به گزارش همشهری آنلاین به نقل از سلامت، پدر و مادرها زمانی که فرزندشان رفتار آزاردهندهای را مدام تکرار میکنند به او برچسب میزنند. این کار راهی برای ابراز نارضایتی و در واقع ناامیدی آنهاست. به عنوان مثال پدر یا مادر به فرزند خردسال خود برچسب «کند بودن» میزند چون زمانی که میخواهند به مهدکودک یا بیرون از منزل بروند کودک همکاری نکرده و وقتکشی میکند.
همچنین بسیاری از والدین برخی از تجربیات دوران کودکی خود را بازتولید میکنند. به عنوان مثال والدینی که اغلب در کودکی به او «بداخلاق و بدقلق» گفته شده، ممکن است همین کار را با کودک خود انجام دهد. حتی ممکن است این برچسب را به کودک خود زده و تصور کنند که او این رفتار را به ارث برده است. در هر حال برچسب زدن والدین هیچ دردی دوا نکرده و کمکی به بهبود رفتار کودک نمیکند.
- چطور با فرزندان ارتباط برقرار کنیم؟
- چگونه با فرزند خردسال خود ارتباط موثری برقرار کنیم؟ | ۹ راه برای تقویت روابط دوستانه با کودکان
برچسب زدن ممنوع
هیچگاه به فرزند خود برچسب نزنید. در واقع زمانی که به فرزندتان برچسب «بیقرار، شیطون، تنبل، بیادب» و غیره میزنید او تصور میکند واقعا اینگونه است. اگر کودک اغلب این برچسبها را بشنود ممکن است بخواهد رفتاری را که والدین به خاطر آن سرزنشش میکنند در پیش بگیرد و مدام تکرار کند. به این ترتیب کودک ناآگاهانه به دنبال این است که شبیه تصویری شود که والدین از او دارند.
برچسبها برای کودکان آزاردهنده هستند. در واقع زمانی که آنها در اغلب مواقع نظرات منفی درباره خود دریافت میکنند اعتماد به نفس خود و همچنین اعتماد به والدین را از دست میدهند. همچنین ممکن است تصور کنند زمانی که از آنها رفتار نامناسبی سر میزند والدینشان کمتر دوستشان دارند.
برچسبهای مثبت بزنید
خیلی خوب است که به فرزند خود بگویید: «چقدر مهربونی»، «چقدر صبوری» یا «چقدر دست و دلبازی». این نظرات لذتبخش بوده و اعتماد به نفس ایجاد میکنند. با این حال بهتر است پا را فراتر گذاشته و رفتار خوب فرزندتان را با طول و تفسیر بیان کنید.
به جای اینکه بگویید: «تو دختر یا پسر مهربانی هستی» بگویید: «اسباببازیات رو به خواهرت یا دوستت دادی؟ آفرین! تو چقدر مهربونی». یا «صف نانوایی طولانی بود و تو دلت میخواست کارتون مورد علاقهات را تماشا کنید. اما با من منتظر ماندی. تو خیلی صبور هستی و این عالیه». این جملات با طول و تفسیر باعث میشوند کودک خوبی رفتار خود را بهتر درک کند و تلاش کند کارها و رفتارهای خوب را تکرار کند.
در مقابل رفتارهای نادرست بهدرستی واکنش نشان دهید
برای بهبود رفتار آزاردهنده کودکان لازم است که ابتدا علت اصلی که پشت این رفتار نهفته را کشف کنید. هر کودکی ممکن است واکنشها و رفتارهای نامناسبی بروز دهد. علاوه بر این ممکن است که نتواند همیشه آنچه میخواهد و آنچه دوست ندارد یا او را اذیت میکند را به درستی بازگو کند. ممکن است برای فهمیدن و درک احساسات و عواطف خود و آموختن واکنش درست نیاز به کمک داشته باشد. بنابراین نقش شما اینجا نیز پررنگ میشود.
برای بهبود رفتارهای آزاردهنده کودک ۳ رویه را در پیش بگیرید:
۱. دنبال علت اصلی رفتارهای آزاردهنده کودک باشید
به عنوان مثال فرزند شما عصبانی است چون خواهر یا برادرش معمولا اسباببازیهای او را برمیدارد. یا دست و پاچلفتی است چون قبل از بیرون رفتن هیجانزده میشود. بنابراین نمیتواند روی رفتارها و عملکرد خود مسلط باشد. بنابراین به جای سرزنش و برچسب زدن اول علت اصلی را جستجو کنید.
۲. به کودک کمک کنید تا احساسات خود را در قالب کلمات بیان کند
به عنوان مثال به او بگویید: «برایت سخت است که صبح زود لباسهایت را بپوشی؟ میفهمم که زمان بیشتری لازم داری و دلت میخواهد در خانه بمانی». این جملات باعث میشوند کودک احساسات خود را بیان کند و در خصوص آنچه آزارش میدهد با شما صحبت کند. به همین ترتیب احساس میکند درک شده است و این مسئله به او قوت قلب میدهد. گاهی همین مسئله کافی است تا کودک رفتار خود را بهتر کند.
۳. به کودک ابزارهای لازم برای یادگیری بروز واکنشهای مناسب را ارائه دهید
به عنوان مثال، اگر فرزندتان به دلیل استرس یا هیجان زیاد، زود دستپاچه میشود و به اصطلاح دست و پاچلفتی است، به او یاد دهید که نفس عمیق بکشد و آرامش خود را حفظ کند.
بدون شک رفتاری که برای شما آزاردهنده است فورا از بین نمیرود. لازم است که مدام تمهیداتی را تکرار کنید. صبور باشید و فرزندتان را درک کنید. او در حال رشد است و نیاز به آرامش دارد. نقش شما این است که به او کمک کنید بفهمد درونش چه میگذرد و ابزارهایی برای بروز واکنشهای مناسب را در اختیارش قرار بدهید.