لنگه‌کفشی که سارق دستپاچه در خانه فرهاد مجیدی، مربی سابق استقلال جا گذاشته بود، اسرار یک سرقت عجیب را فاش کرد.

به گزارش همشهری آنلاین، دهم بهمن سال گذشته مأموران پلیس پایتخت در جریان سرقت از خانه فرهاد مجیدی، سرمربی سابق تیم استقلال قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. محل سرقت، خانه‌ای ویلایی و دوطبقه بود که در طبقه اول، فرهاد مجیدی و در طبقه دوم، مادرش زندگی می‌کردند. سرقت زمانی رخ داده بود که این فوتبالیست سرشناس به طبقه بالا (خانه مادرش) رفته و هنگام بازگشت به خانه‌اش متوجه دستبرد سارقان شده بود.

مأموران متوجه شدند دزدان با تخریب درِ ورودی وارد خانه شده، اثاثیه را به هم ریخته و گاوصندوق موجود در آنجا را دزدیده بودند. حدود ۷۰ هزار درهم، ‌۲ گوشی موبایل، پاسپورت ایران و امارات، ۲ ساعت گران‌قیمت، ۲ دسته‌چک که یکی از آنها دسته‌چک ایرانی و دیگری دسته‌چک بانکی در دوبی بود، همراه سوئیچ خودروی پورشه اموالی بودند که داخل گاوصندوق قرار داشتند و همگی سرقت شده بودند.

ماموران در ادامه متوجه شدند که دزدان، دوربین‌های ورودی ساختمان را تخریب کرده‌اند، اما دوربین‌های خانه‌های اطراف نشان می‌داد که آنها ۳ نفر بودند که سوار بر یک دستگاه خودروی پرشیا مقابل خانه فوتبالیست معروف توقف کرده و سپس ۲ نفر از آنها درحالی‌که ماسک به‌صورت داشتند، قفل در را تخریب کرده و وارد آنجا شده‌اند. دزدان حدود ساعت یک بامداد وارد خانه شده و سپس با کمک هم گاوصندوق را از آنجا خارج کرده و سوار بر پرشیا متواری شده بودند.

با این اطلاعات، تیمی از کارآگاهان آگاهی زیرنظر قاضی مرتضی رسولی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت وارد عمل شدند تا دزدان را شناسایی کنند. سارقان اما کاملا حرفه‌ای بودند و پلاک خودرو را هم مخدوش کرده بودند تا شناسایی نشوند. با این حال کارآگاهان در جریان بررسی‌ها لنگه‌کفشی پیدا کردند که در حیاط خانه ویلایی افتاده بود و به‌نظر می‌رسید متعلق به یکی از سارقان است.

چند ماه بعد

چند ماه بعد و زمانی که هنوز معمای سرقت از خانه فرهاد مجیدی حل نشده بود، فردی با پلیس تماس گرفت و گفت که اطلاعات مهمی درباره سرقت از خانه فوتبالیست معروف دارد. این فرد، سارق سابقه‌داری بود که به‌تازگی از زندان آزاد شده و به‌گفته خودش توبه کرده بود که دیگر سراغ خلاف نرود. او به مأموران گفت: چند روز قبل دوستانم مرا به جایی دعوت کردند که پاتوق سارقان بود. آن شب افرادی که آنجا بودند شروع کردند به ‌خاطره‌گویی. هر کدام از سرقت‌های عجیبی می‌گفتند که مرتکب شده بودند تا اینکه یک نفر از آن جمع که مسعود نام دارد، مدعی شد چند ماه قبل با همدستانش به خانه فرهاد مجیدی دستبرد زده و با پولی که به‌دست آورده‌اند، به کیش سفر کرده و همه این پول را صرف خوشگذرانی کرده‌اند. مسعود گفت که چنان حرفه‌ای این سرقت را انجام داده‌اند که هنوز پلیس نتوانسته آنها را گیر بیندازد و من که ماجرای این سرقت را در روزنامه خوانده بودم، تصمیم گرفتم پلیس را در جریان قرار دهم.

لنگه کفش رازگشا

پس از این تماس، مأموران با اطلاعاتی که از فرد ناشناس به‌دست آورده بودند، راهی مخفیگاه مسعود شدند و او را دستگیر کردند. وی اما دستبرد به خانه فرهاد مجیدی را انکار کرد و گفت: من ماجرای سرقت را در شبکه ‌اجتماعی خوانده بودم و آن شب برای اینکه در جمع دزدان خودنمایی کنم، به دروغ گفتم سرقت را من و دوستانم انجام داده‌ایم.

