به گزارش همشهری آنلاین، طلسمنویسی، وردخوانی، سرکتاب باز کردن و از این دست کارها شاید تا چندین دهه پیش طرفداران زیادی داشت و جزو لاینفک زندگی عدهای از مردم بود. با این حال، با ارتقای دانش و آگاهی عمومی و هشدار نهادهای انتظامی درباره شیادیهای افرادی در کسوت رمال، تصور میشود دیگر بازار مکاره این قبیل خرافات کساد شده باشد، ولی گویا طرفداران این قبیل کارها در جامعه مدرن هم کم نیستند. فقط شکل و شمایل کار تغییر کرده است.
حالا فالگیرها جای رمالها را گرفتهاند و پای خرافاتی مثل استفاده از اعضای بدن حیوانات برای جذب انرژیهای محیط، به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باز شده است.
«قلب مردم را تسخیر میکند و محبت و عشق را نسبت به شما زیاد. هرکس ناموس کفتار اصل داشته باشد و آن را درست فعال کند، حرفش همه جا برش دارد و بیچون و چرا هر چیزی بخواهد به دست میآورد.» این توضیحات را مسئول صفحهای که ناموس کفتار و دندان گرگ و مهره مار میفروشد، در دایرکت اینستاگرام میدهد. «فرج کفتار ماده برای گشایش بخت مرد و زن بینظیر است. میتوانی از کسانی که استفاده کرده و نتیجه گرفتهاند بپرسی.» دندان شیر را هم ۲ میلیون قیمت گذاشته و مدعی است برای دفع ترس و جذب شجاعت به کار میآید. مهره مار هم دارد؛ «هندی اصل است. از ۵۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان. بستگی به مارش دارد.» سوالها که زیاد میشود، میگوید: «اگر اعتقاد نداری، وقت ما را نگیر.» ناموس کفتار را که ادعا میکند اصل است و از پاکستان آورده، ۶ میلیون تومان قیمت گذاشته. «البته خام است و باید خودتان پیش رمال ببرید و فعالش کنید. من از این کارها نمیکنم.»
از دندان شیر گرفته تا ناف آهو
محصول فقط اندام جنسی کفتار ماده نیست؛ بازار فروش اندامهای جانوری با قدرت ماوراءالطبیعه از دندان شیر گرفته تا ناف آهو، گسترده و پیچیده است. مهسا از طرفداران طلسم و اقلامی است که گفته میشود انرژی ماورایی برای انسان به ارمغان میآورد. او میگوید: «ناموس کفتار از یک میلیون و نیم تا ۳ میلیون قیمت دارد که البته بیشترشان هم اصل نیست و آلت تناسلی گربه را به جای کفتار قالب میکنند. یک سری چیزهای دیگر هم هست؛ مثلا دندان شیر که میگویند برای دارندهاش ابهت و جبروت میآورد. یا ناف و پوست آهو و موی هدهد که هرکدام به گفته فروشنده کارکردهای خودش را دارد.» او میگوید بیشتر برای سرگرمی این چیزها را دنبال میکند، اما خیلیها هستند که تصمیمگیریهای مهم زندگیشان را به این چیزها گره میزنند.»
پیج دیگری مدعی شده اگر همزمان ناموس کفتار را با مهره مار نگهداری کنید و همیشه همراهتان داشته باشید، اثرات زیادی در زندگیتان میگذارد. «یکی از خواص اصلی ناموس کفتار، تسخیر محبت و عشق جاودانه برای دارندهاش است.» از این دست پیجها را به راحتی با سرچ هشتگ ناموس کفتار میتوان پیدا کرد. آلت تناسلی ماده کفتار را با ادعای طلسم و قدرت متافیزیکی شیء، به هزاران خرافهپرست میفروشند و تجارتهای میلیونی راه انداختهاند.
