به گزارش همشهری آنلاین، سردار سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید معاون عملیات قرارگاه خاتمالانبیا (ص) با بیان اینکه مهمترین دستاوردی که «از گذشته تا به امروز» از هشت سال دفاع مقدس در ذهنش نقش بسته است فهم ماهیت جنگ است، درباره دستاوردهای آن دوران در کتاب «نقبی بر درسها و دستاوردهای جنگ» به خصوص درباره جنگ الکترونیک ابراز میدارد: خدا شهید حسن باقری را رحمت کند. به اتفاق ایشان به قدری روی یگانهای عراقی تسلط پیدا کرده بودیم که میدانستیم مثلاً تیپ ۱۲ لشکر ۳ زرهی ارتش عراق چند گردان تانک دارد، اسم گردانهای تانک او چیست و هر گردان تانک او چند دستگاه تانک، چند دستگاه نفربر و ... دارد؟ چه آسیبی دیده و تاریخچه تشکیل گردان و تیپ و لشکر چه زمانی بوده است؟ پادگان و محلهای استقرارش در عراق کجاست؟ چه تجربهای دارد؟ و حتی نام فرمانده یگانها را میدانستیم.
اولین باری که رزمندگان از جنگال بهره بردند
او میافزاید: اولین باری که جنگال (جنگ الکترونیک) را فهمیدیم، در عملیات فرمانده کل قوا در دارخوین خرداد ۱۳۶۰ بود. (اینجا) همین برادرمان علی اسحاقی که هنوز هم در قید حیات است، کمک زیادی به ما کرد. در ایام قبل از عملیات ابتدا فقط با ابزارهای دم دستی و بدون تجهیزات مدرن با یک رادیو با موج F.M متوجه شد بیسیم عراقیها را میشنود. بعدها برادران اصفهانی مستقر در دارخوین، در یک نفوذ ناموفق عراقیها به منطقه خودی بیسیمی را که در نفربر مستقر بود (اولین دستگاه بیسیمی بود که ما با آن مکالمات دشمن را دریافت کردیم) به غنیمت گرفتند... علی اسحاقی برای عملیات فرمانده کل قوا در ۲۳ خردادماه سال ۱۳۶۰ پُست شنود را در روستای محمدیه مستقر کرد. هسته اولیه و واحد نوپای پست شنود در آنجا شروع به کار کرد. برای اولین بار بود که از این پست شنود، در عملیات علیه عراقی ها استفاده کردیم.
یک جنگ و صدها گویش و یک اتاق فرماندهی
سرلشکر رشید همچنین با اشاره به استفاده از گویشهای مختلف برای مکالمه حین عملیاتهای دفاع مقدس بیان میدارد: صدها بیسیم با لهجهها و گویشهای محلی مختلف (اصفهانی، آذری، مشهدی، لُری، گیلکی، مازندرانی، کرمانی ، دزفولی، شیرازی، بندری، سمنانی و ....) فعال بودند. ارتشیها هم به ما میگفتند که چرا این قدر در بیسیم حرف میزنید. آنها (ارتش) یک دستوری میدادند. یک ساعت به یک ساعت و نیم ساعت به نیم ساعت هم تماسهایی میگرفتند و هدایتها ناقص بود. ولی ما لحظه به لحظه هدایت میکردیم و فکر میکنیم کار ما، کار درستتری بود.
تحیر چینیها از صید پهپاد آمریکایی از سوی ایران
البته او گریزی به فعال بودن سپاه و ارتش در ۴۰ سال اخیر میزند و پویایی این ۲ رکن نظامی کشور را عامل موثر در بازدارندگی توصیف میکند و اظهار میدارد: چینیها میگویند: شما ایرانیها یک جنگ با عراق داشتهاید و هشت سال جنگیدهاید. بعد از آن هم، جنگهای شما قطع نشده است. جنگهایی که در لبنان شده شما حضور داشتهاید و به حزبالله کمک کردهاید. در سوریه و عراق با داعش جنگیدهاید. با آمریکاییها که الان هم در حال جنگ هستید. ما چینیها اصلاً این جنگها را درک نکردهایم. شما واقعاً با این پهپادهای آمریکایی چه میکنید؟ چطور این پهپاد مدرن آمریکایی را زدید؟
او ادامه میدهد: اینها برای آنها سؤال است. فرماندهان ارتش چین درست فکر کردهاند. میگویند شما ۴۰ سال است که با انواع و اقسام تهدید از آمریکاییها گرفته تا عراقیها، داعشیها، اسرائیلیها و ... در حال جنگ هستید. ممکن است اینها را خودمان متوجه نباشیم. واقعاً کسی که از بیرون نگاه میکند، میفهمد چه خبر است و چقدر تجربه در نیروهای مسلح ایران به ویژه سپاه جمع شده و نهفته است.
