همشهری- حمیدرضا بوجاریان: عباس سلیمینمین، پژوهشگر حوزه تاریخ، روزنامهنگار و فعال سیاسی اصولگراست. او به رویکرد امام(ره) در برخورد با دولتهای جمهوری اسلامی اشاره و بر ارجح دانستن تفکر بر کار اجرایی در قاموس امام تاکید میکند. وی معتقد است امام راحل با جامعنگری بهگونهای الگوی مدیریت انقلابی را تبیین و تعریف کرده است که بسیاری بهدلیل شناخت ناقص از اندیشه امام(ره) نتوانستهاند این الگو را درک کنند. گفتوگوی همشهری را با این پژوهشگر تاریخ و استاد دانشگاه بخوانید.
یکی از نکاتی که همواره در تفکر و اندیشه امام(ره) وجود دارد، مسئله الگوی مدیریت اسلامی و عدالتطلبی در جامعه اسلامی است؛ مسئلهای که بهنظر میرسد با گذشت ۴۴سال از پیروزی انقلاب هنوز به شکل درست برای برخی مدعیان روشن نشده است. عباس سلیمینمین نیز این موضوع را تأیید میکند و با اشاره به ضرورت تبیین الگوی مدیریت اسلامی از نگاه امام راحل و رهبر انقلاب در جامعه میگوید: الگو و شاخص مدیریت جوان انقلابی در کشور بهخوبی ازسوی امام(ره) و نیز رهبر انقلاب تبیین شده است، اما عدهای در تلاشند به اندازه درک و فهم خود این الگو را معرفی کنند.
سلیمینمین، شهیدسلیمانی را الگویی ناب برای مدیریت اسلامی در جامعه معرفی و تأکید میکند: شهید سلیمانی در نامهای که بسیار معروف نیز هست و آن را برای حسن روحانی ارسال کرد، مینویسد برای مردم حاضر است دست حسن روحانی را ببوسد تا مشکلی از مشکلات مردم کم شود. نه اینکه این شهید با روحانی اختلاف نداشته باشد، اما برای پیش بردن کار مردم حتی حاضر بود چنین کاری را انجام دهد. بعد از این نامه دیدیم که افرادی که مدعی عدالتطلبیاند اما درکی از این مفهوم ندارند با ذهنهای کوچک خود به این شهید هجمههای زیادی وارد کردند.معتقدم شهید سلیمانی بهعنوان الگوی مدیریت اسلامی و انقلابی بالاترین شاخص عدالتطلبی است و از موضع عدالت و دفاع از مردم در عراق، سوریه و ایران در برابر ظالمان ایستاد تا عدالت جاری شود.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: مدیریت اسلامی که ما شهید سلیمانی را الگو و شاخص آن میدانیم به این معناست که با استفاده از ارتباطات وسیعی که وجود دارد، با جامعنگری بهگونهای تدبیر شود تا حقوق مردم تامین و تضمین شود. اگر شهید سلیمانی با روحانی قطع ارتباط میکرد، آیا میتوانست نگاه جامعی به وضعیت کشور داشته باشد و گامی برای برطرف کردن مشکلات مردم بردارد؟
وظیفه همه، حمایت از دولت جمهوری اسلامی
این پژوهشگر تاریخ در ادامه به رویکرد جریانهای سیاسی در مواجهه با دولتهای مختلف و نگرش امام(ره) به موضوع دولت در جمهوری اسلامی و حمایت از دولتهایی که با رأی مردم بر سر کار آمدهاند، اشاره میکند و با بیان اینکه رویکرد امام(ره) در برخورد با دولت بنیصدر نیز با وجود همه اختلافنظرها حمایت از این دولت بود، ادامه میدهد: برخلاف مشی و رویه امام(ره)، ما فقط دولتی که خودمان انتخاب کردیم را بهرسمیت میشناسیم و بعد میگوییم طرفدار نظام هستیم.
هنگامی میتوانیم ادعای طرفداری از نظام را داشته باشیم که هم دولتی را که خودمان انتخاب کردیم به رسمیت بشناسیم و هم اینکه اگر دولتی آمد که ما دوست نداشتیم را هم به رسمیت بشناسیم و از آن برای رسیدن به اهدافی که برای پیشرفت کشور ترسیم شده است حمایت و پشتیبانی کنیم.
او حرفش را اینطور ادامه میدهد: همانگونه که امام(ره) از دولت بنیصدر با وجود علم به اشتباه در انتخاب آن از سوی مردم پشتیبانی کردند و حتی از سوی نزدیکترین شاگردان و یارانشان بهدلیل همین پشتیبانیها توهین شنیدند، رهبر انقلاب نیز در همین مسیر از دولتهایی که با رأی مردم سر کار آمدند با وجود برخی نقدهایی که به عملکرد آنها دارند، پشتیبانی میکنند. سلیمینمین اضافه میکند: هنوز با گذشت ۴۴سال از پیروزی انقلاب، بسیاری این را درک نمیکنند که چرا امام از بنیصدرحمایت کردند یا چرا رهبری از روحانی حمایت کردند. این موضوع نشاندهنده این است که امام(ره) و رهبری نگاه جامعی به مسائل کشور دارند؛ درحالیکه متأسفانه اغلب افراد به این موضوع به شکل تکبعدی نگاه میکنند و به ابعاد مختلف مکتب امام(ره) که خود را پیرو آن میدانند، اشراف و آگاهی ندارند.
چرخش قدرت و لزوم تولید فکر
براساس الگوی امام(ره)، باید چرخش قدرت شکل میگرفت. در چرخش قدرت باید هزینههایی بدهیم. به تعبیر دیگر باید برای رشد مردم همواره هزینهای را قائل باشیم؛ خصوصا اگر در زمینههایی در ارتباط با تبیین و انتقال تجربهها غفلت کرده باشیم. سلیمینمین در تبیین این الگو به همشهری میگوید: نمیشود به اصل چرخش قدرت قائل بود و بعد مانع ورود افراد کمتجربه به میدان شد. چرخش قدرت یعنی اینکه هاشمی یا لاریجانی کنار بروند و اجازه دهند فرد یا افرادی بیایند که قبلا تجربه ریاستجمهوری یا ریاست مجلس را نداشته باشند، اما مشکل ما در چرخش قدرت بودن یا نبودن این افراد نیست، بلکه مشکل اصلی در نبود کارخانههای تولید اندیشه برای مدیران است. او توضیح میدهد: مشکل ما در تولید فکر است. الان جوانی آمده و مدیریتی را بهدست گرفته است.
این مدیر آنقدر درگیر کار اجرایی است که قادر به تولید اندیشه نیست. این استاد دانشگاه و پژوهشگر تأکید میکند: امام(ره) مبنای انقلاب اسلامی را کار فکری میدانستند. در نگاه امام(ره) بالاترین کار اجرایی در دولت اسلامی کار فکری است. اهمیت این مسئله از آنجا دوچندان میشود که امام بلافاصله بعد از ورود به ایران، به قم رفتند؛ چراکه تأکید داشتند انقلاب نیاز به فکر دارد و فکر بر کار اجرایی مقدم است. او اضافه میکند: مدیران انقلابی و جوان باید با تأسی از رویکرد امام(ره) در تفکر محوری و برنامه محوری بهگونهای عمل کنند که حلقه چرخش قدرت با استفاده از تفکر زنجیرهای کامل و بدون عیب باشد. امام(ره) چنین مسیری را برای مدیران انقلابی ترسیم کرده بودند؛ مسیری که لازم است به شکل مستمر بازخوانی و تبیین شود.