علیرضا دباغ، دکتری فرهنگ و ارتباطات دارد. او با منطق و نه از روی سلیقه درباره برنامه«عصر جدید» می‌گوید: «شهرت علی نظری طولابی و امثالهم ممکن است کار دست کودکان و نوجوانانی از این دست بدهد. انتظار بی‌جا و مهملی است که بخواهیم او چند سال دیگر جای همایون شجریان را بگیرد!»

همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی:  برنامه «عصر جدید» در رده‌های پایانی پای بچه‌هایی از شهرهای مختلف ایران را به میان کشانده است. چندی پیش اجرای علی نظری طولابی مخاطبان را اقناع کرد که این برنامه در کشف استعداد مهارت خاصی دارد اما این عقیده‌ای نیست که علیرضا دباغ عنوان می‌کند. علیرضا دباغ، تهیه کننده صدا و سیما و رادیوست و در کارنامه کاری خود ساختن برنامه‌هایی مانند «یک شب از هزار و یک شب» و «تهران در شب» را به ثبت رسانده است. او می‌گوید: «برنامه «عصر جدید» ذاتاً برنامه‌ای سرگرم کننده است. برنامه‌ای از این جنس وظیفه‌ای در قبال پرورش و کشف استعدادها ندارد. چنین برنامه‌هایی چند صباحی از برخی چهره‌ها استفاده می‌کنند و سپس آن چهره در عمق سرنوشت محتوم خود فرومی‌رود.»

گفت‌وگوی ما درباره برنامه «عصر جدید» با علیرضا دباغ، درباره همین موضوع است که در ادامه می‌خوانید:

  آنها برای طولابی کف می‌زنند و هورا می‌کشند اما استعدادش از دست می‌رود

بیشتر مدعوین برنامه «عصرجدید» کودکان و نوجوانان‌اند اما در عین حال در نسخه‌های اصلی این نوع برنامه، به عینه می‌بینیم که بزرگسالان بیشتر شرکت می‌کنند یا زوج‌هایی که با هم هماهنگ‌اند. چرا در ایران حضور و تمایل نوجوانان برای شرکت در این برنامه پررنگ‌تر است؟ به لحاظ جامعه‌شناختی یا نگاه رسانه‌ای می‌خواهم این مهم را بررسی کنید.  

آمار دقیقی از سن و سال شرکت­ کنندگان در برنامه­ های استعدادیابی در دسترس بنده نیست و آنچه گفته می­­‌شود بر پایه تجربیات دیداری شماست اما اگر همین را هم ملاک قرار دهیم باز پاسخ به این پرسش چندان آسان نیست. به هرحال هر انسانی که هنری دارد مایل به دیده شدن است و این تمایل برای نوجوانان به طور غریزی بیش از دیگر سنین قابل توجیه است چون در این سن و سال، نوجوان خود را در معرض توجه دیگران می­داند و والدین او نیز همین که می­بینند فرزندشان دارای استعداد خاصی است تلاش می­کنند استعداد او را به دیگران معرفی کنند و بیشتر دیده شوند. برنامه‌هایی مانند عصر جدید بدون آنکه بخواهیم به آن بار ارزشی خاصی بدهیم، به طور ذاتی، محمل مناسبی برای رسیدن به این اهداف  کودکان و نوجوانان و والدینشان به­‌شمار می­رود. اگر  پرسش شما به گونه‌ای دیگر طرح می‌شد یا مثلاً درباره خوانندگی خوانندگان نوجوان بود، شاید راحت‌تر می‌شد به آن پاسخ داد.

اتفاقاً پرسش بعدی من به خوانندگی علی نظری طولابی بازمی‌گردد که ترانه‌ای از همایون شجریان را خواند و در گویش لُری هم موفق بود. پرسش دیگری دارم که چرا در حوزه خوانندگی، در برنامه‌ای مانند «عصر جدید» بیشتر از بچه‌ها استفاده می‌کنند؟

مسائلی در حوزه موسیقی وجو دارد که به ضوابط کشور بازمی‌گردد. به عنوان مثال، مانعی برای پخش صداهای بم و مردانه در رادیو و تلویزیون وجود ندارد؛ در حالی  که پخش صداهای زنانه ممنوع است. از طرفی صدای پسربچه ها شبیه  صدای زیر زنانه است و البته هر خواننده هم   تحریرهای پرکشش بیشتری را بتواند ارائه دهد، مخاطب  به او اقبال نشان می‌دهد. 

