به گزارش همشهری آنلاین، در دو سه سال گذشته بارها شاهد افشاگری هایی در جهان در عرصههای مختلف، مبنی بر تعرض و تجاوز به زنان هستیم که در این رابطه میتوان به انتشار ویدئوها و شکوایههایی از سوی دانشجویان، خبرنگاران و برخی هنرمندان زن اشاره کرد. اما این جنبش در کشور و در سینما از افشاگری سمیه میرشمسالدین، دستیار کارگردان در اینستاگرام شکل جدیتری به خود گرفت و وارد فاز تازهای شد.
این دستیار کارگردان یکی از هنرپیشههای مرد (ف. الف) را به آزار جنسی و کلامی متهم ساخت. بعد از این اتهام زنی کمکم هنرمندان زن دیگر برای دفاع از حقوق زنان وارد ماجرا شدند و بیانهایی انتشار دادند که ۸۰۰ نفر پای آن را امضا کرده بودند. پس از این بیانیه که ۸۰۰ امضا داشت، با رأی اکثریت این افراد هیأت ۵ نفره زنانه برای رسیدگی به آزار و خشونت جنسی در سینما شکل گرفت که هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، سمیه میرشمسی، غزاله معتمد و مارال جیرانی بودند.
این ماجرا قبل از برگزاری جشنواره کن بود، جشنوارهای که یکی از فیلمهای حاضر در آن، فیلم برادران لیلا بود، فیلمی که یک هنرپیشه مرد متهم شده به تعرض، در آن نقش ایفا کرده است. همین مساله موجب ایجاد حواشی زیادی شد. چون برخی معتقد بودند ترانه علیدوستی که در جنبش می تو شرکت دارد به خاطر حضور این هنرپیشه مورد اتهام در فیلم برادران لیلا، نباید روی فرش قرمز کن پا میگذاشت و در این جشنواره شرکت میکرد.
هرچند که جشنواره کن خود حواشی زیادی به دنبال داشت و ترانه علیدوستی و برخی دیگر از بازیگران ایرانی حاضر در آن، چنان از ایران سخن گفتند که گویی وطنشان جای دیگری است. این نوع سیاه نمایی درباره کشور به خاطر مورد توجه واقع شدن خودش داستان پر آب چشم دیگری دارد که در جای دیگری به آن می پردازیم.
افشاگری گریبان یکی دیگر از بازیگران برادران لیلا را گرفت
هنوز بحث و جدل پیرامون افشاگریهای میرشمسالدین ادامه داشت که کتایون ریاحی با انتشار ویدوئی یکی دیگر از بازیگران مرد فیلم برادران لیلا (س. پ) را به تعرض جنسی متهم کرد. ریاحی به گفته خودش بعد از ۲۵ سال سکوت را شکست و مدعی تعرض (س. پ) به او در خانه سینما شد. پس از او لادن طباطبایی دیگر بازیگر مهاجرتکرده از کشور هم ادعای مشابهی درباره (س. پ) مطرح کرد. او البته بعداً درباره ادعای خود توضیح داد که تماس فیزیکی در کار نبوده، فقط تعرض کلامی بوده است.
برخی امضایشان را پس گرفتند
پس از ادعای کتایون ریاحی، تعدادی از زنان سینماگر از جمله مستانه مهاجر، هنگامه قاضیانی، پانتهآ بهرام و هدی زینالعابدین امضای خود را از بیانیه مشهور زنان سینماگر پس گرفتند. انتقاد آنها به اتهامزنی به مردان سینماگر بدون ارائه سند و مدرک و پیش از اثبات جرم بود. برخی بازیگران هم معتقد بودند که نهادهای ذیربط نظیر خانه سینما، سازمان سینمایی و قوه قضائیه باید پیشقدم شوند و به این مسائل ورود کنند.
پانتهآ بهرام یکی از کسانی هست که امضای خود را پس گرفته است. او دلیل این کارش را چنین توضیح داده است: من به یک بخش این حرکت در روزهای گذشته بهشدت معترض هستم و احساس میکنم جنبشی که داریم، در حال بدل شدن به ضدخودش است. من متوجه نمیشوم اسم بردن از آدمها به شکل واضح و رودررو چه کمکی به جنبش ما خواهد کرد؟ قرار نیست چون آزار دیدیم، آزار بدهیم! قرار نیست شبیه آدمهای انتقامجو عمل کنیم. ما قرار نیست روان دیگران را اعدام کنیم، چون خودمان آسیب دیدیم. از ابتدا هم قرار این نبود. ما میخواستیم جلوی این اتفاقات را بگیریم. اسم بردن از آدمها نهتنها کمکی به ماجرا نمیکند بلکه ما بهجای همکاری، شبیه آدمهایی میشویم که داریم مقابله میکنیم. خواهشم این است که ماجرا را شخصی نکنید و بگذارید به شکل خصوصیتری مشکلاتمان را حل کنیم.
