حماسه ۸ سال دفاع‌مقدس و مرور تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی، نشان‌دهنده شجاعت و جانفشانی دلیرمردانی است

شهره کیانوش‌راد- همشهری آنلاین: حماسه ۸ سال دفاع‌مقدس و مرور تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی، نشان‌دهنده شجاعت و جانفشانی دلیرمردانی است که در راه دفاع از کشور جانانه جنگیدند؛ آن هم در مقابل دشمنی مجهز به انواع سلاح‌ها که از حمایت‌های کشورهای دیگر نیز برخوردار بود. اما صدام که خود را سردار قادسیه می‌دانست، چگونه نتوانست رؤیای خود را محقق کند؟

 او چه ویژگی‌هایی داشت؟ آیا در کشورش و میان مردم و نظامیان محبوب بود؟ روایت جنگ از دید نظامیانی که در رژیم بعثی عراق حضور داشته‌اند می‌تواند ما را با زوایای دیگری از تاریخ جنگ تحمیلی آشنا کند. کتاب «جنگ جنگ تا نابودی» دومین کتاب از مجموعه «جمهوری وحشت» است که در آن جنگ تحمیلی، از زاویه نگاه ژنرالی عراقی بررسی شده ‌است.

این اثر ترجمه کامل گفت‌وگوی غسان شربل، روزنامه‌نگار مطرح جهان عرب با ژنرال عراقی، نزار الخزرجی است که در سال‌۲۰۰۲ در روزنامه الحیات منتشر شده است. با همراهی فاطمه تشکری جهرمی که ترجمه این گفت‌وگو را بر عهده داشته فصل‌هایی از این کتاب را مرور کرده‌ایم.

 جمهوری وحشت، عنوان مجموعه‌ای است که به همت انتشارات شهید کاظمی چاپ می‌شود؛ کتاب‌هایی از نویسندگان عربی و غیرعربی در قالب‌های مختلف از خاطره‌نویسی، تاریخ شفاهی و تاریخ‌نگاری پژوهشی. جنگ جنگ تا نابودی، کتابی ارزشمند و متفاوت برای علاقه‌مندان به تاریخ دفاع‌مقدس به شمار می‌آید.

فاطمه تشکری جهرمی که ترجمه متن گفت‌وگوی نزارالخزرجی را بر عهده داشته می‌گوید: «اهمیت این کتاب در نگاه دیگرگونه و از زاویه دید دشمن ما به جنگ و مسائل عراق است. مطرح‌شدن روابط پشت‌پرده صدام با نظامیان و ارتش بعث برای هر خواننده‌ای می‌تواند جذاب باشد.» آنچه در کتاب می‌خوانیم شامل ترجمه متن گفت‌وگوی نزارالخزرجی است اما به‌گفته مترجم، رعایت امانتداری در ترجمه متن، به‌منظور تأیید همه مطالب ترجمه نیست؛ «با توجه به ادعاهایی که خزرجی در این مصاحبه مطرح کرده است، لازم بود پاورقی‌هایی به متن ترجمه اضافه شود.

زحمت این کار را مترجم و تاریخ‌شناس محترم آقای وحید خضاب که در این رابطه صاحب‌نظر هستند، پذیرفتند. خوانندگان با خواندن این کتاب می‌توانند با روابط پشت‌پرده بین صدام و نظامیان و ارتش بعث آشنا شوند.»

تاریخ شفاهی به روایت دشمنان

یکی از دلایل چاپ کتاب جنگ جنگ تا نابودی شناخت صدام و فرماندهان رژیم بعثی است؛ چرا که تاریخ جنگ، بدون شناخت طرف مقابل، روایت دقیق و کاملی نخواهد بود. انتشارات شهید کاظمی به واسطه چاپ کتاب‌هایی با موضوع دفاع‌مقدس و پرداختن به زندگی شهدا و آزادگان شناخته می‌شود. در مقدمه کتاب، نشر کاظمی درباره اهمیت چاپ مجموعه کتاب‌های جمهوری وحشت، با مقایسه حمله داعش و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تصویری فرضی از به تسخیردرآمدن استان‌های مهم کشور به‌دست داعش و ایجاد رعب و وحشت میان مردم ارائه می‌دهد.

