به گزارش همشهریآنلاین، محمد دادکان، رئیس اسبق فدراسیون در گفتوگویی تلویزیونی پیرامون وضعیت نیمکت تیم ملی ایران به موضوع حضور حمید سجادی، وزیر ورزش در اردوی قطر اشاره کرد و گفت: در جلسات وزیر ورزش وقتی اعلام میکند من با دستور آقای رئیس جمهور به قطر رفتهام خیلی راحت است که همه مسائل را باز کنند و بگویند؛ مگر علیه شرع و عرف مردم است. وقتی به قطر رفت و آمد همین رسانهها به انضمام وزیر محترم ورزش تمام این شایعات پیچید. ماحصل سفر وزیر ورزش با دستور رئیس جمهور به قطر چه بود؟ ایجاد تضاد در تیم ملی بود!
از ۶ شرح وظیفه وزیر کدام مشکل ندارد؟
رئیس اسبق فدراسیون فوتبال ادامه داد: الان ما خیلی مشکلات در ورزش کشور داریم. من نفی کسی را نمیخواهم بکنم؛ مگر در وزنهبرداری و کشتی، در کاراته و تکواندو نیست؟ شرح وظایف وزیر ۶ مورد است؛ اول تعامل با کمیته المپیک، بعد رسیدگی به وضعیت استقلال، پرسپولیس و فدراسیونهای فوتبال و کشتی، بقیه فدراسیونها هم یک فاز است. شما حالا ببینید در این موارد که ذکر کردم کدامشان مشکل ندارد؟
تعامل، دلیل بر تحمیل به رئیس فدراسیون نیست
دادکان در ادامه خطاب به وزیر ورزش و جوانان تاکید کرد: مشکل را حل کنند نه دخالت کنند. نه دخالت نیست. من باید با مدیریت ورزش کشور هماهنگی داشته باشم؛ بهعنوان رئیس یک فدراسیون اما دلیل نمیشود به من تحمیل کنند. من میتوانم مشورت کنم و آنها من را حمایت کنند و بهترین راهکار را برای فوتبال صورت دهم.
از بازیکنان تیم ملی سوال کنید...
دادکان با بیان اینکه وزارت ورزش در موضوع اسکوچیچ دخالت کرده، گفت: باید این موضوع را از بازیکنان بپرسید و ببینید که این فدراسیون نیاز به حمایت دارد یا دخالت؟ اصلا شما یک فردی در این فدراسیون دیدید در دورهای که رئیس فدراسیون رفته و سرپرست آمده، یک حرفی بزند که به دل مردم بنشیند. هر چه گفته یک شایعه درست شده.
قبل از جام ۲۰۰۶ هم گفتند با برانکو نرویم
او افزود: حالا من یکمطلبی را بگویم؛ در دوره خود ما، تیم را اولین سفر بعد از صعود به جامجهانی به باقر شهر بردیم. جمعیتی آنجا استقبال کردند. دومین سفر که قرار بود به مشهد مقدس برویم همان در خلال باقرشهر تا مشهد هفت هشت روز فاصله نبود، شروع کردند که مربی ایرانی باید روی نیمکت باشد و با این مربی نباید به جام جهانی برویم. کی گفت؟ کی کرد؟ بخشی از رسانهها و وزارت ورزش. حالا رسانهها با ورزش آشنایی دارند، آن موقع فردی که سرپرست وزارت ورزش بود خدا شاهد است اصلا نمیدانست ورزش چیست اما مورد حمایت رئیس جمهور بود. الان که آدم ورزشی در راس کار آمده، اصلا دوست ندارد حرفی بزند!
سجادی از وزارت به کمیته المپیک میرود
دادکان در ادامه یک پیش بینی جالب درباره جایگاه آینده حمید سجادی کرد و گفت: حالا شما دلیلش را هم میدانید. من به شما این را میگویم و بعدا میگویند آقای دادکان باز هم نوسترآداموس شد و یک حرفی زد؛ شما بهراحتی میبینید که در آینده نهچندان دور وزیر ورزش از اینجا به کمیته ملی المپیک میرود. این حرف من خاطرتان باشد. بعد فرد سیاسی که به جایش بیاید؛ دولت از وی حمایت میکند و میگوید دیدید ورزشیها را گذاشتیم هیچ کاری نتوانستند بکنند و کلا دعوا بود؟ ایشان (حمید سجادی) هم میرود کمیته ملی المپیک. خب چرا؟ مگر ما میخواهیم با ورزش بازی کنیم؟
کی مردم ما باید خوشحال باشند؟
دادکان در ادامه گفت: مگر آمار و آرزوهای مردم همین است که هر روز صبح از خواب که بیدار میشوند خبرهای ناشایست، مشمئزکننده و تلخ را بشنوند. بابا پس کی برق شادی باید به جامعه ما برگردد؟ کی باید مردم ما خوشحال باشند؟ یک فوتبال که اینقدر اثربخشی دارد شما ببینید ما چهکارش کردیم. آقای اسکوچیچ بهعنوان سرمربی ایران است، خب بابا به او احترام بگذارید.