به نظر شما کسی مانند طولابی در موسیقی موفق است؟

 اگر ۴ سال دیگر صدای آقای طولابی را بشنوید، با آنچه امروز شنیده‌ می­‌شود­، کاملاً متفاوت خواهد بود. او وقتی دوران بلوغ را طی کند و صدایش تغییر کند، دیگر این صدای زنگدار زیری را که از او می‌شنویم، نخواهد داشت و اگر آموزش نبیند، به راحتی قادر به انجام چنین اجراهایی در سنین جوانی و بزرگسالی نخواهد بود.

آیا برنامه‌هایی مانند «عصر جدید» در حوزه استعدادیابی برای بچه‌ها موثرند یا نه؟ می‌خواهم به چرایی آن هم بپردازید.

چنین قواعدی اصلاً در هنر وجود ندارد. شاید بتوان عنوان کرد که برنامه عصر جدید برای اینکه بتواند، بیننده جذب کند و مخاطب خودش را نگه دارد، سراغ کسانی می‌رود که در زمان مشخص برای این برنامه جذاب‌اند. اما اینکه بعدها در کجای هنر کشورمان قرار می‌گیرند و چه سرنوشتی در عرصه هنری خواهند داشت، بر ما پوشیده است.

با این قاعده نمی‌توان در عرصه هنر ادامه داد و دوام آورد. نمی‌توان گفت که در حال حاضر آقای طولابی را یافته‌ایم و عصر جدید، او را کشف کرد و حال از این پس او مدارج ترقی در کار هنری را طی خواهد کرد و طولابی را خواهیم دید که در سال‌های نه چندان دور مثلاً جای همایون شجریان را می‌گیرد!

البته صرفاً در حوزه موسیقی صحبت نمی‌کنیم. بحث ما به گونه‌ای فراگیر است و طبعاً سینمای ایران را هم دربرمی‌گیرد. سرنوشت بازیگران کودک و نوجوانی را که در حوزه کودک و نوجوان داریم، بنگرید. استعداد آنها در ابتدای کار اتفاقاً خیلی هم زیاد بوده. یکی مانند شخصیت «مجید»(مهدی باقربیگی) در «قصه‌های مجید». ببینید که او امروز چه می‌کند و کجا به سر می‌برد؟! یا پسر بچه‌ای که در «خانه دوست کجاست» عباس کیارستمی با نهایت معصومیت بازی کرد و بازی زیبایش همواره در ذهن و یاد ما ماندگار شده است، امروز در سینماست؟ یا بازیگر «بچه‌های آسمان» مجید مجیدی.

متأسفانه از بچه‌ها به اقتضای همان سنی که دارند استفاده می‌کنند. برخی از آنها زود فراموش می‌شوند. علی شادمان بازیگر شخصیت «جاوید» در سریال یاغی، استثناست که از زمان کودکی در سینما نقش آفرینی کرده و هم اکنون در عنفوان جوانی هم بازیگر مطرحی است و سیر صعودی کارش را حفظ کرده و به آن استمرار بخشیده است. او سال‌ها پیش در دوران کودکی در فیلم  «میم مثل مادر» بازی کرد و نقش او در سریال «می‌خواهم زنده بمانم» محوری بود و اکنون هم در سن جوانی بازی درخشانی را ارائه می‌دهد.

چرا؟

چون او یک استثناست که به موقع کشف و به طور مستمر در جوّ هنری زندگی کرده است. او راه خودش را انتخاب کرده و ادامه می دهد اما اصلاً برنام ه­ایی مثل برنامه عصر جدید به این معنا نیست که  استعداد خاصی را کشف کرده‌ که با قطعیت آن را به رشد و تعالی برساند. در مواقعی حتی این برنامه استعداد اندک آن نوجوان یا کودک را هم نابود می‌کند.

دلیل اصلی این مورد صحیحی که می‌فرماید دقیقاً چیست؟

نوجوانی مانند علی طولابی یا دیگران به شهرت کاذب و محدودی دست می‌یابند و پس از آن باید لاجرم روزی با واقعیت روبه‌رو شوند. زودتر از آنچه بخواهید تصورش را بکنید، در خواهند یافت که دنیای هنر اصلاً آن دنیایی نیست که عصر جدید نشان داده و برایش کف زده‌­اند و هورا کشیده­‌اند.