همین تصویر باعث می‌شود خدا را بابت امنیت امروز شکر کنیم و از صمیم قلب سپاسگزار مدافعان حرم، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و همه مسئولان سیاسی، فرهنگی و امنیتی باشیم که اجازه ندادند چنین تصویر تیره‌ محقق شود. اما هنگامی که از دفاع‌مقدس صحبت می‌شود این تصویر فرضی به ذهن خطور نمی‌کند و احتمالاً مطلبی که در ذهنمان می‌آید از دست‌رفتن منابع نفتی کشور در جنوب است و نه بیشتر.

نزار الخزرجی؛ یک افسر عالی‌رتبه عراقی

نزار الخزرجی در سال‌۱۹۳۸(مطابق با ۱۳۱۸ هجری شمسی) در شهر بعقوبه در استان دیاله عراق در یک خانواده اهل‌سنت به دنیا آمد. او تحصیلات نظامی خود را در دانشگاه علوم نظامی «سنت هرست» انگلستان به پایان رساند و در همان ماه‌های ابتدایی جنگ تحمیلی برای همکاری با ارتش به بغداد فراخوانده شد و نقش مهمی را به‌عهده گرفت.

او به عضویت کمیته نظارت بر جنگ درآمد و پس‌از چندی رئیس این کمیته شد. تهیه طرح‌ها، نقشه‌های جنگی و مانورهای نظامی و تهیه گزارش از وضعیت لشکرها هم زیرنظر او انجام می‌شد. زمانی‌که نیروهای ایرانی مناطق وسیعی از شمال عراق را در چند عملیات ازجمله عملیات مسلم‌بن‌عقیل آزاد کردند، ژنرال نزار، خشن‌ترین اقدامات را علیه نیروهای ما به‌کار گرفت. او در نبرد «پنجوین» به فرمانده تیپ ۴۵۱ دستور داد ۲۰ نفر از اسیران ایرانی که جزو سپاه پاسداران هستند باید کشته شوند.

اسیران مجروح هم به دستور او زنده‌زنده دفن شدند. در سال‌۱۹۸۷ مطابق با ۱۳۶۶، الخزرجی به فرماندهی سپاه اول ارتش عراق منصوب شد. او در این مدت توانست به این سپاه سر و سامان دهد و بعضی از مناطق که در دست نیروهای ایرانی بود ازجمله غله گردمند، دربندیخان، کوه‌های سیدصادق و تپه سلطان را باز پس گیرد. پیش‌از پایان جنگ تحمیلی، خزرجی با حکم صدام، به‌عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش منصوب و ۲ سال بعد یعنی در تاریخ ۱۹۹۰(۲۷ شهریور ۱۳۶۹) مشاور نظامی صدام شد. خزرجی در مارس‌۱۹۹۶ از حکومت صدام جدا شد. او ابتدا از استان موصل به کردستان رفت و از آن‌جا با یک فروند هواپیمای آمریکایی به اردن گریخت.

صدام، فکر می‌کرد قهرمان است

مردمی که در رؤیای دستیابی به گشایش اقتصادی و آسایش بودند با شعارهای صدام، در وجود او همان رهبری را تصور می‌کردند که عراق به آن نیاز داشت. در فصل اول کتاب، با خواندن گفت‌وگوی انجام شده با الخزرجی درباره صدام، با ویژگی‌های شخصیتی او آشنا می‌شویم و در پاسخ به این سؤال که آیا عراقی‌ها از صدام‌حسین خوش‌شان می‌آمد یا نه؟ می‌گوید: «عراقی‌ها صدام را جوانی پرشور که ایده‌آل‌گراست می‌دیدند و به همین دلیل خیلی‌ها از او خوش‌شان آمده بود. در وجود او رهبر آینده همان کسی که عراق به او نیاز داشت را می‌دیدند و او را به احمد حسن البکر ترجیح می‌دادند. مردم فکر می‌کردند صدام، مرد سازندگی است.»

