به گزارش همشهری آنلاین، «کمال خرازی» رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران در گفتوگو با شبکه «الجزیره» به سؤال خبرنگار این شبکه از جمله درباره عادی سازی روابط کشورهای منطقه و تلآویو و همچنین توافق هستهای پاسخ داد.
سخنان تکراری بایدن در سفر به منطقه
الجزیره: میخواهم از سفر آقای بایدن به منطقه شروع کنم، ایران چه نگاهی به این سفر دارد؛ بهویژه به بُعد اسرائیلی این سفر و آنچه «اعلامیه قدس» نامیده شد؛ اعلامیهای که درباره ایران بود و آمریکا و اسرائیل بر سر آن توافق کردند؟
خرازی: رئیس شورای راهبردی روابط خارجی پاسخ داد: «چیز جدیدی نبود. تنها یک بیانیه مانند بیانیههای صادرشده پیشین بود و هیچ تأثیری نیز نخواهد داشت. آقای بایدن خودش را یک صهیونیست معرفی کرد و لاپید به او گفت که تو یک صهیونیست بزرگ هستی. در بحبوحه ظلم و ستم به ملت فلسطین این اعلام شد؛ از جمله به شهادت رساندن خبرنگاران مانند شهادت شیرین ابوعاقله. این یک موضعگیری زشت از سوی آقای بایدن بود. اسرائیل در شرایطی غیرعادی به سر میبرد و بخشی از این رژیم در حال فروپاشی است. این نوعی حمایت از این رژیم است که نه میتواند آن را به صدر بازگرداند و نه میتواند بقای آن را حفظ کند؛ بنابراین ما میگوییم که سفر بایدن بهویژه در زمینه برقراری صلح در فلسطین هیچ دستاورد مهمی نداشت. آقای محمود عباس از دیدار با بایدن خیلی راضی نبود.»
ما از زبان اسرائیلیها در حضور بایدن شنیدیم که گزینه نظامی باید با ایران هستهای روی میز باشد و آقای بایدن نیز گفت که گزینه نظامی آخرین گزینه است. ما میدانیم که ایران این سخنان را پیشتر نیز شنیده است؛ اما آیا این سخنان در زمان حضور بایدن در اسرائیل برای شما معنای خاصی ندارد؟
این هم حرف جدیدی نیست. آمریکاییها و اسرائیلیها پیشتر نیز از این حرفها زدهاند؛ اما واقعیتهای منطقه چیز دیگری میگوید. حقایق نشان میدهد که نیروی مقاومت، اسرائیل را محاصره کرده است و جنگ سیوسهروزه و جنگ یازده روزه مقاومت اسلامی فلسطین ثابت کرد که اسرائیل در وضعیت خوبی به سر نمیبرد. طبیعی است که هدف این حمایت لفظی آمریکا از اسرائیل، این است که اسرائیل احساس کند تحت محافظت قرار دارد و توانایی بالایی برای بقا دارد؛ ولی واقعا شرایط اسرائیل شرایط خوبی نیست.
گفته میشود که این سفر یک پیام تهدیدآمیز سیاسی و نظامی برای ایران داشت، آیا شما این را احساس کردید؟
اینها تنها حرف است و هیچ چیز جدیدی ندارد. آمریکاییها و اسرائیلیها پیشتر نیز این تهدیدات را علیه ما مطرح کردهاند؛ ولی حقایق منطقه و ایران به عنوان یک قدرت واقعی در این منطقه، مسئلهای دیگر است که در محاسبات باید در نظر گرفته شود.
«ناتوی خاورمیانه» یک ایده سطحی است
در ارتباط با ایجاد پل ارتباطی میان کشورهای عربی و اسرائیل و آن طور که گفته میشود «ناتوی خاورمیانه»، آن طور که ما میخوانیم ممکن است توافقات امنیتی نیز در کار باشد - البته آن طور که میگویند- مانند ادغام پدافند هوایی و اتصال آنها به یکدیگر در منطقه برای مقابله با ایران آیا ایران این مسئله را جدی میگیرد و خطری احساس میکند؟
صحبت از ناتوی عربی یا ناتوی خاورمیانه صرفا یک ایده سطحی است و حتی کشورهای عربی و وزیر خارجه عربستان سعودی گفتند که این نام از کجا آمده است؟! این نشان میدهد که زمینهسازی منطقیای برای چنین ائتلافی وجود ندارد. کشورهایی مانند مصر و اردن دیدگاه متفاوتی دارند. همانطور که میدانید میان کشورهایی که در جده گرد هم آمدند، اختلافاتی وجود دارد و برخی از این کشورها حاضر نیستند امنیت خود را به دست دیگران بسپارند. باتوجه به این نکته، ممکن است که در برخی سطوح، هماهنگیهایی صورت بگیرد. برآورد این است که چنین هماهنگیهایی مطلوب است چراکه اسرائیل ناامید است و احساس میکند تحت محاصره قرار دارد. هدف از آمدن اسرائیل به این کشورها و عادیسازی روابط با آنها زمینهسازی برای نجات این رژیم است. در اینجا اهمیت سیاست سیاهنمایی ایران نمایان میشود. اسرائیل اصل ایرانهراسی را تقویت میکند تا این کشورها عرصه را برای آن باز کنند و این رژیم در خاک آنها حضور پیدا کند.