یکی نوشته طلسم کفتار تاثیر شگرفی در روابط جنسی و عاشقانه زوجهای جوان دارد به شرطها و شروطها؛ این آلت باید با طلسم خاصی که به این منظور نوشته شده، همراه باشد. دیگری مدعی است که با ضمانتنامه آلت کفتار ماده و مهره مار میفروشد و گرانبودنش هم بیدلیل نیست. «قیمت چیزی که حریف همه مشکلات آدم شود، نباید هم کم باشد. قیمتها متفاوت است؛ از ۲ میلیون تا ۶ میلیون.
بازار داغ وسایل طلسم و جادو در شبکههای اجتماعی
طلسمنویسی، وردخوانی، سرکتاب باز کردن و از این دست کارها شاید تا چندین دهه پیش طرفداران زیادی داشت و جزو لاینفک زندگی عدهای از مردم بود. با این حال، با ارتقای دانش و آگاهی عمومی و هشدار نهادهای انتظامی درباره شیادیهای افرادی در کسوت رمال، تصور میشود دیگر بازار مکاره این قبیل خرافات کساد شده باشد، ولی گویا طرفداران این قبیل کارها در جامعه مدرن هم کم نیستند. فقط شکل و شمایل کار تغییر کرده است. حالا فالگیرها جای رمالها را گرفتهاند و پای خرافاتی مثل استفاده از اعضای بدن حیوانات برای جذب انرژیهای محیط، به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باز شده است. طرفداران این خرافات دیگر نیازی نیست مخفیانه وارد دخمهای تنگ و تاریک شوند تا ناخن گرگ و موی گربه و ناموس کفتار از رمال بگیرند. حالا علاقهمندان به این کارها، با یک کلیک ساده میتوانند وارد صفحه فروش این اقلام در فضای مجازی شوند.
«اگر تا به حال ناموس کفتار به گوشتان نخورده، خیلی از قافله عقباید.» این جمله را مسئول یکی از سایتهای اینترنتی فروش وسایل سحر و جادو میگوید. «روی هر کسی دست بذاری، عاشق و شیدایت میشود. ردخور هم ندارد. هر کس قبلا شک داشته، اعتقاد پیدا کرده و کلی برای ما مشتری آورده.» او که مدعی است چند سالی است شغلش فروش این اقلام در فضای مجازی است، میگوید مشتریان زیادی دارد: «ناموس کفتار یک چیز خاص و ویژه است؛ مشکلات رو حل میکند و باعث بهترشدن روابط اجتماعی، آرامش، بهبود روابط زناشویی و حل اختلافات خانوادگی میشود.»
نقش مهم کفتار در اکوسیستم جانوری
زارع خورمیزی، کارشناس حیاتوحش معتقد است که چنین خرافاتی در رابطه با لانه خفاش، صفرای روباه، قلم گورخر، چشم آهو و مهره مار نیز وجود دارد. جالب اینجاست که لانه خفاش در صورتی مطرح میشود که خفاش اصلا لانه ندارد و در غارها یا لابهلای صخرهها زندگی میکند.
به گفته این کارشناس حیاتوحش وضعیت جمعیت کفتار در کشور ما خوب نیست و شیب جمعیت آن کاهش را نشانمیدهد. «کفتار ترسو است، شکارچی نیست و به انسان آسیب نمیزند و خرافات مربوط به آن هم غیرواقعی است که در رابطه با این موارد باید به مردم اطلاعرسانی شود. کفتار نقش بسیار مهمی در اکوسیستم دارد و حیف است که این گونه ارزشمند در حیاتوحش کشور ما در معرض خطر قرار بگیرد.»
کفتارها جمعی و در غار زندگی میکنند
از چهار گونه کفتاری که در جهان وجود دارد، در ایران، گونه کفتار راهراه را داریم و این گونه تنها عضو خانواده کفتارسانان در کشور ما است. پراکنش کفتار راهراه در قاره آسیا و آفریقاست و این گونه در بیشتر نواحی خشک و بیابانی کشور ما یافت میشود.
