«وقتی شنیدم به رژه نیروهای مسلح حمله شده است فوری خودم را به بیمارستانی که مجروحان را آنجا برده بودند، رساندم. فهمیدم پسر و همسرم گلوله خورده‌اند. وضعیت پسرم وخیم بود و گلوله از لگن وارد بدن نحیفش شده بود. پزشکان ۲ساعت تلاش کردند تا جان پسرم را نجات بدهند، اما...»

همشهری- حمیدرضا بوجاریان: حبیب فرج‌الله چعب، سرکرده گروهک تروریستی حرکت النضال العربی لتحریر الاحوازیه است. نام این گروه با ماجرای حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در اهواز در خاطر خیلی‌ها مانده است. آنطور که نماینده دادستان در جلسات قبلی دادگاه اعلام کرده است، اسناد نشان می‌دهد چعب و گروهش ارتباط نزدیکی با عربستان سعودی و دربار پادشاهی آن دارند.

ماجرا هنگامی جالب‌تر می‌شود که برخی اعضای این گروه که پیش‌تر در هلند به اتهام رفتارهای تروریستی بازداشت شده‌ بودند مورد استقبال پادشاه عربستان قرار می‌گیرند و با دریافت وجوهی کلان علیه ایران دست به اقدامات خرابکارانه می‌زنند. از سوی دیگر، برخی عناصر این گروه که حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در اهواز را رسما برعهده گرفته‌، در سوئد، کشوری که این روزها به‌عنوان مهد تروریست‌ها شناخته می‌شود، آزادانه زندگی می‌کنند؛ این درحالی است که به ادعای اعضای گروه تروریستی منافقین، مسئولان سوئدی با برگزاری دادگاهی نمایشی برای حمید نوری او را به اتهام واهی اعدام اعضای منافقین و نقض حقوق بشر تحت تعقیب قرار داده است.

دادگاه انقلاب تهران روز گذشته، یکی از روزهای غمبار خود را گذراند. تعدادی از خانواده‌های شهدای اقدامات تروریستی گروهک حرکت النضال العربی لتحریرالاحوازیه آمده بودند تا با تظلم‌خواهی از مسئولان صدای ظلمی را که به آنها رفته است به گوش‌شان برسانند و از آنان اجرای عدالت را طلب کنند.

خانواده‌هایی همچون خانواده شهید اورک سوسن برای رسیدن و تجربه چنین روزی نزدیک به ۱۷سال انتظار کشیده‌اند؛ انتظاری که سرانجام در ششمین جلسه رسیدگی به اتهامات حبیب فرج‌الله چعب معروف به حبیب اسیود، سرکرده گروهک تروریستی به سرآمد. خانواده‌ها از فاصله‌ای اندک و چشم در چشم با این امید که بتوانند حرف‌های ناگفته خود را به قاتل عزیزانشان بگویند و به جواب  سؤالاتشان در چرایی اقدامات تروریستی که سبب از دست‌دادن عزیزانشان شد، برسند.

 تروریست‌ها عمدا محمدطاها را هدف گرفتند 

تصویر شهید محمدطاها اقدامی، خردسال‌ترین شهید حادثه تروریستی حمله به رژه نیروهای مسلح در اهواز را کمتر کسی است که از خاطر برده باشد؛ تصویری که در آن یکی از سربازان سپاه با چهره‌ای نگران کودکی را در آغوش کشیده که هدف اصابت گلوله قرار گرفته است. شهیدی که همراه با مادر برای دیدن رژه به مراسم رفته بود. تروریست‌هایی که به‌گفته پدرشهید، او و مادرش را از فاصله‌ای نزدیک و به عمد هدف گلوله قرار دادند. سعدالله اقدامی که در ردیف دوم دادگاه و کنار تصویری از فرزند خردسالش نشسته و همسرش کمی آن سوتر با دلتنگی‌ای که سبب شده کلام در دهانش یخ بزند، منتظر ورود متهم به دادگاه هستند. او درباره روز حادثه به همشهری می‌گوید: وقتی تیراندازی شروع ‌شد، همه فریاد می‌زدند که روی زمین بخوابید.