متأسفانه برخی از کشورها در این دام افتادند و به اسرائیل در منطقه جای پا دادند؛ اما ما باید بدانیم که میان دو چیز تفاوت بسیاری وجود دارد؛ بین محاصره اسرائیل و به خطر انداختن امنیت آن توسط محور مقاومت و کارهایی که اسرائیل میتواند در منطقه انجام دهد. هرگونه اقدام اسرائیل از این مبدأ این کشورها علیه ما، منافع و امنیت این کشورها را به خطر خواهد انداخت که این چراکه ما این را تجاوز مستقیم تلقی خواهیم کرد و طبیعتا ایران حق دارد چنین اقدامی انجام دهد؛ منظورم اقدام مستقیم علیه اسرائیل است.
از گفتوگو با عربستان سعودی استقبال میکنیم
وزیر امور خارجه عربستان سعودی جملهای گفت که مهم به نظر میرسید؛ او گفت که دستان عربستان سعودی برای گفتوگو سوی ایران دراز شده و این کشور به برقراری روابط با ایران پافشاری دارد. ما میدانیم همچنان چالشهایی میان دو طرف در چند حوزه وجود دارد، اما ایران در پاسخ به این اظهارات طرف سعودی چه میگوید؟
ما از آمادگی آنها برای گفتوگو، استقبال میکنیم و آن را مثبت میدانیم. ما آماده گفتوگو با عربستان سعودی هستیم. ایران و عربستان سعودی دو قدرت مهم در منطقه هستند و حل اختلافات میان آنها و برقراری روابط دیپلماتیک بین آنها باعث ایجاد یک تحول در منطقه خواهد شد. اگر عربستان سعودی واقعا آماده گفتوگو و بازگردانی روابط است، ما از این استقبال میکنیم و این به مصلحت کل منطقه خواهد بود.
ما میدانیم که یمن یکی از مسائل مطرح در گفتوگوی ایران و عربستان سعودی است از نظر شما اگر روابط دو طرف بهبود پیدا کرد یا اگر پیشرفتی حاصل شد، آیا ممکن است گشایشی در این پرونده صورت بگیرد؟
ببیند یمنیها، عراقیها و لبنانیها و هر گونه مقاومتی از جمله مقاومت فلسطین -آن طور که برخی سعی دارند بگویند- تحت کنترل ما نیستند. آنها جنبشهای مقاومتی هستند که خواهان حقوقشان هستند و طبیعی است که ما حمایتشان کنیم و این به این معنا نیست که آنها از ما دستور میگیرند. حزبالله را در نظر بگیرید که خیلی نزدیک به ما به شمار میآید، حزبالله از ما دستور نمیگیرد، بلکه خودشان اهدافشان را مشخص میکنند؛ برپایه منافع خودشان و منافع لبنان در منطقه سیاست اتخاذ میکنند؛ اما مطمئنا آنها از نظر آرمانی با ما منسجم هستند؛ آرمانهایی مانند استقلال و رسیدن به حقوق. بر همین اساس، مذاکرات ما با سعودیها به این معنا نیست که ما به یمنیها دستور خواهیم داد و از آنها میخواهیم که از حقوق ملی خودشان دست بردارند. این غیرممکن است.