«کفتارها در غار زندگی میکنند؛ گونههایی جمعی هستند که یک کفتار ماده هدایتشان میکند.» اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیطزیست ایرانی درباره این گونه جانوری میگوید: «پارک بهرام گور، در استان فارس کفتارستان ایران است و هر غاری که بر اثر فرسایش سنگها و صخرهها ایجاد شده باشد، کفتار میتواند به خانه امن خود تبدیل کند.» کهرم درباره فراوانی کفتار در زیستبوم ایران میگوید: «خوشبختانه کفتار از آن حیواناتی است که اگر از ایرانیها بپرسند آیا تا به حال کفتار دیدهاند یا نه، شاید یک درصدشان این حیوان را دیده باشند، چراکه محل زندگیاش دور از تجمعات انسانی است. این گونه در جاهایی زندگیمیکند که محیطهای کوهستانی و نواحی خشک و بیابانی است. قدیمترها شکارچیان مدعی میشدند که کفتار را بهسختی از چاه میگیرند و اعضای بدنش را برای همین خرافهپرستیها به قیمت گزاف میفروشند. در حالی که این گونه اصلا در چاه زندگینمیکند.»
این گونه، همه چیزخوار است، اما تغذیه آن بیشتر از لاشههاست. این لاشهها میتواند لاشه حیوان تلفشده، حیوانات اهلی کنار مرغداری یا دامداریها یا لاشه حیواناتی باشد که بر اثر تصادفات جادهای تلف شدهاند. کهرم میگوید: «این حیوانات عجیبوغریب هستند، از این نظر که زیستگاهشان کاملا در مناطقی است که انسانها به آن دسترسی ندارند. زندگی تجمعی دارند که یک ماده رئیسشان است و فرمانروا. کفتارها حیواناتی بسیار باهوش و زیرک هستند و بعد از تمساح قویترین فک را دارند.
اگر در بیابان صدای تلقتلق شنیدید، صدایی شبیه کارکردن یک موتور، بدانید که کفتاری دارد استخوانی خرد میکند و میخورد. ممکن است این سوال را بپرسید که چرا فک این حیوان که جثه درشتی هم ندارد، اینقدر قوی است؟ اگر به نیمرخ بدن کفتار نگاه کنید، سهچهارم گوشت و عضله و انرژیاش جلوی بدن حیوان است. سینه کفتاری بسیار برجسته و عضلانی، پشتیبان گردن بسیار قوی و فک بسیار نیرومند او است. این حیوان میتواند استخوان شتر را هم خرد کند.
رفتگر طبیعت، قربانی طمع انسان میشود
این بومشناس توضیح میدهد که کفتارها بیشتر در کشورهای آسیایی زیست میکنند: «در طبیعت زیاد دیده نمیشوند، چون از انسانها میترسند، اما جمعیت کفتار در معرض خطر نیست؛ کافی است لاشهای افتاده باشد، خانواده کفتار یک هفته از آن تغذیه میکند. تغذیهشان البته منحصر به لاشهخواری نیست. کفتارها بهراحتی شکار هم میکنند، حتی به گرگ هم حمله میکنند.»
کهرم میگوید که کفتار حیوانی بسیار سودمند و به رفتگر طبیعت معروف است، چون مثلا لاشه گورخر را که معادل ۴۵۰ کیلو است و اگر در طبیعت بماند برای محیطزیست بسیار مخرب است، چند کفتار در عرض دو روز کاملا پاک میکنند. متاسفانه شکارچی اسلحه دارد و زیستگاههای این گونه جانوری را هم میشناسد، از دور نشانه میگیرد، بهطوری که اندامی که میخواهد دست نخورده باقی بماند. حیوان به این سودمندی را شکار میکنند تا با استفاده از مردم سادهاندیش، پولهای هنگفت به جیب بزنند.
او با یادآوی خاطرهای از این دست حقهبازیها با فروش ناموس کفتار و مهره مار و دندان گرک ادامه میدهد: «یک بار در حوالی ناصرخسرو به یکی از فروشندههای مهره مار برخوردم که مدعی بود مهره مار را هر کسی با خود داشته باشد، پیش همه عزیز میشود و خوشبخت. برایم سوال شد که این بنده خدا که خودش مهره مار دارد، چرا به سعادت نرسیده است. درباره مردم هم همین حکایت است. آنهایی که دنبال این مسائل هستند، نه پیشرفت کردهاند، نه تغییر. متاسفانه در حال حاضر شرایطی ایجاد شده که این نوع خرافات زیادتر هم شده است و در این میان کسی به فکر گونه جانوری که بهخاطر حماقت انسان در معرض خطر قرار میگیرد، نیست.»