محمدطاها و مادرش هم همین کار را می‌کنند تا از اصابت گلوله به‌خود جلوگیری کنند. حتی مادر محمدطاها خودش را روی فرزندش انداخته بود که اگر گلوله‌ای به سمت آنها شلیک شد به پسرشان اصابت نکند. او حرفش را اینطور ادامه می‌دهد: یکی از تروریست‌ها در نزدیکی محمدطاها و مادرش بوده است و با دقت بالا برای شهید کردن پسرم به سمت او و مادرش شلیک کرد. فاصله جنایتکار با همسر و فرزندم خیلی کم بوده است و تروریست به عمد و با هدف مشخصی به پسرم شلیک کرد. پدر شهید ارتشی است، اما روز حادثه در محل نبود و خبر حمله به مراسم را خیلی زود شنید و خود را به بیمارستان رساند.

اقدامی آن روز را خوب به یاد می‌آورد: وقتی شنیدم به رژه نیروهای مسلح حمله شده است فوری خودم را به بیمارستانی که مجروحان را آنجا برده بودند، رساندم. فهمیدم پسر و همسرم گلوله خورده‌اند. وضعیت پسرم وخیم بود و گلوله از لگن وارد بدن نحیفش شده بود. پزشکان ۲ساعت تلاش کردند تا جان پسرم را نجات بدهند، اما فرزندم را مظلومانه از دست دادم. او در پاسخ به این سؤال که با دیدن سرکرده گروه تروریستی به‌دنبال رسیدن به جواب چه سؤالی است، می‌گوید: می‌خواهم بدانم چطور می‌شود فردی در رسانه‌ای ضدانقلاب حاضر شود و از شهید کردن کودکی ۴ساله در حمله‌ای تروریستی ابراز خرسندی کند؟ 

پایان ۱۷سال چشم‌انتظاری

اقدامات تروریستی گروهک حرکت النضال را نباید تنها به اقدامات چند ساله اخیر محدود دانست. براساس گزارش رسمی نهادهای امنیتی و نیز اعتراف رسمی اعضای این گروهک، آنان اقدامات تروریستی خود را از نزدیک به ۲دهه قبل در کشور طراحی، دنبال و اجرا کرده‌اند؛ اقداماتی که با ادعای واهی و ظاهری نجات خلق عرب اما در باطن برای کشتار مردم ساکن در این مناطق اجرا می‌شد. در دادگاه، افرادی از بستگان شهدای سال‌های دور اقدامات تروریستی این گروه نیز حضور دارند.

همسر شهید مرتضی اورک سوسن یکی از این افراد است. فریده لنگ‌باف ۳روز قبل در سالگرد حمله تروریستی ۲۲خرداد سال ۸۴گروهک حرکت النضال یاد روز بمبگذاری و شهادت همسر شهید ۳۶ساله‌اش برایش تازه شده است. می‌گوید با همسرش ۱۲سال زندگی مشترک داشت و حالا روزهای فراقش به ۱۷سال رسیده است: همسرم کارمند مدیریت درمان خوزستان بود و روز بمبگذاری حین انجام ماموریت به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی رفته بود که به شهادت رسید. او در پاسخ به این سؤال همشهری که فکر می‌کردید روزی با قاتل همسرتان رودررو شوید، می‌گوید: همان روزهای اول به ما گفتند که تروریست‌ها به خارج از کشور فرار کرده‌اند.

هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم روزی برسد که بتوانم قاتل را ببینم و این آرزو در دلم می‌ماند. لنگ‌باف که به تنهایی و بدون حضور دخترانش در دادگاه حاضر شده است، تنها یک خواسته از دادگاه دارد: من می‌خواهم قاتل همسرم قصاص شود. این حداقل حق و انتظار من است. باید مسبب رنجی که در این سال‌ها در نبود همسرم کشیدم به‌دست عدالت سپرده شود و حقمان ادا شود. اینطور دلم آرام می‌گیرد.

برچسب‌ها