عادیسازی روابط امارات و اسرائیل یک اشتباه تاریخی بود
در ارتباط با امارات و روابط این کشور با جمهوری اسلامی ایران، چگونه میتوانیم این را بفهمیم که امارات روابط خود را با اسرائیل عادیسازی میکند، در حالی که این طور بر میآید که این کشور روابط خوبی با ایران دارد. آقای «انور قرقاش» اخیرا گفت که امارات قصد دارد به ایران سفیر بفرستد. نظر شما درباره چنین اظهاراتی چیست در حالی که روابط خود را با اسرائیل تقویت میکند؟
اولا ما از اینکه سفیر امارات به ایران بازگردد استقبال میکنیم و این را مقدمه همگرایی بیشتر با هدف حل اختلافات میدانیم. ما بر این باوریم امارات کشوری است که به اقتصاد بیش از هر چیز دیگری اهتمام میورزد. این کشور شرکتهای بزرگ جهانی در خود دارد به همین دلیل این کشور روابط اقتصادی خوبی با ما دارد. بسیاری از تعاملات تجاری ما از طریق امارات انجام میشود؛ اما اشتباهی که امارات مرتکب شد این بود که فکر کرد اگر اسرائیل را به منطقه بیاورد و روابطش را با آن عادیسازی کند، آن را قادر خواهد ساخت در برابر ایران بایستد که این یک اشتباه تاریخی است. آنها میدانند که اگر اسرائیل بخواهد از مبدأ امارات امنیت ملی ما را هدف قرار دهد، امارات مانند یک خانه شیشهای در برابر ایران خواهد بود. پاسخ ما شفاف، روشن و علنی خواهد بود و اماراتیها خود این را میدانند. به همین دلیل اگر آنها به هر دلیلی مجبور به عادیسازی روابط با اسرائیل باشند، آنها تمایل به بهبود روابط با ایران خواهند داشت تا نوعی تعادل ایجاد کنند.
به هرگونه اقدام علیه امنیت ملی ایران مستقیما پاسخ میدهیم
ما داریم میبینیم که اسرائیل در امارات و همچنین در بحرین و [جمهوری] آذربایجان حضور دارد و با ترکیه روابط دارد و همچنین در کردستان عراق حضور دارد، اگر به نقشه دقت کنیم میبینیم که اسرائیل در اطراف ایران حضور دارد، برخی میگویند که اسرائیل تا حدی موفق شده این حضور را تثبیت کند، سؤال اینجاست که اگر اسرائیل بخواهد از خاک این کشورها به عنوان یک بستر علیه امنیت ملی ایران استفاده کند، ایران چه نقشهای برای پاسخگویی دارد؟
ببیند من قبلا هم عرض کردم نمیتوان حضور اسرائیل در این مناطق را با حضور نیروی مقاومت در اطراف اسرائیل مقایسه کرد و همچنین نمیتوان اقدامات مقاومت علیه اسرائیل و امنیت آن را با اقدامات اسرائیل در اطراف ایران مقایسه کرد. هرگونه اقدام اسرائیل علیه ما از مبدأ این کشورها، منافع و امنیت این کشورها را به خطر خواهد انداخت که این را خود این کشورها هم میدانند.همچنین پاسخ ایران نیز علیه اسرائیل چه در این کشورها و در عمق اسرائیل قوی خواهد بود.»
ببینید چگونه بعد از آنکه اسرائیل برای اقدام علیه امنیت ملی ما از اربیل برنامهریزی کرد، منافع اسرائیل را چگونه در آنجا هدف قرار دادیم. این ممکن است در مناطق دیگر نیز رخ دهد و این ممکن است خسارات زیادی به این کشورها وارد کند زیرا این کشورها منافع خود را در نظر میگیرند. درست است که آنها تصمیم گرفتهاند روابط خود را برای کسب تجارت فنی یا تحت فشارهای آمریکا یا به علت افتادن در دام ایرانهراسی با اسرائیل تقویت و عادیسازی کنند؛ اما این کشورها میدانند که عواقب اجازه به اسرائیل برای اقدام علیه ایران، برای خود آنها نیز شدید خواهد بود.