این ژنرال عراقی، در بخشی دیگر به دلایل وقوع جنگ بین عراق و ایران پرداخته‌است و می‌گوید اگرچه روابط ایران و عراق سال‌ها و حتی در زمان شاه ایران هم با بحران‌ مواجه بوده، اما با وقوع انقلاب اسلامی ایران، روابط متشنج شد؛ «صدام‌حسین به این اعتقاد رسیده بود که ایران بعد از سقوط شاه از نظر نظامی ضعیف‌شده و ارتش آن کشور بعد از اعدام فرماندهانش فروپاشیده‌است. تصمیم گرفت با رؤیای انقلاب ایران (به‌ویژه بعد از حمایت‌های برخی محافل شیعه در عراق) مقابله کند. صدام فکر می‌کرد اگر انقلاب ایران را مهار کند، حمایت جهانی به‌ویژه جهان غرب را به‌دست خواهد آورد.

فکر می‌کرد قهرمان است و هر رئیس‌جمهور زعیم و رهبر منحصربه فردی باید یکسری جنگ‌ها را انجام دهد. او اعتقاد داشت می‌تواند به‌دلیل امکانات، توانمندی و ثروت‌های عظیم، نقشی فراتر از چیزی که برای آن درنظر گرفته‌اند ایفا کند.»

اما پایان جنگ آنگونه که صدام در سر می‌پروراند نبود. نزار الخزرجی در پاسخ به سؤالی درباره ادامه جنگ می‌گوید: «اگر به همان شیوه سابق جنگ پیش می‌رفت ممکن بود چند سال دیگر هم ادامه پیدا کند و به اعتقاد من عراق دیگر قادر نبود به جنگ ادامه دهد چون درآمدهایمان تمام‌شده و بدهی‌های بسیار سنگینی به دوش ما افتاده و تلفات انسانی‌مان به نسبت جمعیت بالا بود. علاوه ‌براین خطوط نفت هم‌بسته شده بود، درحالی‌که ایرانی‌ها از لحاظ جمعیت از ما بیشتر بودند و راه‌های مواصلاتی و صادرات نفتشان باز بود... د.»

این کتاب تصویری روشن‌تر از حکومت مردی است که چند دهه در کشور خود جمهوری وحشت به پا کرده بود و همانطور که این ژنرال عراقی هم گفته، صدام، رؤیای قدرت در سر داشت که جنگ عراق- ایران آغاز شد و وقتی جنگ به درازا کشید (و نتوانست با شکست‌دادن ایران تبدیل به بزرگ‌ترین قدرت منطقه شود، برای پیروزی در جنگ) برنامه توسعه سلاح‌های کشتار جمعی را آغاز و پول بی‌حساب و کتابی هم برای آن خرج کرد.

مکث

جنگ جنگ تا نابودی

کتاب «جنگ جنگ تا نابودی» در ۶ فصل نوشته شده است. فصل اول، به جنگ با ایران اختصاص دارد و خواننده در سرفصل‌هایی از این کتاب تحلیلی از دلایل آغاز جنگ، محاسبات صدام و بحث صدور انقلاب، چگونگی آغاز جنگ و دیدگاه ارتش عراق در روزهای نخست، عملیات بازپس‌گیری فاو، مقایسه تلفات عراق و ایران در جنگ، روش صدام در فرماندهی نیروهای مختلف و پایان جنگ، ماجرای بمباران حلبچه و چگونگی پایان جنگ ارائه داده است.

در فصل دوم به جنگ با ایران تا حمله به کویت اختصاص دارد. درباره عقده تاریخ و تغییر روحیه صدام بعد از پایان جنگ با ایران مطالبی آمده است. حمله به کویت و قیام مردمی علیه صدام، شناخت ابعادی از رژیم صدام، نزدیکان صدام و ویژگی‌های شخصیتی او و بحث‌هایی در باب سرنگونی احتمالی صدام از فصل‌های دیگر این کتاب است. مترجم، این کتاب را به مادران صبور شهدا تقدیم کرده است.