رئیس اسبق سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی گفت: دانش برنامه درسی در ایران ضعیف است و استانداردهای لازم را ندارد اما باید بدانیم همه چیز دانش نیست و دانش‌آموزان باید مهارت ارتباطی و اجتماعی را در مدرسه بیاموزند اما اکنون این فضا ایجاد شده است که دانش‌آموزان باید از سد کنکور عبور کرده، به دانشگاه بروند و کارمند شوند!

به گزارش همشهری آنلاین، حیدر تورانی رئیس اسبق سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی به سوالات مطرح درباره مسئله "علم نافع" در کتاب‌های درسی، مکانیزم حذف محتواهای درسی غیرضروری و چالش‌های موجود در این موضوع پاسخ داد:

چرا با وجود انجام پژوهش‌ها در مورد حجم کتاب‌های درسی کاربردی، اصلاح این فرایند تاکنون عملیاتی نشده است؟

اینکه با وجود مطالعات انجام شده و تأیید حجم بالا و سنگین محتوای کتاب‌های درسی همچنان مشکلات حجم کتاب‌ها مطرح است، دلایل مختلفی دارد که یکی از مهم‌ترین این موارد فهم نادرست از حجم کتاب‌های درسی و موضوع یادگیری است؛ تصور می‌کنیم یادگیری در گروگان کتاب درسی است اما یادگیری همه فرایندهای آموزشی و تربیتی که موجب تعالی و تربیت دانش‌آموزان می‌شود را در بر می‌گیرد.

نکته دیگر اینکه انتظار داریم اتفاقات خوب در کتاب‌های درسی بیفتد در حالی که از افرادی که خود کتاب‌های درسی را می‌نویسند می‌خواهیم کتاب‌ها را تغییر اساسی دهند؛ از تیم نگارنده و مؤلفان که به کار خود تعصب داشته و به عبارتی خود از ذینفعان محسوب می‌شوند، نمی‌توان انتظار تغییر اساسی داشت مگر در اصلاحات جزیی.

برای اصلاح مطالب درسی و متناسب‌سازی محتوا برای دانش‌آموزان آیا مانعی در سازمان متولی تدوین کتاب‌های درسی، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی وجود دارد، شما به عنوان فردی که مدتی متولی ریاست این سازمان بوده‌اید، گره کار را در کجا می‌بینید؟

وقتی صفر تا صد تولید همه مواد و رسانه‌های آموزشی و تربیتی را به سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی واگذار می‌کنیم، اتفاق بهتری از این نمی‌افتد! اکنون هیچ مؤسسه یا نهاد علمی و آموزشی دیگری در تولید محتوای آموزشی مدارس، به جز سازمان پژوهش نقش ندارد لذا طبیعی است جمعیت عقول اتفاق نیفتاده و کیفیت پایین بوده و محتوا از غنای لازم برخوردار نباشد.

با ادامه این روند، تغییرات و اصلاحات جزیی همچون گذشته حاصل می‌شود اما نمی‌توان نام آن را تحول نامید آن‌هم از نوع بنیادین البته در زمانی که من مسئولیت داشتم مدل رهبری اثربخش و راهبرد مرزگستری را در راستای تحول بنیادین تصویب کردیم که با عمر کوتاهم در سازمان ابتر ماند!

در سازمان پژوهش باید یک چرخش اتفاق بیفتد و آن «چرخش از تولید محتوا به ارائه خدمات» است؛ به جای آنکه همه کارها را از صفر تا صد سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی انجام دهد، استانداردها، معیارها و راهنمای تولید را تعیین و معرفی کنیم و نظارت و مدیریت‌مان را بر کیفیت تولید محتواهای مناسب با سازوکارهای فناورانه افزایش دهیم و اجازه دهیم تا افراد، انجمن‌ها، مراکز دانشگاهی، پژوهشگاهی و حوزوی که می‌توانند در این زمینه فعالیت داشته باشند را در تولید محتوا مشارکت دهیم و به اصطلاح مدیریتی، «مرز گشایی» کنیم چرا که امروز ظرفیت‌های فراوانی از این حیث در کشور وجود دارد که با «نهضت تمرکززدایی» و در یک فرایند تدریجی و مدیریت‌شده امکان‌پذیر است.