توافق هستهای چه فایده اقتصادی برای ایران دارد؟
درباره مذاکرات هستهای میبینیم که ایران و آمریکا سعی دارند توافق هستهای را احیا کنند. اخیرا حرفهای جدیدی از رئیسجمهور آمریکا شنیدیم که پیشنهاد جدیدی به ایران داده شد و تا این لحظه جزئیاتی از این پیشنهاد اعلام نشده است، اما سؤال اینجاست که سقف امید شما برای احیای توافق هستهای چه میزان است؟
ببینید شرایط ایستایی اکنون حاکم است و این مسئله کاملا مطرح است که ما ایرانیها از این توافق چه بهرهای خواهیم برد؟ فایده فعالسازی توافق هستهای چیست؟ آیا این باعث ایجاد تغییرات بزرگی در روابط اقتصادی ما با قدرتهای غربی خواهد شد؟ از نظر من، این طور به نظر نمیرسد زیرا شرکتهای غربی تحفظات خود را در قبال تحریمهای آمریکا دارند و آمریکا با تحریمهایی که وضع میکند به نوعی به این شرکتها هشدار میدهد اگر بخواهند همکاری خود را با ایران گسترش دهند، این گام، مانع روابط این شرکتها با آمریکا خواهد شد. به نظر نمیرسد که فعالسازی توافق هستهای منجر به تحول اقتصادی بزرگی شود. این ایده اکنون مطرح میشود که وضعیت آن طور که هست، باقی بماند زیرا ما فرایندی را تحت عنوان اقتصاد مقاومتی را آغاز کردهایم و اگر توافقی نیز حاصل شد، این باعث گشایش محدودی خواهد شد. اما این ممکن است باعث کندی در اقتصاد مقاومتی شود.
چیزی از عمر دولت بایدن باقی نمانده و دو سال از دوره ریاست او گذشته است و پس از آن، ما شاهد پایان دوره ریاست او خواهیم بود. آقای بایدن شرایط خوبی در آمریکا ندارد. انتظار میرود که حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شود. چنانچه جمهوریخواهان به ریاست بازگردند، احتمال دارد واشنگتن یک بار دیگر از توافق هستهای خارج شود. این سؤال به صورت جدی مطرح است که توافق باعث کندی فرایند اقتصاد مقاومتی خواهد شد بنابراین مصلحت کشور در چنین شرایطی چیست؟ دولت بایدن از ابتدا وعده داده است که به توافق هستهای باز خواهد گشت و از سیاستهای ترامپ انتقاد کرد. رئیسجمهور بایدن اعلام کرد که فورا به توافق هستهای باز خواهند گشت، اما متأسفانه وعدههایشان را عملی نکردند.»
خطوط قرمز ایران در مذاکرات هستهای
آقای دکتر من سؤالی دارم درباره اینکه خطوط قرمز ایران در مذاکرات هستهای چیست؟
خطوط قرمز این است که آمریکا تمام تحریمهای اعمال شده پس از خروج از توافق هستهای را بردارد و صادق باشد. طبق بندهای توافق عمل کند و اقدامی انجام ندهد که تأثیری منفی روی روابط ایران با دیگران نداشته باشد. ایران به یک حقیقت موجود بدل شده که قدرتهای بسیاری دارد و پوشیده نیست که ما کشوری در آستانه هستهای شدن هستیم و توانایی لازم برای ساخت بمب هستهای را داریم؛ اما ما چنین تصمیم و قصدی برای ساخت بمب هستهای نداریم. این با اصول و الزامات امنیتی ما در تعارض است. امکان ساخت بمب هستهای یک قدرت بازدارندگی است؛ اما ما بر مخالفتمان با تسلیحات کشتار جمعی تأکید داریم. راهحل خاورمیانهای خالی از تسلیحات هستهای است.»
قصد دستیابی به سلاح هستهای را نداریم
این نکته بسیار مهم است آقای دکتر زیرا تهدیدات مطرح شده علیه ایران در سطح بینالملل این است که قصد دستیابی به سلاح هستهای را دارد. این اتهامات زیاد هستند و برخی اعتقاد دارند که این تحریمها به این خاطر علیه ایران اعمال شده که مانع دستیابی این کشور به سلاح هستهای شود.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی بیان کرد: «بله، ببینید ما غنیسازی ۶۰ درصد را انجام دادیم و عبور از اورانیوم با غنای ۲۰ درصدی کار سختی بود و ما توانستیم اورانیوم را در چند روز به میزان ۶۰ درصد غنی سازی کنیم. این مسئله تنها نیازمند فشار دادن یک دکمه است تا درجه غنیسازی به ۹۰ درصد برسد و این سخت نیست. ما دانش فنی کاملی برای غنیسازی اورانیوم در این سطح در کشور داریم و این با عملیاتهای خرابکارانه و ترورها از بین نخواهد رفت. آنچه ما روی آن تأکید داریم این است که مصلحت منطقه این است که منطقه خالی از تسلیحات کشتار جمعی مِن جمله تسلیحات هستهای باشد و این سالهاست که سیاست ماست. کشور مهمی مانند مصر نیز از خلع سلاح هستهای در منطقه از جمله خلع سلاح اسرائیل حمایت کرد. ما نه تنها هیچ لزومی برای وجود سلاح هستهای در منطقه نمیبینیم، بلکه بر لزوم خلع سلاح هستهای تأکید داریم.»