ترانه علیدوستی هم پس از این اظهارات پانتهآ بهرام با عنوان «ای کاش جا نمیزدید» نوشت: در حال انجام یک کار حقوقی ماندگار هستیم و هیچ حاشیهای جلوی آن را نخواهد گرفت. اساسنامه ماهها زمان میبرد چون بر خلاف واکنشها و نقدهای اینستاگرامی، کاری هیجانی و یکشبه نیست.
در آخر اینکه به نظر میرسد جنبش me too برای رسیدن به سرمنزل مقصود و دور ماندن از قضاوتهای طعنهآمیز، به جای افشاگریهای بدون پشتوانه، باید به دنبال اقدامات قانونی باشند.
در آخرین بیانیه نمایندگان زنان سینماگر هم این موضوع به چشم میخورد. آنها تأکید کردهاند که به جای افشاگری در حال تدوین یک آییننامه هستند و نوشتهاند: ما از این به بعد هیچ روایتی را منتشر نخواهیم کرد چون اساساً صلاحیت راستیآزمایی و انتشار روایتها را نداریم. ما همراه راویان خواهیم بود تا زمانیکه شکایت خود را به شکل مستدل در کمیتهای که در حال طراحی سازوکار آن هستیم مطرح کنند.
در جریان دنبالهدار شدن این ماجرا و بحثهای گوناگون، سعید رائفیپور با انتشار توئیتی موجب خشم سینماگران شد. رائفی پور در توئیت خود نوشت: «با توجه به آمار بالای تجاوز و تعرض جنسی در سینما و افشاگریهای روزانه این جماعت دوزاری علیه هم! به نظر میاد اگر کسانی که بهشون تجاوز نشده اعلام کنند کاربردی تر باشه». این توئیت رائفیپور بیجواب نماند و اغلب فعالان حوزه سینما و تئاتر به انتقاد شدید این گفتهها را بیجواب نگذاشتند.
ماجرا پیچیده و متهم شاکی شد
بعد از شکلگیری این جنبش حاشیهها دامنه دارتر شد و پای(ح. ر) از دیگر بازیگران مرد سینما و تلویزیون ایران به ماجرا بازشد. چند روز قبل از برگزاری جشنواره کن «شبنم فرشادجو» با انتشار پستی (ح. ر) را متهم به تعرض و ترانه علیدوستی با بازنشر آن از او حمایت کرد.
در ادامه این مسائل روز سه شنبه ۱۷ خرداد مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضائیه در نشستی خبر با حضور خبرنگاران و اصحاب رسانه در واکنش به ادعاهای مطرح شده در فضای مجازی پیرامون تعرض به برخی سینماگران گفت: مسائلی که اخیرا در فضای مجازی مطرح شده (ادعاهایی در مورد تعرض به برخی سینماگران) تلخ و تاسفآور است. افراد میتوانند در قالب طرح شکایت کیفری موضوع را مطرح کنند که ما رسیدگی کنیم.
وی گفت: امروز از طرف فردی که به او اتهام تعرض زده بودند شکایتی صورت گرفته است. دستگاه قضا به دور از هیاهو پرونده را بررسی و تصمیم گیری لازم را اتخاذ خواهد کرد.
بر اساس اعلام سخنگوی قوه قضاییه تا روز گذشته (۱۶ خرداد) هیچ شکایتی از سوی «بازیگرانی که مدعی بودند مورد تعرض قرار گرفتهاند» ثبت نشده است.
گفته میشود(ح. ر) یکی از افراد مورد اتهام توسط صفحه اینستاگرامی می تو، طی روزهای گذشته از شبنم فرشادجو و ترانه علیدوستی شکایت کرده است.
