به گزارش همشهری آنلاین، از سال ۸۴ از سوی «کمیته خطر جاری» در دولت جورج بوش در قالب پروژه دلتا، بستر یک عملیات بلندمدت رسانهای برای هجمه به ایران طراحی شده و همواره در این راهبرد تلاش میکنند با سوء استفاده از طیفهای مختلف اجتماعی مانند: نویسندگان، هنرمندان، سینماگران و ورزشکاران و با بهرهگیری از اعتبار و پایگاه این گروهها در جامعه آنها را آگاهانه و ناآگاهانه وارد جریانات سیاسی نمایند و این ماجرا بارها در کشور اتفاق افتاده است.
انتشار بیانیههای چند منظوره و مبهم، شکلدهی پویش عمومی، نگارش نامههای آتشین، استوری در صفحات شخصی، ایجاد پیجهای فیک و امضای طومارها و حضور در کمپین و .. از جمله شقوق و شیوههای این جریان رسانهای است.
در ادوار گذشته کشور ما از بزنگاههای مختلفی گذشته و علیرغم میل دیگران توانسته این وقایع را به خوبی مدیریت کند. در بسیاری از اتفاقات پیش آمده رسانههای معاند کوشیدهاند خوراک مناسبی برای رسانههای خود فراهم آورند و از هر اتفاقی «خوانش مغرضانه» و «یک جانبه» خود را به مخاطب داخلی عرضه کنند و در ادامه فضایی را ایجاد کنند که امکان شناسایی «سره از ناسره» وجود نداشته باشد و آن را به مدد پشتیبانی عظیم رسانههای غربی، عربی و عبری به یک «هنجار» تبدیل کنند.
سرمایه بسیار زیادی هم برای این هنجارسازی هزینه میکنند و برایشان اهمیت فوقالعاده ای دارد که «کار رسانه ای آنها» به صورت یک «جریان اجتماعی» در کشور ما ادامه یابد . این «بدیهی ترین و امتحان شدهترین» روش رسانههای خارجی در ایجاد موج خلاف خوانی در کشور است. آنها برای این کار حساب ویژهای بر روی همراهی چهرههای شناخته شده فرهنگی، هنری و ورزشی کشور باز کردهاند و آن را مدخلی جذاب برای ورود و انجام کارهای بعدی میبینند...
در هفتههای گذشته دستهایی با سوء استفاده از نام سینماگران و به بهانه همدردی با مردم آبادان اقدام به نگارش بیانهای مبهم و چندپهلو کردهاند که چند سینماگر امضاکننده بیانیه فقط با بخشی از این بیانیه مبنی بر همدردی با داغدیدگان متروپل همراه شدند و ظاهرا بنابه روایت بسیاری از این سینماگران که امضاهایشان را پس از انتشار بیانیه و اعلام اسامی پس گرفتهاند هیچگونه اطلاع و آگاهی دقیقی به موضعگیری تند سیاسی بیانیه علیه امنیت ملی و نیروهای نظامی نداشتهاند.
واقعیت این است که همه آحاد مردم ما میتوانند مطالبهگر و پرسشگر باشند. نسبت به بسیاری از کمبودها و نواقص«انتقاد» و «نقطه نظر» داشته باشند وحتی، برای برون رفت از وضعیت موجود راه حل ارائه کنند و پیداست هنرمندان به خاطر حساسیتهای ذاتی و اجتماعی که دارند از این مهم مستثنی نیستند اما همه این نقدها و بحثها در فضایی قابل طرح است که اولا خوراک رسانهای برای شبکههای مغرض خارج نشین فراهم نکند و در ثانی با منافع ملی ما همخوانی داشته باشد.
در مورد اخیر اما قضیه وقتی شکل دیگری پیدا میکند که بدانیم انتشار زودهنگام این بیانیه و اسامی از طریق رسانههای فارسی زبان معاند خارج نشین، به ماجرا بُعد دیگری بخشیده است. در این میان، برخی از سینماگران حساس و ساده دل از سر اعتماد و واکنش هیجانی وارد بازی آنها شدند.
در این بیانیه به بهانه همدردی با مردم داغدار آبادان، از نیروی نظامی کشور خواسته شده بود تا سلاحهای خود را زمین گذاشته و به مردم ملحق شوند. متنی که با منویات سیاسی و با انگیزه موجسواری و استفاده رندانه از حاثه متروپل، حاکمیت ملی و امنیت کشور را هدف قرار بود.
بازیهای سیاسی پیچیدگیهای خاص خود را دارد و ورود هنرمندان و سینماگران که چندان با لابیرنت و لایههای پیچیده آن و خاستگاههای جریانسازی و فتنهانگیزی آشنایی و تخصص ندارند اشتباه محض است.
شکی نیست که سینماگر و هنرمند نسبت به درد و رنج مردم و جامعهاش حساس باشد و احساس مسئولیت نماید ولی بروز و ظهور این احساسات و همدردی باید قاعدهمند و با حفظ طراز فرهنگی و تخصصی و موقعیت اجتماعی آنها باشد نه از طریق ورود به کمپینهای مشکوک و بیانیههای شبنامهوار و هتاکی به هویت و هنجارهای اجتماعی و اخلاقی کشور بر روی فرش قرمز بیگانگان.
طراحان این بیانیه آگاه بودند که چگونه سمت و سوی یک واکنش اجتماعی معمولی در زمینه همدردی و همدلی و تسلیت انسانی را به یک بیانیه با اغراض و اهداف سیاسی متمایل کنند. خوشبختانه اغلب کسانی که این بیانیه را امضاء کردهاند در همان نخستین ساعات انتشار پس از وقوف از نیت شوم سیاسی مستتر در پشت بیانیه اقدام به پس گرفتن امضا نمودند و با مصاحبههای رسمی و انتشار یادداشت در رسانهها انصراف خود را از این بیانیه سیاسی اعلام کردند.
در روزهای اخیر، خبری در شبکههای اجتماعی منتشر شده و میچرخد مبنی بر اینکه کسانی که با لجبازی پای امضای این بیانیه سیاسی فارغ از دغدغههای فرهنگی و مسئولیتهای اجتماعی ایستاده و پافشاری میکنند و یا همه کسانی که در فستیوالهای خارجی با ژستها و رفتارهای هنجارشکنانه و یا اظهارنظرهای سیاسی و ضدملی حضور پیدا کردهاند ممنوعالخروج از کشور شدند.
درستی این خبر هنوز از سوی دستگاهی تایید یا رد نشده است ولی ایکاش این دسته از هنرمندان و سینماگران متوجه باشند که مسئولیتهای اجتماعی و همدردیشان را فارغ از بازیهای سیاسی بروز دهند و مورد سوء استفاده اتاق فکرهای سیاسی ضد نظام قرار نگیرند.