آژانس تحت فشار و نفوذ قدرتها قرار دارد
در رابطه با آژانس بینالملل دیدیم که روابط ایران و آژانس شاهد چالشهایی بود و میتوانیم بگوییم که این روابط خیلی خوب نیست. سرنوشت این رابطه به چه شکل خواهد بود؛ بهویژه آنکه نمیتوان رابطه ایران و آژانس و ارتباط تهران و آمریکا را با یکدیگر مقایسه کرد چراکه آژانس یک نهاد بینالمللی و مستقل است؟
تحت فشار و نفوذ قدرتهاست. شما در همین جریانات اخیر دیدید زمانی که گفتوگوهای ایران و گروه پنج به اضافه یک شاهد پیشرفت بود، چگونه اسرائیل مداخله کرد و آقای گروسی به اسرائیل رفت و این پیشرفت حاصل شده را از بین برد. مداخلات طرفهای خارجی تأثیر منفی روی مذاکرات دارد و قدرتهای بزرگ مانند آمریکا و طرف کوچکی مانند رژیم صهیونیستی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تحت تاثیر قرار میدهند. اگر آژانس موضع عادلانه، فنی و حرفهای داشته باشد، میتوان این مسائل را حل و فصل کرد همانطور که در پرونده پیامدی رخ داد. پیشتر اتهاماتی وارد شد که حل شدند و امروز نیز میتوان اتهاماتی را که اسرائیل به ایران وارد کرده، حل و فصل کرد؛ البته اگر آژانس حرفهای عمل کند.»
آماده گفتوگو با کشورهای منطقه هستیم
در منطقه، آیا ایران میتواند بخصوص در ارتباط با گفتوگوی منطقهای با کشورهای مهمی مانند عربستان سعودی، ترکیه، مصر و... با هدف حل بحرانهای شدید در عراق، سوریه، لبنان و مسئله فلسطین با کشورهای همسایه گام بلندی بردارد، آیا شما برای این آمادگی دارید؟
ما حتما آمادگی داریم و فکر هم میکنیم تنها راه حل همین است و بایست گفتوگویی میان کشورهای منطقه پیرامون دستیابی به یک راهکار برای بحرانها و یک سازوکار امنیتی جدید در منطقه در راستای منافع تمامی طرفها شکل بگیرد و اختلافات کشورها از طریق این سازوکار حل و فصل شود؛ طبیعتا بدون مداخله کشورهای خارجی چراکه آنها برای منافع خود تلاش خواهند کرد البته اگر به این کشورها اجازه مداخله داده شود. در صورتی که کشورهای خارجی مداخله نکنند، کشورهای منطقه قادر به تعامل و همکاری بایکدیگر هستند.
کدام کشورها در چنین گفتوگویی بیشترین تأثیر را دارند؟
خب، کشورهایی که قدرت برتر را در این منطقه دارند. باید ببینیم که کدام کشورها در منطقه تأثیر بیشتر دارند مانند ایران، عربستان سعودی، ترکیه، مصر و... این کشورها جمعیت زیادی دارند و قدرتمند هستند و طبیعتا باید محور چنین گفتوگوی منطقهای باشند. ما کاملا برای چنین طرحی آماده هستیم و کشور قطر با هدف حل اختلافات منطقهای بدون مداخله خارجی پیشنهاد مهمی برای تشکیل یک مجمع منطقهای ارائه کرد. من فکر میکنم که کشورهای منطقه به این حد از بلوغ سیاسی رسیدهاند.
بر سر توانمندی نظامی خود مذاکره نمیکنیم
آمریکا مطرح میکند که اگر قرار باشد روابط عادی با ایران برقرار شود، باید با تهران درباره برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای مذاکره کرد.
خوب یعنی ما را خلع سلاح بکنند و پس از آن دوست ما باشند؟ این چه جور دوستی است؟ شما به خاطر دارید که با قذافی چه کار کردند؛ آن زمان که تمام امکانات او را گرفتند سپس او را نابود کردند. ما میدانیم قدرتی داریم که آنها از آن میترسند و از ما میخواهند که برای دوستی با آنها از این قدرت دست برداریم. پذیریش چنین شروطی عقلانی و منطقی نیست. بر سر این مسائل نمیتوان مذاکره کرد.