در داستان کوتاه، تعداد شخصیتها محدود است، فضای کافی برای پرداختن به جزئیات شخصیتها وجود ندارد و معمولاً در این گونه از داستان، تنها یک گره یا قلاب داستانی وجود دارد که نویسنده با حدود ۵۰۰ تا ۱۰۰ کلمه، در پی حل ماجرا برای مخاطب است؛ اما دست نویسندهی رمان، برای خلق اثرش باز است؛ گاهی یک یا چند گره داستانی اصلی و دهها گره و قلاب فرعی، خواننده را مبهوت خود میکند؛ و تعداد شخصیتهای جورواجور و تجزیه و تحلیلهای مفصل و پرداختن به امور جزئی، از اصلیترین مشخصات رمانها است.
حالا شما طرفدار کدام گونه از داستان هستید؛ رمان یا داستان کوتاه؟
به تازگی راضیه تجار، محقق، نویسنده و از اعضای هیئت مؤسس انجمن قلم ایران در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به بررسی این دو گونهی داستانی پرداخته است. او میگوید: «داستان کوتاه به ذات خود دارای جایگاه والایی است و هنر نویسنده در آن جلوه بیشتری نسبت به رمان دارد. به اعتقاد من داستان کوتاه با اینکه در یک نشست قابل خواندن است، اگر هنری و توسط اهل قلم واقعی نوشته شود، خواننده را سحر میکند.»
او محدود بودن نشریات را دلیل اصلی بیتوجهی به داستان کوتاه میداند و میگوید: «کم شدن اقبال به داستان کوتاه به دلیل محدود شدن فضاهای عرضه و ویترین آن است. در سالهای اخیر تعداد نشریات تخصصی و حتی صفحههای روزنامهای که داستانهای کوتاه نویسندگان در آن مجال چاپ و نقد پیدا میکنند بسیار کم شده و فرصت عرضه این گونه آثار از دست رفته است. البته هنوز نویسندگان داستانهای کوتاه را سراغ داریم که مجموعههای خوبی را در قالب کتاب عرضه میکنند و آثارشان چه از نظر شخصیتپردازی و چه فضاسازی و محتوا با اینکه قالب کوچکی دارد، تمام عناصر هنری را داراست و مدتها میتواند ذهن خواننده را درگیر کند.»
این عضو هیات مدیرهی انجمن قلم ایران گفت: «در سالهای اخیر علاقهی عموم به رمانهای زرد و سطح پایین، نسبت به رمانهای سطح بالا و نیز داستانهای کوتاه افزایش بیشتری یافته که یکی از دلایل اصلی آن وجه سرگرمکننده رمانهای زرد است که ناشران نیز با توجه به علاقهی خاص جوانان و کتابخوانان عام به این رمانها، چاپ آنها را در اولویت قرار میدهند و آثار جدیتر که شناساندن آنها زمانبر است، تنها مورد حمایت ناشران محدودی هستند.»
تجار در پایان گفت: «وقتی به گذشته بازمیگردم به یاد میآورم، داستانهای کوتاهی که در زمان نوجوانی خواندهام مشوق من برای مطالعه و نیز نویسندگی در سالهای جوانی و میانسالی شدهاند و من خود را مدیون نویسندگان آنها میدانم.»