به گزارش همشهری آنلاین، نمیدانم از نامگذاری علیاصغر هفت روزه بگویم یا عروس و دامادی که هنگامه پیوند آسمانی در سرسرای خدا قدم میگذارند یا سفره عقدی باشکوهتر از هر سالن و تالاری؛ شاید هم باید پای درد دل و مشکلات و دست آخر نیکی را وسط بکشم، همچون وصله پینه کاشانههای صدتکه شده، دستگیری از ورشکستگان بازار یا حمایت از خانوادههای بیسرپرست و هزار کار خیر ریز و درشت دیگر.
هر کدام قصهای شنیدنی و خواندنی است که زیر سقف «بابالحوائج» رنگ میگیرد و رقم میخورد و ورقی از تاریخ این سرا میشود؛ سرایی وقفی و قدیمی که افزون بر عبادت و نیایش، دیوار به دیوار خوشی و ناخوشی مردم بنا شده و نقشها آفریده است.
یک مغرب وقتی پرتوهای خورشید رقصکنان آسمان را رنگآمیزی میکنند و ذره ذره محو میشوند، شما را به مهمانی نوای آسمانی وَردل افراها و اقاقیا و تلفیق نور ماه و چلچراغ سبز و قرمز دعوت میکنم تا با طنین صدای عاشقی گوش بنوازید و چشمهای خسته از هیاهوی ملالآور روزمره را با نیمنگاهی به تصویر حک شده بابالحوائج نوازش کنید.
بعد هم میان سیلی محکم نسیم به مخمل یکدست سبز درختان، شوق فوارههایی که بالا بلندی میکنند، تلاطم رود، دلی سبک کنید و کنجی دنج گوش دل بسپارید به قصههای راستان مسجد «بابالحوائج عباسآباد».
- تصاویری جالب از تمیز کردن پشتبام کعبه با روبات
- ببینید | ماجرای هدیه پژو پارس صفر به ۶۰ زوج جوان چه بود؟
- تصاویر | اینجا تهران سال ۱۴۰۱؛ اجاره خانه فقط ۳۰۰ هزار تومان | صاحبخانهای که دلگرمی اجاره نشینهاست
مسجد «بابالحوائج» مسجد «تراز اسلامی» | اینجا غم میگویند و چاره میسازند
اینجا بعد از همنشینی با خدا، سفره دل باز میکنند و غم دل میگویند؛ بعضی میشنوند و چاره میسازند بیهیچ نام و نشانی، تنها نشانی آدمها در خانه خدا نمازگزاری است؛ اینجا نمازگزاران پاشنه ورکشیده در پی باز کردن گره هستند.
پل میشویم و به مادری خانه به دوش با دو فرزند میرسیم، مادری که مسجد بابالحوائج را مامنی میداند برای یافتن علاج دردش؛ مشکلش گوش به گوش به بالای منبر میرسد و سیدحسن واسطه میشود و خیران دست به جیب. یعنی به برکت اسم بابالحوائج بیمعطلی، ۴۰ میلیون پول رهن خانه جمع میشود تا این خانواده بیسرپرست در آشیانه خودشان سر بر بالین بگذارند و دفتر کار خیر مسجد به برگ زرین دیگری مزین شود.
از این مصادیق تا دلتان بخواهد زیاد است؛ حجتالاسلام سیدحسن فاضلیان، رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی همدان و امام جماعت مسجد از ابعاد مختلف فعالیت «مسجد بابالحوائج» پرده برمیدارد و میگوید: «مهمترین نکتهای که باید در مورد مساجد مدنظر باشد مسجد «تراز اسلامی» است یعنی پایگاهی برای فعالیتهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی نه مسجدی که فقط فریضه نماز در آن برگزار شود، مسجد بابالحوائج نمونه مسجد تراز اسلامی است و در ابعاد مختلف پای کار مردم.
به طوری که از همان ابتدا که ساخته شد به عنوان مرکز انقلاب و جوشش و خیزش انقلابیون بود بعد از پیروزی انقلاب و تحرکات آن زمان هم پایگاهی شد برای جهادگران تا جایی که دور هم جمع میشدند و قرار و مدار دروچینی گندمها را از حیاط همین مسجد میگذاشتند.
با آغاز جنگ تحمیلی هم مقری شد برای تجمع رزمندگان اسلام قبل و بعد از اعزامها، خوب به یادم دارم بچههای سپاه شب ۱۹ ماه رمضان سال ۶۱ در این مسجد احیا گرفتند و در شب ۲۳ عملیات رمضان را انجام دادند و چه بسیار جوانانی که در این عملیات شربت شهادت نوشیدند.
