همشهری آنلاین- منهای سیاست: «محسن کوهکن ریزی»، نماینده ادوار مجلس در گفتوگو با همشهری آنلاین در مورد اینکه استعفای «حجت عبدالملکی» وزیر کار چه پیامی دارد، میگوید: «من از دلایل استعفای آقای عبدالملکی اطلاعی ندارم اما نگاهم به استعفا، استیضاح و حتی عزل یک نگاه منفی نیست و به نظرم اینگونه نیست که حتما باید وزیری تخلفی یا سوءاستفادهای بکند تا استیضاح و یا عزل شود. حتی نگاهم این است که گاهی اوقات، البته به صورت نادر، باید یک استعفا را کاملا به صورت مثبت تحلیل کرد و از فردی که میگوید مسئولیت فعلی از توانم خارج است و یا موانعی وجود دارد که از حوزه اختیارات من خارج است، برای همین استعفا میدهم، تجلیل کرد.»
همه استعفاها را سیاسی نبینیم
کوهکن با انتقاد از اینکه به موضوع استعفا،استیضاح و حتی عزل به صورت کارشناسیشده و عمیق پرداخته نمیشود و این باعث میشود تفسیرها و تحلیلهایی هم که در جامعه میشود در بسیاری از مواقع منطبق بر واقعیت نباشد، میافزاید: «چند نوع استعفا داریم اما در کشور ما این یک رویه شده که وقتی میخواهند در مورد موضوع استعفا تحلیل کنند همه استعفاها را به سمت و سوی تحلیل سیاسی میبرند. نوع بد آن هم وقتی است که فرد مستعفی از جناح مقابل باشد. در اینجا علاوه بر تحلیل سیاسی تحلیلهای حاشیهای هم بسیار زیاد میشود و در افکار عمومی تا یک وزیر و مسئولی استعفا میدهد و یا عزل میشود به سرعت ذهنها به این سمت میرود که او تخلف کرده یا دست ناپاک بوده و ....»
نماینده لنجان در مجلس دهم با بیان اینکه شخصا استعفای وزرا نهتنها در دولت سیزدهم بلکه در دولتهای گذشته را به دلایل کاری ربط میدهد، میگوید: «گاهی اوقات وزیری قبل از ورود به وزارتخانه یک شناختی دارد و بر مبنای آن آرمانها و ایدههایی دارد و مسئولیت را قبول میکند اما بعد از مدتی میبیند در موقعیت دولت بنا بر هر دلیلی که عمدتا هم نمیتواند دلیل سیاسی باشد،هماهنگی لازم بین وزراتخانهها به وجود نمیآید و کار دولت در رسیدگی به اهدافش کُند میشود. در اینجا وزیر میبیند اگر جای خود را به فرد دیگری بدهد هماهنگی بیشتری ایجاد میشود.گاهی اوقات هم استعفا ناشی از این است که وزیر بعد از مدتی میفهمد برای این کار توانمند نیست و میگوید من پیش خدا و مردم مسئول هستم و خودم استعفا میدهم. هیچگاه نباید از این رفتار وزیر تحلیل منفی کرد (البته این نوع استعفا تاکنون در کشور ما اتفاق نیفتاده). لذا من فکر میکنم موضوع استعفا، استیضاح و حتی عزل باید به صورت کارشناسیشده و مستدل بررسی شود و اینگونه نباشد که حتما بخواهیم به تحلیل سیاسی و تعبیر منفی برسیم.»
کارآمدی و ناکارآمدی را باید در صحنه عمل بررسی کرد
در روزهای اخیر انتقادات زیادی در مورد ناکارآمدی وزیر کار مطرح شده بود. نماینده لنجان در مجلس دهم در این باره میگوید: «متاسفانه ما در جذب و دفع افراد شعارگرا هستیم نه معیارگرا. در حالی که کارآمدی و ناکارآمدی را باید در صحنه عمل دید و به صورت کارشناسی تحلیل کرد تا به یک جمعبندی رسید. بنابراین من حرفهای رسانهای که صرفا کلیگویی شود که فلان مسئول ناکارآمد یا حتی کارآمد است را تا ادله کافی از سمت یک جمع کارشناس ارائه نشود، نمیپذیرم. اتفاقا وقتی وزیری که استعفا میدهد میگوید بعد از این هم هر جا که باشد خدمت خواهم کرد و ابایی از خدمت ندارم، چنین استعفایی معمولا باید از آن نوع باشد که شاید امکان هماهنگی لازم برای رسیدن به آن اهدافی که در ذهنش بوده فراهم نشده. ابتدا باید اصل ماجرا را دید و در تحلیل بعدی اگر ساختار وزارتخانه، شرح وظایف و یا اختیارات اِشکال دارد که کار را به اینجا رسانده، کار اساسی و کارشناسی این است که دنبال اصلاح آن برویم. حتی یک تصمیم غلط برای یک وزیر نمیتواند دلیل باشد؛ برای مثال اعتراضات زیادی به بحث افزایش حقوق بازنشستگان شد. نگاه جامعه کارگری به موضوع افزایش حقوق با توجه به بحث گرانی مثبت بود اما جامعه کارفرمایی نگاه منفی دارد و میگوید وقتی هزینهها به این صورت افزایش یابد هم سطح اشتغال پایین میآید، هم قیمت تمامشده کالا و خدمات بالا میرود و نهایتا از جیب مردم میرود. بنابراین یک وزیر حرفهای طرفین را شنیده بعد به یک عدد و رقمی رسیده. حتی اگر در این تصمیم اشتباه کرده باشد دلیل بر ناکارآمدی وی نیست.»
وزیر بعدی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
کوهکن در مورد اینکه وزیر جدید در شرایط موجود که وضعیت اقتصادی کشور مناسب نیست، باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟ میگوید: «اینکه وزیر باید شرایط لازم مانند تعهد و تخصص را داشته باشد اصلا جای بحث نیست. افزون بر آن، به نظر من در شرایط موجود نخست باید یک ذهن دوار داشته باشد و کاملا کلاننگر باشد. برای مثال، امروز یکدفعه اعلام شد که قیمت سیمان افزایش یافته. مگر الان با یک ماه پیش چه فرقی کرده که سیمان باید با چنین قیمتی به دست مصرفکننده برسد. کسی که ذهن دواری دارد از ابتدای امر مواد اولیه، تولید، قیمت تمامشده، دستمزد، اینکه آیا عرضه سیمان در بورس تاثیری داشته و مسائلی از این دست را در نظر میگیرد و مدیریت میکند. خروجی یک ذهن دوار و مسلط این است که تصمیمات چند جانبه خواهد بود. دوم، جزیرهای فکر نکند. اگر دولت گفت بنا بر هر دلیلی ولو اشتباه در شرایطی که ارز 4200 برداشته شده ما باید تلاش کنیم قیمت خدمات و کالاها بیرویه افزایش پیدا نکند وزیر مربوطه باید قدرت تسلط بر زیرمجموعههای خود را داشته باشد که به 2 عامل بستگی دارد 1. ناظران او کاملا فعال باشند. 2. با یک مورد تخلف هم مماشات نکند. مثلا در مورد سیمان اگر مشخص شود که تولیدکننده محصول تولیدشده را به طور کامل در بورس ارائه نکرده و این عوامل باعث افزایش قیمت شده باید 24 ساعته متخلفان را عزل کند. این کمک میکند که مدیران بعدی ضعیف عمل نکنند. سوم، کاملا به عنوان یک پازل در مجموعه تکههای اقتصادی دولت که باید هماهنگ با هم عمل کنند، عمل کند.»