همشهری آنلاین – زهرا سرویان: هنوز هستند جوانانی که به دلایل مختلف موفق به ازدواج نمیشوند تا اینکه سنشان بالا میرود و به تجرد قطعی میرسند. در رابطه با سن ازدواج و وضعیت تجرد قطعی در ایران با دکتر محمد زاهدی اصل استاد تمام مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی درباره وضعیت ازدواج و سن تجرد قطعی گفت و گو کردهایم.
سن به عنوان یکی از معیارهای مهم برای ازدواج مطرح است، به نظر شما آیا میشود سن مشخصی برای ازدواج دختران یا پسران فرض کرد؟
سن ازدواج متغیری است که به عوامل مختلف برمیگردد. در جامعه ما میتوان با توجه به ویژگی های فرهنگی، مثلا برای پسرها ۲۵ سال و برای دخترها ۲۲ سال را در نظر بگیریم اما این امری قطعی نیست و باید ببینیم که سن مناسب ازدواج با چه متغیرهایی تعریف میشود.
سن مناسب از نظر من سنی است که از مراحل آموزشی و تربیتی گذشته باشد و منتهی به یک موقعیت تثبیت شده از لحاظ شغلی و تحصیلاتی بشودکه فرد از لحاظ اقتصادی و فرهنگی، دانش آموخته کامل باشد. مثلارسیدن به مقطع تحصیلات دوره کارشناسی که از لحاظ سنی هم قابل قبول باشد که حدود ۲۵ سال سن مناسبی برای تشکیل خانواده است.
خب وقتی بحث سن مطرح میشود خیلی از دختران و پسران وقتی نمیتوانند در آن سن ازدواج کنند احساس میکنند یا سنشان گذشته است یا فرصتهای مناسب برای انتخاب همسر مناسب را از دست دادهاند. به نظر شما این خودش یک عامل استرسزا برای افراد نیست؟
ببینید، خود سن فینفسه نمیتواند عامل بازدارنده ازدواج باشد مخصوصا در سنی که به آن اشاره کردم. ولی کلا مجموعه عوامل بازدارنده دیگری هستند که کنار سن قرار میگیرند و باعث تجرد افراد میشود. اما آنچه که مشخص هست این است که هرچه سن بالاتر میرود انتخاب سختتر و توقعات بیشتر میشود که طبیعتاً انتخاب هم سختتر میشود.
شاید این استرس برای خیلی ها همان سنی است که کارشناسان درباره تجرد قطعی مطرح میکنند. اینکه در آن سن تجرد قطعی تقریبا دیگر شانسی برای ازدواج نیست.
خب این موضوع وجود دارد. مثلا زنان وقتی به سن ۴۵ سالگی میرسند ازدواج برای آنها سختتر میشود. زیرا این سن تقریبا آغاز دوره یائسگی است و چون یکی از دلایل ازدواج برای زنان مادر شدن است خود به خود به دلیل عدم توانایی برای باروری دیگر انگیزهای برای ازدواج ندارند. بنابراین در زنان وقتی از آن سن عبور میکنند انگیزه برای ازدواج کم میشود. آقایان هم وقتی سن آنها بالا میرود تصمیمگیری سختتر میشود و تجربههای ناموفق زندگی در اطرافیان فرد باعث میشود که به تجرد فکر کنند. این تجربیات ناموفق و توقعات متفاوت نیز دلیل رسیدن افراد به تجرد قطعی است.
با توجه به جامعه آماری تجرد قطعی در ایران بیشتر بین خانومها رواج دارد یا آقایان؟
شاید تفاوت جزیی وجود دارد ولی در هر دو زیاد است، اصولا در فرهنگ و سنت ما چون خواستگار و عاملیت به آقایان برمیگردد، (البته که شاید در مواردی زنان هم از مردان خواستگاری کنند) به هزار و یک دلیل زنان منتظر میمانند و شاید به جایی برسند که خواستگاری هم نداشته باشند. اما در آقایان با توجه به سنت ما فرق میکند. طرفین با بالا رفتن سن در این مسیر و با توجه به شرایط زندگی، خود به خود تجرد را انتخاب کنند. اما نمی توان به صورت قطعی اظهار نظر کرد.
به نظر شمابه عنوان یک مددکار اجتماعی، با توجه به شرایط فعلی جامعه، چه توصیهای برای خانوادهها و مجردین میتوانید داشته باشید که قبل از اینکه به سن تجرد قطعی برسند راهکاری برای نگرفتن این تصمیم پیش رو داشته باشند؟
مسایل اجتماعی مثل پزشکی نیست که بتوان نسخه نوشت و این بحث در کشور ما کاملا غریب است و سلامت اجتماعی در حوزههای مختلف مغفول مانده است. آدم ها یا بیماری روانی دارند یا جسمی و بیماری اجتماعی متاسفانه جدی گرفته نمیشود. بر این اساس زمینه این مشکلات بیشتر به متغیرهای اجتماعیی برمیگردد که دست به دست هم میدهند و شرایطی فراهم میکنند که آدمها تجرد را بر تاهل ترجیح میدهند.
در گذشته خانوار از نظر علمی از تجمیع ۲ نفر بوجود میآمد و الان متاسفانه معنی خانواده عوض شده و خانوارها تشکیل شده از ۱ نفر با یک سگ یا پرنده یا گربه و ما بخش قابل توجهی از خانوادههای تک نفره یعنی دختر یا پسر ۴۵ ساله داریم که با یک حیوان اهلی زندگی می کنند و تمام محبتی که باید به فرزند و خانواده منتقل میشد به آن حیوان معطوف میشود و آمار دقیقی هم از این نوع زندگیها اعلام نمیشود. به نظرم الان گسترش خانوادههای جدید و تک نفره به نوعی خروجی همان تجرد قطعی است که به تدریج و در بستر زمان به این شکل درآمده است.
با توجه به وضعیت فعلی، میتوان هشدار داد که آمار افراد در معرض تجرد قطعی بیشتر میشود؟
در ایران با توجه به فرهنگ جامعه ما مخصوصا در کلان شهرها درباره سن تجرد قطعی به مرحله خطر رسیدهایم و باید چاره اندیشی جدی شود و با شعار نمیتوانیم به جایی برسیم. با وام و دستور دادن نمیتوان به جایی رسید بنابراین باید با فراهم کردن زیرساختهای اساسی جوانان را تشویق کرد تا در سن پایین ازدواج کنند چون اگر سن بالاتر رفت دیر همه چیز سخت تر میشود.