهبود پیدا کند یا نکند، جزو بحثهای اصلی کاخ سفید درآمده و این بحث را نمیتوان تغییر داد.
- پس سیاست آمریکا، فارغ از انتخاباتی که گذشت و فارغ از اینکه چه کسی انتخاب شد در جهت بهبود روابط با ایران است؟
دشمنان بهبود روابط با ایران در ایالات متحده بسیار زیاد هستند و بسیار نیرومند. آنها نخواهند گذاشت که به این زودی و به این سادگی دو طرف وارد مذاکره شوند و روابط را بهبود دهند. آنچه ما شاهد هستیم این است که با صحبتهایی که اوباما ابتدای رقابت انتخاباتیاش مبنی بر مذاکرات بدون پیششرط با ایران مطرح کرد، کوه یخ در روابط
دو کشور شروع به ذوب شدن کرد! ما باید در ایران بسیار دقت کنیم که در قضاوت و داوری عجله نکنیم و به سرعت تصمیم نگیریم.
ما باید توجه کنیم که این کوه یخ، کوه است و ما به اندازه یک کاسه، یخ ذوب شده میبینیم و برای ذوب شدن بقیه آن باید مدت درازی را از مسیرهای پر پیچ و خم و دشوار عبور کنیم، ضمن اینکه از عجله در قضاوت و داوری باید بپرهیزیم. باید از سوءاستفادههای افراد مختلف اعم از دولتی یا غیردولتی در دو کشور یا کشورهای ثالث جلوگیری کنیم. باید جلوی مراجعه اشخاصی را که وانمود میکنند از این دولت یا آن دولت ماموریت دارند برای بهبود روابط، بگیریم. ما در گذشته این تجربه را داریم که از این طریقها وارد یک سلسله دیدارها و حرفهای پنهانی شدیم که همه آنها به زیان ایران تمام شد. لاجرم باید دقت کنیم و به برخی تحبیبها و وانمود کردنها بها ندهیم. معمولا در امر دیپلماسی و در اینگونه موارد، ولو اینکه هر دو طرف سراپا اشتیاق باشند، وقتی کار به مرحله عمل میرسد حداقل در ظاهر اکراه باید نشان دهند تا طرف فکر نکند که طرف مقابل او چون دارای اشتیاق است امتیاز نشان خواهد داد.
- شما در میان صحبتهایتان اشاره کردید که طرح تاسیس دفتر حفاظت از منافع آمریکا در ایران تحتتأثیر صحبتهای تبلیغاتی اوباما بوده است. آیا تلاش بوش برای تاسیس این دفتر در ایران برای پیشیگرفتن از رقیب دمکراتش بود؟
مستقیما نه.حرف اوباما در مقطعی به میان آمد که انتقادات نسبت به سیاست قهرمطلق با حریف خارجی در دولت نو محافظهکاران اثرگذاری نامطلوبش را به اوج رساند. انتقاد- چه در سطح دیپلماسی، چه در سطح سیاستگذاری حزبی و چه در سطح مطبوعاتی- علیه این روش دولت نو محافظهکار بالا گرفت و اوباما در مقطعی بحث خود را مطرح کرد که خوب میدانست این اعتراضها عملی و کاری است و لاجرم او در پاسخ این اعتراضها گفت: من کسی هستم که به مذاکره توجه خواهم کرد. پس پیشنهاد اوباما تاثیر عمومی خود را گذاشت و تحتتأثیر همین جو، دولت نو محافظه کار تصمیم گرفت چرخشهایی را در مورد ایران ایجاد کند، چرا که برای خود این دولت مسجل شده بود که عدمچرخش و عدمنرمش و پیشگیری سیاستی مشابه سیاست عراق چه پیامدهایی میتواند برایشان داشته باشد.
- و برای بهبود روابط با ایران پیش دستی کرد؟
در این رابطه دولت ایالات متحده دو کار انجام داد؛ اول اینکه اعلام کرد دفتر حفاظت از منافع آمریکا یا دفتر نمایندگی خودش را در تهران افتتاح خواهد کرد و به محض اینکه در این رابطه از سوی مخالفان برقراری رابطه با ایران دچار انتقاد شدید شد، توضیح داد که ایران از ابتدا در ایالات متحده دفتر نمایندگی داشته است و کاری که ما میکنیم کار تازهای نیست. کار دیگری که دولت نو محافظهکار انجام داد این بود که تحت فشار همان افکار و فشار اتحادیه اروپا تصمیم گرفت نمایندهای را برای حضور در مذاکرات هستهای ایران و 1+5 روانه کند. این نماینده ظاهرا قرار بود که در مذاکرات شرکت نکند و صرف حضورش نشان از نرمش در برخورد سیاسی با ایران داشته باشد، ولی در عمل دیدیم که این نماینده در مذاکرات شرکت کرد. همین که این نماینده با وجود سیاست اعلام شده -که گفته بودند چیزی نخواهد گفت- وارد بحث شد نشان از آن دارد که ایالات متحده بهزودی نمایندگی خودش را در این مذاکرات به نماینده فعال و گفتوگو کننده تبدیل خواهد کرد.