به گزارش همشهری آنلاین، استاد منوچهر دوایی سهم بزرگی در تربیت بیش از ۳ نسل از پزشکان را دارد. از حضور در بیمارستان جندیشاپور اهواز در روزهای جنگ تا تدریس در علوم پزشکی شهید بهشتی و ارائه خدمات به بیماران در بیمارستان امام حسین(ع). استادی که همیشه ایمان و اخلاق برایش در اولویت بوده و حالا در پس غبار گذر ایام و بعد از ۸۶ سال خدمت دیگر در بین ما نیست.
مردی که به قول دوستانش هرگز عصبانی نمیشد و به قول همسرش «مرد مهربان و دلسوزی که هیچوقت نبود اما سایه عشقش همیشه برسر خانواده بود.» منوچهر متولد ۱۳۱۵ در تهران بود و به سبب آنکه پدرش از داروسازان به نام تهران بوده علاقه به درمان و التیام بیماران در وی نیز ظهور و بروز پیدا میکند تا آنجا که موجب میشود پس از پذیرش با نمره عالی در کنکور پزشکی دانشگاه تهران و طی دوره پزشکی عمومی برای ادامه تحصیل جلای وطن کرده و به آمریکا برود.
تحصیل در آمریکا؛ سکونت در اهواز
«منوچهر» ۹ سال در آمریکا اقامت میگزیند و پس از اتمام تحصیل در دانشگاه «جان هاپکینز» با وجود اینکه میتواند در این کشور بماند تصمیم میگیرد به میهن اسلامی بازگردد و علیرغم فراهم بودن امکانات مناسب در تهران برای خدمت اهواز را به عنوان محل خدمت بر میگزیند.
استاد دوایی پس از سکونت در اهواز در مناصب گوناگون به عنوان ریاست دانشکده پزشکی، معاونت پژوهشی دانشگاه و ریاست دانشگاه اهواز همواره در کنار دوستان و شاگردانشان برای اعتلای نام این دانشگاه تلاش کرد.
وی از سال ۱۳۶۹ عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی ایران بود و بارها به عنوان پزشک نمونه از سوی انجمن سرطان، جامعه جراحان ایران و فرهنگستان علومپزشکی شناخته شد و در سال ۱۳۹۲ مفتخر به دریافت نشان درجه یک علمی کشوری شد. دکتر دوایی موسس بیمارستان امام حسین(ع) تهران عضو هیئت موسس و هیئترئیسه انجمن سرطان ایران و از مردادماه ۱۳۹۲ به عنوان رئیسانجمن سرطان ایران برگزیده شد.
در همین زمینه بخوانید:
آشنایی با شهید چمران
هنوز چند وقتی از سکونتش در اهواز نگذشته بود که ساز ناکوک و گوش خراش جنگ به صدا در میآید؛ اما دکتر دوایی نه تنها صحنه را ترک نمیکند بلکه با تمام وجود احساس دین به وطن و تعهد بالا در خدمت به همنوعان او را در تمام مدت جنگ به عنوان جراح در جبهه نگه میدارد و دست تقدیر زمینهساز رودررویی و آشنایی او با شهید دکتر «مصطفی چمران» میشود. در میان خاطراتش از آن دوران، انجام عمل جراحی روی پای «چمران» در اتاق عمل بیمارستان گلستان اهواز آن هم بدون بیهوشی همه را شگفتزده میکند.
استاد دوایی در گوشهای از خاطراتش درباره آشناییاش با شهید چمران میگوید «نمونه بارز از خود گذشتن و جوانمردی، شهید دکتر چمران بود. در جنگ سوسنگرد با نیروهای بعث عراقی پس از فتح سوسنگرد مجروحان زیادی به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شدند و در بین این مجروحان فرمانده کل عملیات شهید چمران نیز حضور داشت ولی با وجود اینکه زخم وی وضع نامناسبی داشت ابراز نمیکرد و افراد دیگر را به سمت اتاق عمل سوق میداد.
افتخار انجام جراحی دکتر چمران را داشتم. استخوان ران شهید چمران بر اثر اصابت خمپاره له و دچار خونریزی شده بود. آن زخم، زخم بدی بود زیرا قطعات گلوله خمپاره، علف و گل و لای و هر آنچه فکر میکنید در زخمهای جنگی یا زخمهای سوانح طبیعی وجود دارد و در واقع این زخمها، زخمهای عادی نیستند.»
دکتر چمران را با اندک وسایل در دست و بدون بیهوشی جراحی کردیم
بسیاری از پزشکان در زمان جنگ به دلیل تعداد زیاد مجروحان گاهی اوقات مجبور میشدند دو عمل جراحی را همزمان در یک اتاق عمل انجام دهند. آن روز هم در اتاق عمل بیمارستان گلستان اهواز یک جراحی دیگر هم در حال انجام بود و به دلیل کمبود امکانات دکتر دوایی مجبور میشود دکتر چمران را در گوشهای از اتاق عمل و با اندک وسایل در دست و بدون بیهوشی جراحی کند.
استاد دوایی در اینباره گفته است: «مجبور شدیم بدون دستگاه بیهوشی و با تنها با استفاده از داروهای آرامشبخش جلوی خونریزی دکتر چمران را بگیریم. حین انجام عمل جراحی از پشت پردهای که جلوی صورت بیمار کشیده میشود، از وی پرسیدم که چه وضعی دارید؟ در پاسخ گفت شما کار خودتان را انجام میدهید و من نیز کار خودم را انجام میدهم.» در طول مدت جراحی دکتر چمران به هوش بوده و در حال دعا و صحبت با خداوند و قرائت آیات قرآن.
دستخط شهید چمران را روی چشم نگه داشتهایم
همان زمان که دکتر چمران در بیمارستان تحت نظر تیم جراحی بوده است، دختر ۱۲ ساله استاد دوایی از او خواست از فرصت استفاده کند و برایش از وی دستخط یادگاری بگیرد. شهید چمران با اوضاع نامناسبی که داشت یک دستنوشته با جملاتی زیبای خطاب به دختر ۱۲ سالهاش مینویسد. استاد دوایی در این خصوص میگوید «دستخط شهید چمران را تاکنون روی چشم نگه داشتهایم.»