طبق قانون فروشنده طلسم و وسایل جادوگری مجرم است
طلسم و جادو از قدیم طرفداران خودش را داشته و دارد. به نظر هم نمیرسد حالا حالاها از بین برود. بر اساس قانون، هر گونه اقدام به رمالی، جنگیری و فالگیری جرم محسوب میشود و فردی که از این طریق مردم را به علت آگاهینداشتن فریب دهد، این کار را کسب و پیشه خود قرار دهد و پولی از این بابت بگیرد؛ طبق قانون، مجازات کلاهبردار را خواهد داشت. پلیس و نیروی انتظامی همواره به بهانه دستگیری این افراد به واسطه شکایت مالباختگان به عموم مردم هشدار میدهد که اینگونه از مجرمان سایبری با تشکیل گروه و کانال در شبکههای اجتماعی موبایلی و تبلیغات فریبنده درصدد جذب مخاطبان خاص هستند و مردم نباید فریب بخورند و در دام این افراد سودجو بیفتند.
خرافهگرایی محصول درماندگی در مدیریت شرایط زندگی
امیرحسین جلالی، روانپزشک گرایش گروههای اجتماعی به خرافات را به وضعیت اجتماعی، اقتصادی و روحیات جامعه مرتبط میداند: «نکتهای که در این زمینه باید در نظر داشته باشیم این است که این رفتارها و نگرشها در طول تاریخ در انسان وجود داشته و در گذشتههای دور هم کارکردش بیشتر بوده، چون جامعه تفکر و آگاهی کمتری نسبت به واقعیتها و معادلات اجتماعی داشت. میتوان گفت این گرایشها نوعی حیله معرفتی و شناختهشده برای فرار از وضعیتهای ناشناخته به سمت گرهگشایی و اطلاع از آینده بوده است.»
این روانپزشک ادامه میدهد: «دوره فعلی، دوران غلبه دانش و چیرگی خرد انسانی بر پدیدههای ناشناخته است و انتظار میرود این رفتارها با ارتقای آگاهی عمومی کمرنگتر شده باشد. اما واقعیت جامعه چیز دیگری میگوید و هنوز هم طرفداران خرافه، طلسم و جادو در میان ما هستند.»
جلالی به تجربه کووید-۱۹ برای توضیح این ابهام کلافهکننده درباره شرایط اشاره میکند: « تجربه کرونا به ما خیلی نزدیک است. کووید-۱۹ پدیدهای ناشناخته بود که کسی نمیدانست چه پروسهای دارد، چه زمانی قرار است تمام شود و چه تاثیری بر بدن انسان میگذارد. بنابراین پدیدهای پیچیده، کلافهکننده و ناشناختهای بود که انسان در آن شرایط احساس درماندگی میکرد. همین احساس درماندگی شیوههای بدوی فکر و اندیشه را در انسان برمیانگیزد.
این روانپزشک معتقد است که زمینههای اجتماعی و روانشناختی مستعد و مناسب برای این رفتارها در جامعه فعلی ما فراهم است. جامعه امروز ایران به دلایل مختلف این زمینه را دارد که به سمت خرافه گرایش پیدا کند. «در شرایطی که افراد دچار درماندگی در مدیریت شرایط میشوند، تامل کمی در ناکامیها، مشکلات و سختیها دارند و بهواسطه آرزوهایی که نمیدانند چه بر سرشان میآید و آینده نامعلومی که پیشرویشان است، به انواع و اقسام خرافات گرایش پیدا میکنند. طبیعی است که طبق منطق عرضه و تقاضای بازار این اقلام هم در گروی تمایلات گروههای جامعه رونق پیدا میکند. اگر شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه روشنتر و امید به آینده در بدنه جامعه بیشتر شود، به مراتب بستر برای شکلگیری این فضاها و میداندار شدن خرافه کمتر میشود.