مصایب گرفتن عکس هوایی و ماجرایی که ختمی به خیر شد
فرمانده قرارگاه مرکزی حضرت خاتمالانبیا (ص) با اشاره به امکانات کم فرماندهان در ماههای ابتدایی جنگ خاطرنشان میکند: تفسیر عکس هوایی که بسیار معرکه بود. اوایل عکس هوایی را که نیروی هوایی ارتش میگرفت، به تهران میفرستاد تا تفسیر کنند! تهران بعد از حدود ۱۵ روز تا یک ماه یک چیزهایی برای جبهه میفرستادند. در سال دوم جنگ که قرارگاههای عملیاتی مشترک ارتش و سپاه برقرار شد، عکس هوایی که گرفته میشد سریع تکثیر میکردند، آن را تکه تکه میکردیم و حتی به فرمانده گردان میدادیم، همه روی عکس هوایی زانو میزدیم و وضع دشمن، زمین و عوارض آن، ابزار، تجهیزات، کانالها، خندقها، میادین مین و ... را پیدا و مشخص میکردیم.
سپاه از چه زمانی پهپاد را وارد جنگ کرد
او میگوید: از سال ۱۳۶۲ به بعد در جنگ نیز در سپاه، پهپادها تولید و فعال شدند و عکسهای با عمق کم را خودمان میگرفتیم. او میگوید: اولین عکسها را از منطقه شلمچه گرفتیم و دلیل اینکه به پهپادها رو آوردیم، مشکلات متعدد نیروی هوایی ارتش بود که در هواپیماهای R.F.۴ هایش داشت. این هواپیماها قادر نبودند مثل سال اول و دوم جنگ برای تأمین نیاز فرماندهان عکسبرداری کنند.
اعتراف صدام حسین به مأموران افبیای درباره سپاه
سرلشکر رشید در ادامه با بیان اینکه صدام حسین از شیوه مدیریتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در هشت سال دفاع مقدس به ستوه آمده بود، تصریح میکند: صدام در زندان در سال ۲۰۰۳ که مأموران سازمان F.B.I آمریکا از او سؤال میکنند، پاسخ میدهد: اگر فقط ارتش زمان شاه مقابل من بود، یک ماهه جنگ را میبردیم و آنها را شکست میدادیم. یعنی میخواست بگوید که جمعی دیگری در مقابل ما بودند که قابل محاسبه نبودند. منظورش سپاه و بسیج و ... بود. برادران ارتش آزاد نبودند. در بند و کمند آموزشها و یادگیریهای وارداتی و آییننامههای برگرفته از ارتش آمریکا بودند؛ یعنی واقعاً میخواستند آن رفتار را عوض کنند، اما به این راحتی نمیتوانستند تصمیم بگیرند و به نوعی مثل ما عمل کنند. ولی بعدها بزرگانشان مثل مرحوم امیر موسوی قویدل، معاون عملیات و اطلاعات نزاجا و رئیس ستاد قرارگاه خاتم (ص) در جنگ میگفت: ما واقعاً دنبال شما (سپاه) راه افتادیم. راه رفتن خودمان از یادمان رفت!
در سال ۱۳۶۳ صاحب یک سکوی موشکی شدیم
او درباره دستاوردهای جنگ در حوزه موشک ادامه میدهد: ما از سال ۱۳۶۴ ـ ۱۳۶۳ بود که فهمیدیم قدرت موشکی چقدر میتواند در جنگ نقش داشته باشد. خودمان را کشتیم تا در سال ۱۳۶۳ صاحب یک سکوی موشکی شدیم. شهید طهرانی مقدم و بروبچههای موشکی، جمع میشدند و از یک سکو یک فروند یا حداکثر ۲ فروند موشک به عراق شلیک میکردیم. الان قابل مقایسه نیست. فوقالعاده است. به قول اسرائیلیها قدرت رباتیک پرنده اکنون در مشت ایرانیهاست.
درباره غلامعلی رشید بیشتر بدانید
غلامعلی رشید در سال ۱۳۳۲ در دزفول متولد شد. او از جمله بنیانگذاران سپاه دزفول بود و مسؤولیت اطلاعات و عملیات سپاه دزفول را برعهده داشت. با شروع جنگ تحمیلی و فعالشدن سپاه در جبههها، به عنوان جانشین ستاد عملیات جنوب منصوب شد. چند روز پس از عزل بنیصدر، عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا » تحت فرماندهی ستاد عملیات جنوب صورت گرفت و به همین دلیل در تیرماه سال ۱۳۶۰ همراه شورای فرماندهی سپاه، به محضر امام خمینی (ره) شرفیاب شد و گزارش عملیات را تقدیم کرد.او از مهرماه سال ۱۳۶۰ مسؤولیت ستاد عملیات جنوب را بر عهده گرفت.
پس از آن، در عملیاتهای طریقالقدس، فتحالمبین تا بیتالمقدس از جمله فرماندهی قرارگاههای سپاه (قرارگاه فتح) را برعهده داشت و پس از آن نیز مسؤولیت معاونت عملیات قرارگاه مرکزی سپاه را بر عهده گرفت که تا پایان جنگ ادامه داشت. بعد از رحلت امام (ره)، آیتالله خامنهای او را به عنوان معاون اطلاعات و عملیات ستادکل نیروهای مسلح منصوب کرد و پس از شهادت شهید صیاد شیرازی به درجه سرلشکری مفتخر و به عنوان جانشین ستادکل نیروهای مسلح مشغول به کار شد و همزمان به عنوان معاون دفاعی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز اشتغال داشت. او در روز ۱۳ تیرماه سال ۱۳۹۵ با حکم فرمانده معظم کل قوا به فرماندهی قرارگاه مرکزی حضرت خاتمالانبیا (ص)منصوب شد که تاکنون ادامه دارد.