اما اگر بخواهم سخن را کوتاه کنم باید بگویم از آن زمان تاکنون به غیر از برنامههای انقلابی و جهادی و نقش بسزای این مسجد در روزهای سخت ایران که بر اهالی همدان پوشیده نیست؛ در کمک به مردم، رسیدگی به امور محرومان و مستضعفان، حل اختلاف، کمک به عتبات عالیات، ساخت مساجد و حسینیههای دیگر و کارهای عامالمنفعه جدیت خاصی در این مسجد دیده میشود.
جوری که با ابتکار عمل هوای همشهری و همسایه را دارند، گاهی مسجد بابالحوائج محلی میشود برای صلح و آشتی و رفع کدورت، گهگداری هم کانونی است برای کاریابی و یاد دادن ماهیگیری، بعضی از مواقع هم آبرو خرج میکنند و تا آبروی دوست و رفیقی را بخرند. اینجا هیچ حد و حدودی برای کار خیر نیست در اندازه توان دست خدا میشوند و دست میگیرند.»
از برپایی سفره عقد تا نامگذاری نوزادان
اگر از صدها مثال و نمونه دستگیری و اعجاز مسجدیها که به اذن خداوند در خانه خدا رقم میخورد بگذریم؛ به محل احداث مسجد «بابالحوائج عباسآباد» میرسیم که در مسیر تفرجگاه بنا شده یعنی در جاده گنجنامه و از اقصی نقاط همدان یا گردشگران خارج از استان نمازگزار داشته و دارد. در این بین گاهی میان خیل عظیم نمازگزاران افرادی پیدا میشوند و دلخوشیهایشان را در خانه خدا تقسیم میکنند، این رسم دیرین مسجد بابالحوائج است گویی بستری شده برای نشر خوشی و کارهای خلاقانه خوب.
باز هم پل میشویم و یادی میکنیم از حکایت نامگذاری نوزادان تازه متولد شده در مسجد؛ علیاصغر و حلما نوزادانی که در هفته پیش در هفت روزگی به مسجد آورده و بین دو نماز مغرب و عشا نامگذاری شدند تا دنیا، دنیا است مسجدی و اهل تقوا بمانند.
در گوششان اذان خواندند و جمعیت نمازگزار برای آخر و عاقبت بخیری بچههای نورسیده دست به دل آسمان کشیدند، سنتی که شاید کمتر جایی ببینیم و بشنویم اما سراسر خیر است و برکت.
حاج آقای فاضلیان از خاطرات خوشی که در این مسجد به یادگار مانده سخن به میان میآورد و ادامه میدهد: «برکات مسجد بابالحوائج بی شمار است و خلاصه به یکی دو مورد نیست اما بعضی اتفاقات تا همیشه در ذهنها نقش میبندد مثل شبی که برای تمام نمازگزاران خاطرهساز شد.
قضیه مربوط به دو سه سال پیش است و درست وقتی صدای خوش اذان در یک شب تابستانی به آسمان حواله میشد چشم ما به جمال عروس و دامادی با تشکیلات مرسوم روشن شد، آسه آسه وارد مسجد شدند و آقا داماد گفت «عروس خانم خواسته قبل از اینکه سالن بروند نمازشان را بخوانند، کجا بهتر از مسجد»، بله آمده بودند نماز اول وقت به جا بیاورند.
تمام نمازگزاران به پای این زوج با ایمان بلند شدند و نماز جماعت اقامه شد، اما این پایان داستان نبود؛ مسجدیها تصمیم گرفتند به پاس تقوای این زوج دو سکه بهار آزادی به رسم یادبود تقدیمشان کنند.
همان طور که مساعدت و نوعدوستی فراوان در این مسجد انجام میشود، حلاوت اتفاقات خوش هم در یاد نمازگزاران میماند و دریغ ندارند؛ مثل برگزاری عقد جوانان در مسجد بابالحوائج، به وفور خطبه عقد جوانان در این مسجد خوانده شده و به تعدد سفره عقد از کجا تا کجا انداخته شده است.
دید نمازگزاران و تولیت این مسجد به مسئله ازدواج و تشکیل زندگی، دید حمایتی و فرهنگی است و شکر خدا در این زمینه برنامههای متنوع و یادگاریهای خوبی ثبت و ضبط شده است.»
شستن ناپاکیها با صدای اذان | از انقلابیگری تا برچیدن بساط عشرتکدههای قبل از انقلاب
این موقوفه پربرکت از نخستین روزهایی که کلنگ احداثاش به زمین زده شد و تصمیم مرحوم «حاج احمد بابالحوائجی» بر وقف قطعی شد منشا خیر شده است؛ به تعبیری سال ۴۹ بانی این مسجد حاج احمدآقا برای اشاعه فرهنگ دینی و اسلامی و برچیدن بساط عشرتکدههای باغات اطراف عزم جزم میکند تا با تاسیس مسجد، محل عرضه و فروش مشروبات الکی و اسباب لهو و لعب جمعآوری شود.