این چه طرز برخورد با اسکوچیچ بود؟
دادکان در ادامه بحث مربوط به اسکوچیچ تاکید کرد: یک آقایی که سرمربی تیم ملی ایران بوده، شما این را آوردید، نمیخواهید بگویید برود. این چه طرز برخورد است؟ او در هواپیما است و دارد به ایران میآید، خب بگذارید بیاید و خودش را به کمیته فنی دعوت کنید. اگر مطلبی دارید به او بگویید. وقتی نخواستید با احترام بگویید برو. مرام و مکتب و دین و ایرانی بودنمان اجازه نمیدهد این رفتارها را بکنیم.
اصلا معنای صلاحیت را میدانند؟
رئیس اسبق فدراسیون فوتبال با اشاره به اتفاقات زمان مدیریت خودش گفت: زمان من هم با برانکو این کار را کردند. برانکو اصلا به ایران نیامد و از آلمان به کشورش رفت. چرا؟ خب اجازه بدهید از خودش دفاع کند. میگویند صلاحیت ندارد. اصلا معنای صلاحیت در ادبیات ما را میدانند؟ وقتی میگوییم یک نفر صلاحیت ندارد، خیلی حرف پشت آن است. چه جلسهای است که سرپرست فدراسیون و مدیر تیم ملی از طریق فضای مجازی در آن شرکت کردند؟ خب بروید بنشینید و یک تصمیم بگیرید و اعلام کنید.
شما تضمین میدهید تیم ملی با مربی دیگری موفق شود؟
پیمان اسدیان مجری برنامه از دادکان سوال کرد که به نظر شما برکناری اسکوچیچ درست بود؟ او پاسخ داد: من جای مسئولان فدراسیون نیستم که نظر بدهم. حرف من این است که این نوع برخورد درست نیست. اگر هم آقای اسکوچیچ را نمیخواستند اینگونه نباید او را برمیداشتند.
در ادامه مجری اعلام کرد که نظر شخصی شما را میخواهم بدانم. دادکان حرفش را قطع کرد و گفت: «شما تضمین میدهید که تیم با فرد دیگری در جام جهانی موفق شود؟»
همه دنیا ما را به سخره گرفتهاند
رئیس اسبق فدراسیون فوتبال افزود: وقتی شما چنین تضمینی را ندارید، چه باید کرد؟ اصلا نهاد ریاست جمهوری بگوید، وزارت ورزش بگوید. مجلس که در همه کار دخالت میکند و بازدهی دخالتهایش هم در حد صفر بوده، تضمین میدهد که دخالتش در فوتبال موثر است؟ ما خودمان را چطور به دنیا نشان میدهیم. همه دنیا ما را به سخره گرفتهاند؛ اینکه سرمربیمان روی هوا است و او را نمیخواهیم ورد زبانشان شده است.
قلعهنویی و دایی و نکونام را خوب میشناسم اما...
سوال بعدی این بود: «فرض کنیم اسکوچیچ را کنار بگذارند. گزینههای مطرح شده علی دایی، جواد نکونام و امیر قلعهنویی هستند...»
دادکان به میان حرف آمد و گفت: «من هر سه تای اینها را خوب میشناسم. همه آنها برای فوتبال زحمت کشیدند و سابقه خوبی دارند.»
اسدیان دوباره پرسید: «شما مربی ایرانی را ترجیح میدهید یا خارجی؟» جواب دادکان جالبتر بود: «در این موقعیت همین آقای اسکوچیچ را ترجیح میدهم.»
اگر من بودم اسکوچیچ را تا جام جهانی نگه میداشتم
دادکان درباره اینکه اگر اسکوچیچ کنار برود، تکلیف چیست، بیان کرد: اگر کنار برود، نظری از کسی نخواستهاند. من چه نظری بدهم؟ اگر من بودم همین مربی را تا جام جهانی حفظ میکردم. اما اگر به من میگفتند ایشان میخواهد برود، میگفتم خوب برخورد کنید و بعد برود.
کاندیداها جلوی آینه بروند و از خودشان سوال کنند
سوال پایانی از دادکان درباره کاندیداهای فدراسیون فوتبال بود. او در این خصوص عنوان کرد: در این موقعیت که خیلیهای دیگر ثبت نام کردند و رفتند، برخی تصور میکردند که من میخواهم ثبت نام کنم. خداراشکر میکنم به آن چیزی که برایم اصولی است پایبند هستم و هیچ زمان از آن جدا نشدم. آنهایی که گناه ما را هم شستند و گفتند ثبت نام میکند، دیدند این اتفاق برای ما نیفتاد. اینهایی که ثبت نام کردهاند اول از همه جلوی آینه بایستند و به خودشان جریان سلطان محمود رو بگویند. اینکه آیا میتوانم چنین کاری انجام بدهم یا نه؟ من میتوانم پول بیاورم؟ من میتوانم اتوریته داشته باشم که حرفم را گوش بدهند؟ پیشکسوتان، جوانترها و هیئتها و ... باید مرا قبول داشته باشند. همین که من انتخاب شوم و پشت میز بنشینم ملاک است؟ که چه بشود؟ خدمت به جامعه مهم است.