به‌رغم انکارهای سارق سابقه‌دار، مأموران به تحقیق درباره او پرداختند و متوجه شدند تخصص وی سرقت از خانه‌هاست و او صاحب یک خودرو پرشیاست که درست شبیه همان خودرویی است که در صحنه سرقت از خانه مجیدی حضور داشت. مأموران سراغ این خودرو رفتند و در بازرسی داخل آن، لنگه کفشی را پیدا کردند که لنگه دیگر همان کفشی بود که در خانه فوتبالیست معروف جا مانده بود.

در این شرایط، مسعود چاره‌ای جز اقرار به سرقت ندید و اعتراف کرد که جز سرقت از مربی سرشناس، به چندین خانه دیگر هم دستبرد زده است. در ادامه تحقیقات، یکی از همدستان او نیز بازداشت شد و تلاش برای دستگیری متهمان دیگر هم ادامه دارد.

گفت‌وگو با سارق

خودنمایی، کار دستم داد

سارق خانه فرهاد مجیدی که پس از ۵ ماه فرار دستگیر شده، هنوز باور ندارد که خودش باعث شده دستش رو شود. او می‌گوید چند دقیقه بعد از سرقت متوجه شده به خانه یک مربی سرشناس دستبرد زده‌ است.

خانه فرهاد مجیدی را از قبل شناسایی کرده بودید؟

نه اصلا. اتفاقی همدستانم وارد خانه او شدند و من آن شب راننده شان بودم.

پس کی متوجه شدید که از خانه یک مربی سرشناس سرقت کرده‌اید؟

بعد از آنکه همدستانم گاوصندوق را از خانه فرهاد مجیدی سرقت کردند، با من تماس گرفتند. آن شب من وارد خانه فرهاد مجیدی نشدم و داخل ماشین منتظر همدستانم نشسته بودم. آنها از من خواستند مقابل در پشتی بروم و در جابه‌جایی گاوصندوق به آنها کمک کنم. من هم فورا مقابل در پشتی رفتم و به آنها کمک کردم تا گاوصندوق را داخل ماشین قرار بدهیم. خیلی ترسیده بودم و از وحشت اینکه کسی مرا نبیند، گاز ماشین را گرفتیم و به سمت شهریار رفتیم. در آنجا با کمک یکدیگر درِ گاوصندوق را با مهارتی که داشتیم، باز کردیم و پس از آنکه محتویات آن را بیرون ریختیم، چشم‌مان به پاسپورت فرهاد مجیدی افتاد. تازه آنجا بود که فهمیدیم به خانه مربی سرشناس دستبرد زده‌ایم.

لنگه کفش چطور در محل سرقت جا ماند؟

لنگه کفش متعلق به یکی از همدستانم بود که من اصلا نمی‌دانستم زیر صندلی ماشینم جا گذاشته است. آن شب همدستانم پس از خروج از خانه فرهاد مجیدی سر و صدایی از طبقه دوم شنیدند و از ترس اینکه مبادا صاحبخانه برسد، دستپاچه شدند و هنگام فرار، کفش یکی از آنها از پایش خارج شد. او هم توجهی نکرده و ذهنش فقط متمرکز فرار بود. بعد از اینکه سوار ماشین من شد، ظاهرا یک جفت دمپایی داخل ماشینم بوده که کفش را درآورده و دمپایی به پا کرده بود. از همان موقع لنگه کفش همدستم داخل ماشین جا مانده بود.

جز خانه فرهاد مجیدی، چند مورد سرقت انجام دادید؟

تعدادش را نمی‌دانم، اما تخصص ما سرقت از خانه‌هاست. معمولا در مناطق شرقی پایتخت کار می‌کردیم، اما چون سابقه‌دار بودیم، محل سرقت را تغییر دادیم تا شناسایی نشویم؛ به همین دلیل تصمیم گرفته بودیم از شمال و شمال‌ غرب تهران سرقت کنیم. بیشترین سرقتی که انجام دادیم، از خانه یک پزشک در شمال تهران بود که اموالش حدود ۳ میلیارد تومان ارزش داشت.

ظاهرا در جمع عنوان کردی که پس از دستبرد به خانه مربی، راهی سفر شده‌اید؟

با فروش اموالی که در جریان سرقت از خانه فرهاد مجیدی دستمان را گرفت، ‌راهی جزیره کیش شدیم و به تفریح پرداختیم. ما سعی می‌کردیم خیلی حرفه‌ای عمل کنیم، اما با دست‌های خودم گرفتار شدم و لو رفتم.

منبع: روزنامه همشهری

برچسب‌ها