به گزارش همشهری آنلاین، صباح زنگنه کارشناس مسائل خاورمیانه در یادداشتی نوشت:
در شرایطی که عراق با نوعی بنبست سیاسی مواجه شده است، همواره این سؤال مطرح میشود که آیا سازوکار انتخاباتی در این کشور پاسخگو نیست؟ در پاسخ به این سؤال نمیتوان با اطمینان گفت که انتخابات در عراق جواب نمیدهد. درواقع باید توجه داشت که سازوکار انتخاباتی در عراق تاکنون نتوانسته به خوبی اجرا و پیادهسازی شود. عواملی در بافت عراق باعث میشود که سازوکار انتخاباتی در این کشور به خوبی عمل نکند. این عوامل سطوح مختلفی دارد و تأثیرات خود را بر انتخابات و سازوکارهای سیاسی میگذارد.
بن بست در انتخابات اخیر عراق
طی ۶سال اخیر، ۲ انتخابات در عراق برگزار شده که در هر دو دوره دخالت یکسری عوامل داخلی و نیروهای خارجی باعث شد تا سلامت انتخابات تحت الشعاع قرار گیرد. این دخالتها ازجمله در جریان فرایند الکترونیکی و دیجیتال انتخابات و همچنین شمارش آرای انتخاباتی تأثیرگذار بودند و تشکیلاتی که بهعنوان گروه یا کمیته نظارت بر انتخابات کار میکرد، نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد. در میان نیروهای مداخلهگر خارجی نیز، بهطور مشخصی کشور امارات متهم به دخالت در روند برگزاری انتخابات شد.از سوی دیگر گروههای سیاسی عراق نشان دادند که در انتخابات اخیر نتوانستند از همه ظرفیتهای داخلی خود بهره گیرند. براین اساس، شاهد هستیم که گروههایی مانند چارچوب هماهنگی شیعیان، حداقل حدود ۲میلیون و ۶۰۰هزار رأی داشتند، اما تعداد کرسیهای کمتری به نسبت دیگر گروهها بهدست آوردند. صدریها درحالیکه بین ۷۰۰تا ۸۰۰هزار نفر حامی دارند، اما کرسیهای بیشتری در انتخابات کسب و ۷۳کرسی بهدست آوردند. چارچوب هماهنگی شیعیان با وجود حامیان بیشتر، ۳کرسی از جریان صدر کمتر بهدست آوردند.
این وضعیت نشان میدهد که نحوه چیدمان چارچوب هماهنگی در جریان رقابتهای انتخاباتی خیلی نارسا بود و آنها نتوانستند از همه ۲میلیون و۴۰۰هزار حامی خود، رأی لازم را بهدست آورند. درحالیکه چارچوب هماهنگی شیعیان حداقل میتوانست ۱۴۰کرسی را در انتخابات بهدست آورد. ایراد کار چارچوب هماهنگی از آنجا بود که آنها نتوانستند افراد مورد نظر خود را بهدرستی در محلات و مناطق عراق توزیع کنند. در مواردی افراد همسوی چارچوب هماهنگی در یک محل و منطقه با هم رقابت میکردند و این شرایط باعث شد تا آرای چارچوب هماهنگی شیعیان شکسته شود. در مقابل، جریان صدر به خوبی توانست از این وضعیت استفاده کند و نامزدهای خود را در محلات مختلف به خوبی توزیع کند و در کمتر منطقهای نامزدهای صدر با هم رقابت میکردند.
از سوی دیگر یکی از دلایل شکست چارچوب هماهنگی آن بود که در روز انتخابات، نیروهای طرفدار صدر در حوزههای رأیگیری حضور داشتند و به مردم فشار میآوردند که به چه کسانی رأی بدهند یا ندهند، این موضوع در نتیجه انتخابات کاملا تأثیر گذاشت. تغییر سازوکار انتخاباتی نیز مشکلات دیگری را بهوجود آورد. در قانون پیشین انتخابات، احزاب و گروهها میتوانستند لیست مشترک بدهند، اما در این انتخابات خبری از لیست مشترک نبود و رأی به افراد داده میشد. لذا در انتخابات قبلی گروه فتح و دولت قانون بهصورت مشترک لیست واحد دادند و توانستند تعداد قابل توجهی از کرسی پارلمانی را بهدست آورند. در قانون جدید، رأیگیری بر مبنای افراد بود و دیگر لیستهای مشترک انتخاباتی وجود نداشت.
تناقض قومیت و انتخابات
اعتراض و درگیری در جریان انتخابات در دیگر کشورها نیز وجود دارد و مشهورترین آن هماکنون وضعیتی است که سال گذشته در آمریکا رخ داد و در جریان آن طرفداران ترامپ به کنگره حمله کردند.
جالب بود که حامیان ترامپ هم مدعی دخالت خارجی در انتخابات بودند.
در شرایطی میتوانیم اعلام کنیم که سازوکار انتخاباتی پاسخگوی شرایط عراق نیست که از اصول انتخاباتی دور شویم و بیشتر بر مسائل قومیتی و عشیرهای تکیه کنیم. در این وضعیت قطعا دمکراسی پاسخ نخواهد داد. عرف و رسوم گروههای قبیلهای و رسوم خاندانی و خانوادگی همواره در عراق حاکم بوده و هست، اما انتخابات هم در این کشور جوابگو بوده است، مگر آنجا که مسائل قومی برجسته شده است.