در حقیقت عصر جدید یک ویترین است که باید سوژه‌های راه­ یافته به برنامه را با زرق و برق بیشتر به بیننده نشان دهد. نمونه آن در تلویزیون‌های خصوصی در سراسر دنیا دیده می‌­شود که از نظر اقتصادی در بخش خصوصی قابل توجیه است و اگر نمونه‌های مشابه برنامه‌ای مانند عصرجدید را در کشورهای توسعه یافته می‌بینید به دلیل رقابتی است که بین شبکه‌های خصوصی وجود دارد تا بتوانند مخاطب جذب کنند.

حال من پرسشی دارم که این برنامه در حوزه ارزش‌های ما که با کشورهای غربی متفاوت است، می‌گنجد یا خیر؟! به شخصه اعتقادی به کپی برداری ندارم و نمی‌توانم آن را بپذیرم.

وظیفه اصلی حمایت از اشخاصی مانند علی طولابی یا در نمونه موفق «علی شادمان» که به آن اشاره کردید، برای ادامه موفقیت با کیست؟

به نظرم نمی‌توان از نهاد و سازمان خاصی انتظار داشت که چنین وظیفه‌ای را برعهده گیرد. کسی هم معمولاً شانه به زیر چنین مسئولیتی نمی‌دهد. وظیفه وزارت ارشاد هم نیست. همین‌طور حوزه هنری و صدا و سیما هم چنین وظایفی ندارند.

پس وظیفه اصلی برنامه‌ای مانند عصر جدید چیست؟

به نظر من وظیفه اصلی برنامه‌ای مانند «عصر جدید» سرگرمی و تفریح است. برنامه‌ای که وظیفه سرگرمی دارد، نمی‌تواند وظیفه سنگین‌تری را برعهده بگیرد. اگر از چنین برنامه‌ای بخواهیم که استعدادها را رصد و پیگیری کند و برای استعدادهای خاص آینده­ سازی کند بیشتر جنبه شعاری پیدا می‌کند.

برنامه‌هایی مانند عصر جدید برای جذب مخاطب و استمرار برنامه­ سازی و به عبارت بهتر حفظ انحصار برند کپی‌برداری شده­ برنامه‌های خارجی در ایران با مطرح کردن اشخاصی ماند علی طولابی، با پرداخت هزینه‌هایی در شبکه‌های اجتماعی به کارشان پر و بال می‌دهند تا همچنان در معرض توجه باشند. چنین بازاری معمولاً بازار مکاره‌ای است که معمولا از درونش، هنرمند به وجود نخواهد آمد. پرورش هنرمند را هم نمی‌توان از آن انتظار داشت. اوج همه آنها در برنامه‌ای مانند «خندوانه» کسی مانند «حامد آهنگی» است که به عنوان استندآپ کمدی در برنامه آورده شد.

او هم البته قبل از ورود به رسانه در محافل و مجالس خصوصی کار خودش را آغاز کرده بود و حالا پایش به تلویزیون رسیده است. تلویزیون هم از چنین شخصی استفاده خودش را می‌کند و خبر دیگری از پرورش این استعداد هم اتفاقاً در میان نیست. یعنی اصلاً چنین نیست که به این افراد بگوییم بیا اینجا استخدام شو یا تو را به دانشکده صدا و سیما می‌بریم تا درس بخوانی و یا طولابی سر از دانشکده موسیقی درنمی‌آورد، اتفاقی برای او رخ نمی‌دهد که با هزینه تلویزیون بورسیه شود. چنین اتفاقاتی اصلاً در ایران نمی‌افتد. در مجموعه نظام آموزشی چنین مواردی به صورت رسمی تعریف نشده. بنابراین هر چه هست همین است که می‌بینیم محدود و غیر قابل اتکا. اگر قرار است کسی متولی این کار باشد و نوجوانی مثل طولابی بخواهد راه موسیقی را ادامه دهد، بهترین گزینه والدینش هستند که می‌توانند به او کمک کنند. این شهرت اتفاقاً اگر نابه جا باشد، شاید بیهوده کار دست افرادی مانند علی نظری طولابی دهد.

برنامه عصر جدید اگر همان وظیفه سرگرمی و تفریحی خود را ارائه دهد، کافی است. البته باید مراقب بود که این هدف هر وسیله‌ای را توجیه نکند.