البته سازمان نیز می‌تواند به عنوان یک بازیگر رقیب باقی بماند؛ قابل ذکر است که من این چرخش مطروحه را طی نامه‌ای به تفصیل به وزیر فعلی آموزش و پرورش توضیح دادم و وزیر نیز به رئیس سازمان پژوهش ارجاع کردند که مسکوت مانده است و شما می‌توانید کم و کیف آن را جویا شوید.

آیا مطالعات تطبیقی وجود داشته است که تناسب محتوای آموزشی را با دنیا بسنجیم؛ و آیا به موضوع توانمندسازی دانش‌آموزان هم پرداختیم که موانع پیشروی آن چیست؟

بله؛ به طور مثال مدارس سنگاپور، فنلاند و ژاپن و... که به لحاظ آموزشی بسیار از ایران به‌ویژه به لحاظ توانمندی معلمان و امکانات آموزشی پیشرفته‌تر هستند، مفاهیم کمتری را در کتاب‌های درسی‌شان ارائه می‌دهند اما ما که در کمبود منابع مادی و انسانی و تجهیزاتی به سر می‌بریم و این کمبود در مناطق محروم، فاحش است، مفاهیم بیشتری را در کتاب‌های درسی ارائه می‌دهیم.

وقتی از تغییر و تحول و مهارت‌آموزی در مدارس صحبت می‌شود صرفاً محتوا نقش اساسی ندارد اما فعلا در نظام کلان آموزشی و مدارس کتاب و برنامه درسی‌محور است که باید به تدریج و عالمانه و با برنامه‌ریزی از محتوا عبور کنیم.

بخشی از نبود توانمندی فارغ التحصیلان مدارس به میزان توانمندی معلمان و نبود امکانات و تجهیزات مدارس مربوط می‌شود زیرا در فناوری‌های آموزشیِ سخت و نرم بسیار فقیر هستیم؛ چنانچه بهترین محتوا هم تولید شود این معلم است که باید بتواند آن را به دانش‌آموزان آموزش دهد، حال آنکه در حوزه انگیزه، توانمندی و مهارت معلمان، مشکلات و نارسایی‌های زیادی داریم که متأسفانه به این نکته کمتر توجه می‌شود.

به دنبال بیانات رهبر معظم انقلاب مبنی بر ورود علم نافع در کتاب‌های درسی، وزیر آموزش و پرورش به سرعت از اصلاح کتاب‌های درسی خبر داد! آیا این موضوع صرفاً طی این مدت اجرایی است، آیا زیرساخت لازم و نقشه راه برای تحقق این هدف در سازمان پژوهش میسر است؟

رهبر معظم انقلاب محتوای نافع را در ادامه مباحث دیگری که سال‌هاست در حوزه آموزش و پرورش مطرح می‌کنند، اشاره کردند؛ ابتدا لازم است مشخص شود در سایر مباحثی که متذکر شدند، چه اقداماتی انجام شده است و صرفاً به سخن پایانی‌ ایشان استناد نشود.

نباید نوع مواجهه ما با بیانات رهبری غیرکارشناسی، جناحی و هیجانی باشد؛ اگر قرار است یادگیری عمیق اتفاق بیفتد، لازم است محتوای آموزشی مناسب، جدید و علمی بودن الگوهای برنامه درسی شایسته‌محور، توانمندی معلمان و رهبران مدارس و ... با هم و یکپارچه در نظر گرفته شوند و فقط به کتاب‌های درسی اکتفا نشود.

اگر دقت نکنیم و از "پداگوژی و وباگوژی جدید" استفاده نشود به اهداف نمی‌رسیم؛ اگر محتوا هم سبک شود با این سطح از توانمندی معلمان و امکانات و تجهیزات مدارس، موفق دور از دسترس خواهد بود.

عادت کرده‌ایم به دانش‌آموزان مطالب متعدد را یاد بدهیم اما غنی‌سازی و هرس محتوا را دست‌کم گرفته‌ایم و همچنان با اضافه کردن مطالب جدید و گاه غیرمناسب و مفید به کتاب‌های درسی همراه بوده است؛ برخی تصور می‌کنند اگر ارزشی قرار است میان دانش‌آموزان نهادینه شود باید مثلاً 10 صفحه درباره آن نوشته و دائم تکرار شود در حالیکه اگر معلم باور و توان لازم نداشته باشد، اهداف کوچک هم محقق نخواهند شد.