محمود بابالحوائجی فرزند بانی و از اعضای تولیت این مسجد در این باره میگوید: «مرحوم پدر ما با نیت نشر و بسط فرهنگ اسلامی قصد به وقف مقداری از باغ شخصی خود میکند تا در این محل مسجدی بنا شود و محافل ضد دینی و ضد اخلاقی پیش از انقلاب که در اطراف به وفور بود منحل شود.
اگرچه در مراحل اولیه منجر به ضرب و شتم و ممانعت از ساخت و ساز شدند ولی خوشبختانه با پخش اذان از گلدستهها و پا در میانی «حاجآقارضا فاضلیان» تمام این مراکز جمعآوری و به غذاخوری و رستوران بدل و بساط فروش و عرضه مسکرات برچیده شد، میتوان این اتفاق فرخنده را جزو اولین برکات مسجد بابالحوائج دانست.
این مسجد با یاری خداوند بنا شد و از آن روز به بعد تاکنون متصل منشا خیر بوده تا جایی که در سالهای اول تاسیس، کانون فعالیتهای انقلابی میشود و رفته رفته شعارسازی و تکثیر اعلامیههای امام(ره) در زیرزمین مسجد انجام میگیرد؛ به عبارت دیگر محل بروز و ظهور و انتشار انقلاب بوده حتی سخنرانان برجسته انقلابی که اکثراً تبعیدی بودند در آن سخنرانی کردند و به همین دلیل مرحوم حاج احمدآقا هم چندین بار در بازداشتگاههای ساواک حبس شده است.
پس از پیروزی هم در حوزه جهاد و جنگ برنامه برقرار بود و بسیاری از شهدای بهنام همدان از فعالان این مسجد بودند، بعد هم که خیران نیکاندیش عَلم فعالیتهای عامالمنفه و نوعدوستانه را زمین نگذاشتند؛ از طرف دیگر هم در برنامههای تبلیغی و فرهنگی هم دستی بر آتش داریم و خلاقانه تاثیر مسجد را برای نمازگزاران تبیین میکنیم.
همچنین جلسات متعدد ذاکران و محبان قرآن، کلاسهای فرهنگی، هیأتهای شب جمعه و مجالس دینی بسیاری در این مسجد برگزار شده و سخنرانانی چون آیتالله صالحیخوانساری، حجتالاسلام شیخ مهدی انصاری، حجتالاسلام شیخ حسین انصاری، آیتالله سیدرضا فاضلیان و دیگر بزرگان در دهههای مختلف در مسجد بابالحوائج موعظه کردند.»
وقف نامهای که آقای آخوند مینویسد
و اما پیشینه این مسجد پربرکت و وقفنامه آن که توسط آیتالله آخوند ملاعلی همدانی تنظیم شده، خود برگ زرینی در توسعه و تبیین اقدامات فرهنگی و مذهبی است، این مسجد در زمینی به متراژ یکهزار مترمربع توسط مرحوم حاجاحمد بابالحوائجی و همسرش مرحومه ربابه خانم مهماندوست در سال ۴۹ وقف میشود.
محمود بابالحوائجی در ادامه با ذکر نکات قابل توجهی در صیغه وقف مسجد اضافه میکند: «در وقفنامه تأکید شده تا زمانی که فرزندان ذکور صالح در این خانواده حضور داشته باشند تولیت این مسجد بر عهده آنها خواهد بود و در حال حاضر هم تولیت با فرزندان مرحوم بانی است و هزینههای مسجد هم از طریق وراث او تامین میشود و بهترین خاطرهای که برای ما به جا میماند، حس رضایت و خشنودی نمازگزاران است.»
مسجد بابالحوائج به عنوان یک مسجد تراز اسلامی توانسته در بحرانهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی همدان در دورههای مختلف از بدو تاسیس تا کنون نقشی اساسی ایفا کند، همان زمان که ندای لا اله الا الله از گلدستههای مسجد برخاست، زمینه را برای جمعآوری مسکرات و کارهای خلاف شرع مهیا ساخت و نقش خود را در آمادهسازی جوانان برای حضور در انقلاب بزرگ قرن بیستم به رهبری امام ایفا کرد.
مسجدی که به آسانی مسجد نشد و مخالفان دین و دیانت سنگهای بسیاری در راه بانی پیش کشیدند اما او از پای ننشست و به رسالتی که در نتیجه حشر و نشر با علمای تراز اول شهر همچون مرحوم آقای آخوند، بر دوش خود احساس کرد، اعتقادی راسخ داشت.
این مسجد امروز با نمایی برگرفته از معماری اصیل اسلامی ـ ایرانی در یکی از مهمترین تفرجگاههای همدان در مقابل چشمان میهمانان داخلی و خارجی به برکت اسمش بابالحوائج و نفس مردان بزرگی از جنس شهدا که در آن رفت و آمد داشتند، گره باز میکند، مرهم درد میشود و دست آخر هم پرچمدار ندای الله اکبر است.