در عین حال نمیتوان انکار کرد که فرهنگ عشیرهای، قبیلهای و خانوادگی در انتخابات عراق بهشدت تأثیرگذار است؛ ازجمله روش مقتدی صدر در اعتراضات اخیر براساس تأکید بر حاکمیت خاندانی صدر. چون خاندان صدر بهصورت تاریخی در دوره پادشاهی عراق موقعیت رئیس پارلمان را داشتند و سپس برای دورهای کوتاه پست نخستوزیری را هم بهدست آوردند. سیدمحمد صدر، در دوره پادشاهی عراق رئیس پارلمان بود و در مدت کوتاهی هم نخستوزیری را در دست داشت.
از طرف دیگر، خاندان صدر ۲ شهید بزرگ را تقدیم ملت عراق کردند. «شهید محمدباقر»، عمو و پدر زن مقتدی صدر و «شهید محمد محمد صادق»، پدر مقتدی صدر، در عراق بسیار مورد احترام و جمعیت زیادی حامی آنها هستند. بر این اساس صدر نیز برای خود در حاکمیت عراق اولویتی قائل است و سعی دارد که حاکمیت خاندان صدر را در اداره کشور تثبیت کنند. عدهای از عراقیها این تفکر را میپذیرند و مدافع آن هستند و از صدر حمایت میکنند.
در این میان برخی گروههای نزدیک به جریان سابق بعث عراق از اقدامات صدر سوءاستفاده میکنند. این گروههای سابق بعثی اکنون در عراق نامهای دیگری دارند و از میان اهل سنت عراق تشکیلاتی با عنوان «حزب تقدم» را تشکیل دادهاند. حزب تقدم، جریان صدر را فرصت خوبی برای بازگشت به قدرت میداند و از همین رو در تلاش است تا زیر چتر اعتراضات جریان صدر پنهان شود و خود را به جریان صدر نزدیک نشان میدهد. این گروههای بعثی درواقع بازماندگان سران سابق حزب بعث، خویشاوندان و اقوام آنها هستند، اما خود را بعثی نمینامند بلکه عناوین دیگری برای خود انتخاب کردهاند.
با این حال، جریان صدر هرگونه همراهی، نزدیکی و ائتلاف با این گروههای نزدیک به بعثی را بهشدت رد میکند، اما این گروهها، اعتراضات صدر را فرصت خوبی برای بازگشت به قدرت میدانند و بهصورت غیرمستقیم از اعتراضات جریان صدر سوءاستفاده میکنند.
در عین حال باید توجه داشت که دمکراسی صرفا در صندوق انتخابات نیست و بخش دیگری از دمکراسی توانایی عزل حکومت است. در واقع عزل حکومت یا از طریق پارلمان صورت میگیرد یا از طریق اعتراضات خیابانی و همواره در این میان گروهی برنده است که بتواند از هر دو ابزار استفاده کند. اکنون نیز بهنظر میرسد که جریان صدر در تحولات عراق دست برتر دارد، چون هم توانسته روند کار پارلمان را مختل کند و هم نبض اعتراضات خیابانی را در دست بگیرد. اما باید توجه داشت که کشاندن اختلافات به خیابان راهحل درستی برای احزاب و گروههای سیاسی نیست و ممکن است به هرج و مرج منجر شود.
اختلافات صدر با چارچوب هماهنگی شیعیان
اختلاف صدر با چارچوب هماهنگی شیعیان نشات گرفته از اختلاف شخصی او با نوری المالکی، عضو چارچوب هماهنگی و نخستوزیر پیشین عراق است. درواقع یک موضع شخصی از طرف صدر نسبت به نوری المالکی وجود دارد. این اختلاف به دلیل برخورد شدید با جریان صدر در زمان نخستوزیری نوری المالکی در بصره، کربلا و نجف است. رویداد اول در بصره در اوایل دولت نوری المالکی رخ داد و در آن شخص نوری المالکی در بصره حاضر شد و نیروها را بسیج کرد تا نیروهای جریان صدر را که مشغول اعتراض بودند، محاصره کنند و درنهایت هم آن را شکست داد. رویداد بعدی در کربلا رخ داد و نیروهای صدر در نیمه شعبان به دنبال مسلط شدن در کربلا بودند، اما نوری المالکی اجازه تسلط جریان آنها را در کربلا نداد. رویداد سوم نیز در بغداد رخ داد و زمانی بود که نیروهای صدر به بهانه حمله به نیروهای آمریکایی با استفاده از سلاحهای سنگین و خمپاره، محل اقامت نوری المالکی را همزمان با اهداف آمریکایی هدف قرار دادند. در این رویداد، نوری المالکی خواستار خروج نیروهای آمریکایی شد و سپس بهشدت با جریان صدر برخورد کرد.
این ۳ رویداد درواقع به مثابه شکست برای جریان صدر بود. لذا حتی در جلسات چارچوب هماهنگی نیز صدر هیچ ارتباطی با نوری المالکی برقرار نکرد. اگر نوری المالکی بخواهد از این اوضاع به نفع مردم استفاده کند، باید از مقتدی صدر عذرخواهی کند که البته این عذرخواهی به لحاظ سیاسی برای نوری المالکی مطلوب نیست اما میتواند به گشایشی در فضای فعلی عراق منجر شود.