در کل باید عرض کنم که محتوا فقط بخشی از دلایل متعدد ناکارآمدی مدارس و فارغ‌التحصیلان است و تمام مشکلات به محتوا مربوط نمی‌شود.

اکنون فارغ‌التحصیلان مدارس می‌گویند آنچه در مدارس خواندیم «به درد ما نمی‌خورد!»؛ محتواهای درسی که در حال حاضر آموزش داده می‌شود تا چه اندازه نیاز دانش‌آموزان را پاسخ می‌دهد؟

باید مطالعه‌ای انجام شده باشد که براساس آن دریافت شود که آنچه در مدارس یاد دادیم، غیرکاربردی است لذا نمی‌توان صرفاً با استناد به حرف دانش‌آموزان گفت محتوا غیرکاربردی است؛ مهارت به این معنا نیست دانش‌آموزان در مدرسه شغل یاد بگیرند مثلاً برقکار، جوشکار، نقاش و ... شوند.

مهارت در دوران مدرسه از این دست نیست بلکه منظور از مهارت‌آموزی در مدرسه، ایجاد زمینه در بروز و شکوفایی خلاقیت، تفکر نقادانه، حل مسائل، ارتباط‌گیری، همکاری، سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای، انعطاف‌پذیری، مسئولیت‌پذیری، سبک زندگی و... است.

دانش برنامه درسی در ایران ضعیف است و استانداردهای لازم را ندارد اما باید بدانیم همه چیز دانش نیست؛ دانش‌آموزان باید مهارت ارتباطی و اجتماعی را در مدرسه بیاموزند اما اکنون این فضا ایجاد شده است که دانش‌آموزان باید از سد کنکور عبور کرده، به دانشگاه بروند و کارمند شوند!

بانیان وضع فعلی آموزش و پرورش صرفاً در داخل نیستند و در خارج این مجموعه نیز حضور دارند! اکنون کنکور یکی از بانیان مهم وضع موجود آموزش و پرورش است بنابراین مجموعه عوامل مختلف با یکدیگر هستند که باعث می‌شوند فارغ التحصیلان مدارس کارآمد نباشند و عامل اصلی آن صرفاً محتوای کتاب‌های درسی نیست.

درباره اینکه محتوای درسی کاربردی است یا خیر، باید عرض کنم که خیلی از مطالب را نمی‌خوانیم تا به کار بگیریم مثلاً تاریخ به دانش‌آموزان قدرت درک زمان و جغرافیا قدرت درک مکان را می‌دهد همچنین اشعاری که می‌خوانند باعث می‌شود از جهت عاطفی شکوفا شوند.

کلام پایانی شما در مورد وضعیت فعلی کتاب‌های درسی و راهکار برای چشم‌انداز بهتر چیست؟

کتاب‌های درسی ما مطلوب نیست اما مخروب هم نیست؛ اگر همین کتاب درسی را دست نزنند و همین‌گونه بماند اما سایر پارامترها مانند معلم، روش تدریس، ارزشیابی، رهبری مدرسه و منابع و امکانات فناورانه و از جمله سرانه دانش‌آموزی تأمین و تعبیه شود می‌توان یادگیری را عمیق و فهم پذیرتر کرد.

اکنون الگو و راهنمای برنامه درسی و استانداردهایی که مشخص کند در هر موضوع درسی دانش‌آموزان چه چیزی را چگونه یاد بگیرند، نداریم که باید تولید و تأمین شود؛ در این راستا اخیراً پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با ارائه شواهد پژوهشی، مصوبه‌ای را از شورای عالی آموزش و پرورش گرفت که در آن مصوبه، شورا موظف شده تا به سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی تدوین استانداردهای موضوعات درسی را ابلاغ کند که خوشبختانه این مصوبه جهت اصلاح و غنی‌سازی محتوا به سازمان پژوهش ابلاغ شده است.

بر اساس این استانداردها، مشخص می‌شود به‌عنوان مثال دانش‌آموز در سه سال نخست دوره ابتدایی چه مواردی را فرا بگیرند لذا چون در حال حاضر استاندارد موضوعی نداریم، نمی‌دانیم در چه مواردی، محتوا را کم یا زیاد کنیم!

منبع: تسنیم

برچسب‌ها