سرانجام جنبش به کجا ختم میشود؟
بین اذهان عمومی و محکمه پذیری ادعاهای مطرح شده زمین تا آسمان فاصله است. به عنوان مثال از زمان مطرح شدن تعرض و تجاوز برخی افراد در صنعت سینما تا کنون اذهان عمومی نسبت به این ماجرا واکنشهای متفاوتی نشان داده است. برخی نسبت به این تعرضات موضعگیری تندی نشان دادند و برخی این رفتار را محکوم کردند. اما نظام قضایی کشور مانند اذهان عمومی به راحتی قضاوت نمیکند چرا که این دستگاه، فقط شکایتهای محکمه پسند را مورد توجه قرار میدهد. در واقع با هر اتهامی از سوی هر کسی نمیتوان پای یک شخص را به دادگاه کشید.
حال که جنبش me_too سینماگران ایرانی وارد این ماجراها شده، چگونه می شود از لحاظ قضایی موضوع را پیگیری کرد؟، این سوالی است که محمدعلی ابراهیمی وکیل پایه یک دادگستری در گفت و گو با همشهری آنلاین به آن پاسخ داده است.
این وکیل پایه یک دادگستری در ابتدا گفت: جنبشهایی نظیر me_too در دنیا سابقه دارد. پروندههایی در این رابطه تشکیل شده و برخی قربانیان هم توانستند ادعای خود را اثبات کنند، اما باید بدانیم در برخی از کشورهای دنیا شاکی خود میتواند به عنوان شاهد در دادگاه حاضر شود و ادعا کند، اما در نظام قضایی کشور ما چنین امری رایج نیست.
قاضی باید به اقناع قانونی برسد
ابراهیمی افزود: هر ادعایی باید محکمه پسند باشد و ادله و مدارکی باید در این رابطه وجود داشته باشد تا قاضی را به اقناع قانونی برساند تا او هم بتواند در این رابطه رای صادر کند. اگر چنین ادلهای وجود نداشته باشد، متهم میتواند بابت افترایی که به اونسبت داده شده شکایت کند.
این وکیل دادگستری درباره بار معنایی تعرض و تجاوز در نظام حقوقی بیان کرد: وقتی بحث «تعرض» و «تجاوز» به میان میآید اذهان عمومی برداشت عرفی و غیر علمیای از این مباحث صورت میدهند. این در حالی است که این دو اگرچه رفتاری مجرمانه هستند اما فاصله زیادی با هم دارند. زیرا محکومیت تعرض و تجاوز بسیار متفاوت است.
او ادامه داد: اینکه چرا اذهان عمومی چنین تفکیکی را در مواجهه با تعرض و تجاوز ندارند به نظرم مربوط به فرهنگ سازی است. باید در این رابطه فرهنگسازی صورت بگیرد. سوای این مساله برخی افراد در قبال این رفتارها به دلیل شرم و خجالت از واژههایی استفاده میکنند که میزان جرم را تقلیل میدهند. به عنوان مثال روزگاری مردم از به کار بردن واژه ایدز واهمه داشتند. حتی اگر میشنیدند که شخصی مبتلا به این بیماری است از شخص مبتلا بیشتر به لحاظ اخلاقی دوری میکردند و متصور بودند که آن فرد بر اساس رفتار غیر اخلاقی به این بیماری مبتلا شده است، اما با ارائه اطلاعات عمومی و فرهنگ سازی اکنون نگاه جامعه به این مساله تغییر کرده است. اکنون همه میدانند این بیماری از طرق دیگر نیز قابل سرایت و انتقال است. در بحث جنبش me_too هم باید بار حقوقی کلمات و رفتارها فرهنگسازی شود.
ابراهیمی درپاسخ به این پرسش که افرادی که مدعی تعرض شخص دیگری به خود شده اند، چگونه می توانند از لحاظ حقوقی ادعای خود را ثابت کنند، اظهار کرد: هر ادعایی ادله محکمه پسند میخواهد، اگر این جنبش نتواند ادله خود را ارائه بدهد اتهامات در حد افترا باقی خواهند ماند، اما اهمیت این حرکتها در جنبه اجتماعی آن است. به همین دلیل در بعد اجتماعی تاثیر گذار تر است. اهمیتش در این است که شرایط را برای افراد متخلف و کسانی که ذهن بیمار دارند ناایمن میکند و فرد یا افرادی را که حتی یک درصد در ذهن خود به تعرض یا تجاوز فکر میکردند وادار میسازد تا عقب نشینی کنند.