به گزارش همشهری آنلاین، طبق روال سالهای گذشته حتی قبل از انتشار اسامی و اطلاعات نفرات برتر کنکور سهم ناچیز مدارس دولتی در بین شاگرد اولهای کنکور قابلپیشبینی بود. حالا طبق فهرست منتشر شده تنها یک نفر از رتبههای برتر از مدرسه دولتی است و یکی هم از مدرسهای نمونه دولتی که سطح آموزشیاش با مدارس دولتی عادی متفاوت است. این تفاوت در سطح آموزش در میان مدارس استعداد درخشان و برخی مدارس غیرانتفاعی با مدارس دولتی، از زمین تا آسمان است. حتی مدارس دولتی عادی در یک شهر هم در مناطق مختلف شهر با یکدیگر متفاوتند. با این همه شاید نتوان قبولی در ماراتن و رقابت نابرابر کنکور را معیار درستی از سنجش تفاوت سطح مدارس دولتی عادی با دیگر مدارس دانست.
عملکرد مدارس دولتی عادی بر خلاف دانشگاههای دولتی به گونهای بوده که دانشآموزان و اولیای آنها ترجیح میدهند هر طور شده فرزندانشان را به مدارس غیردولتی یا لااقل مدارس دولتی خاص بفرستند تا شاید بتوانند به قبولی آنها در دانشگاه دل ببندند. این در حالی است که رهبر انقلاب همواره تأکید کردهاند باید سطح و کیفیت مدارس دولتی از لحاظ آموزشی و تربیتی به گونهای شود که دانشآموزان احساس نکنند با تحصیل در این مدارس امکان قبولی آنها در کنکور کمتر است.
از بین ۴۰ داوطلب برتر کنکور تنها دو نفر یکی در مدرسه دولتی و دیگری در مدرسه نیمهدولتی درس خواندهاند. ۲۹ داوطلب (۷۲ درصد) در مدارس استعدادهای درخشان تحصیل کردهاند. ۲۳ درصد از داوطلبان در مدارس غیرانتفاعی درس خواندهاند. دست برتر مدارس استعداد درخشان در دو گروه آزمایشی هم از دیگر موضوعاتی است که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت. امسال ۱۰ نفر اول گروه علوم تجربی و همچنین پنج نفر اول گروه زبان، در مدارس استعداد درخشان درس خواندهاند. یعنی در عمل سمپادیها راه را حتی روی دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی در این دو گروه بستند.
مقایسه این آمار با ترکیب مدارس رتبههای برتر سال ۹۹ نشان از رشد سهم سمپادیها دارد. در آن سال دانشآموزان استعدادهای درخشان ۶۷ درصد، غیرانتفاعی ۱۸، نمونه دولتی ۱۰ درصد و دولتیها ۵ درصد رتبههای برتر را در اختیار داشتند. ۳۸ درصد تهرانیها جزو نفرات برتر و ۴۰ درصد آنها نفرات برتر ریاضی و علوم انسانی هستند.
تنزل در مدارس دولتی عادی
سال ۹۸ بود که اعلام نتایج کنکور یک واقعیت تلخ از چالشهای نظام آموزشی کشور را به شکلی جدی عیان کرد. در میان پذیرفتهشدگان کنکور سراسری با رتبه زیر هزار حتی یک نفر از دانشآموزان مدارس دولتی هم دیده نمیشد! این مسئله نشان داد به رغم تأکید قانون اساسی کشورمان بر برخورداری تمامی آحاد جامعه از آموزش و پرورش رایگان و با کیفیت، در نظام آموزشی ما درآمد، منطقه جغرافیایی و طبقه اجتماعی یکی از معیارهای اصلی دریافت آموزش کیفی و برخورداری از تربیت و پرورش متعالی شدهاست.
این ماجرا در سالهای بعد هم به گونهای تکرار شد و سهم مدارس دولتی صفر نه ولی در حد یکی دو نفر بود آن هم نه مدارس دولتی عادی که اغلب دانشآموزان در آنها درس میخوانند. امسال هم دوباره شاهد تکرار همان نتایج در میان برگزیدگان کنکور سراسری هستیم با این تفاوت که توزیع جغرافیایی رتبههای برتر کنکور امسال نسبت به سالهای قبل قابل قبولتر است و سهم دانشآموزان پایتختنشین در این جمع کاهش داشته است، اما همچنان تمامی رتبهها متعلق به دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی و استعداد درخشان است و تنها برگزیده مدارس دولتی دانشآموز مشهدی است که در یک مدرسه نمونه دولتی درس میخواندهاست.
چالش مدارس دولتی
تفاوت قابلتوجه سطح مدارس دولتی و غیردولتی موضوعی غیرقابلانکار است. یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش هم این مسئله را قبول دارد و در یک برنامه تلویزیونی به صراحت در اینباره اظهارنظر کرده و گفتهبود: «مدارس خاص دولتی مانند مدارس استعدادهای درخشان یا مدارس نمونه، بسیار مورد استقبال خانوادهها هستند. در این مدارس شاهد پذیرش اکثر دانشآموزان در دانشگاههای خوب کشور هستیم، اما سوی دیگر مدارس دولتی هم وجود دارد که به علت عدم وجود نیروی انسانی کافی و مناسب، متأسفانه ورود به دانشگاه خوبی نداریم، بنابراین ۸۰ درصد رتبهها در تمام گروههای آموزشی به مدارس خاص دولتی اختصاص دارد.»
سید مجید حسینی، استادیار دانشگاه تهران هم درباره سهم ناچیز مدارس دولتی در رتبههای برتر کنکور میگوید: «خصوصی شدن آموزش درمان و هر چیزی که برای مردم حیاتی است، موجب میشود اختلاف طبقاتی ایجاد شود. امروز تمام رتبههای زیر هزار کنکور دانشآموزان مدارس غیر انتفاعی یا سمپاد هستند و بچههای مدارس دولتی، هیچ سهمی از رتبهها و دانشگاههای برتر ندارند. دلیل این ماجرا این نیست که بچههای مدارس دولتی کم هوشند، بلکه دلیل آن این است که بچههای مدارس دولتی پول ندارند. حتی اگر پول هم داشته باشند در شهرها و مناطقی زندگی میکنند که مجموعه مدارس غیرانتفاعی وجود ندارد تا بتوانند این افراد هم در دانشگاههای خوب قبول شوند.»
از نگاه وی هر جایی که کالای عمومی همچون آموزش و درمان را به محل کاسبی و سرمایهداری تبدیل کنیم اختلاف طبقاتی ایجاد میشود. حسینی تصریح میکند: «ما هر چه بیشتر آموزش را خصوصی کنیم چه در قالب مدارس غیرانتفاعی، چه بستههای حمایتی، چه معلمین خرید خدمت و هزار جور خصوصیسازی دیگری که در آموزش و پرورش انجام میشود، در حقیقت نابرابری ایجاد کردهایم و به آنهایی که پول کمتری دارند، سهم کمتری از آموزش با کیفیت دادهایم. این کار خلاف قانون اساسی است.»
حسینی معتقد است مدارس سمپاد نباید از مردم پول بگیرند و رهبری گفتهاند باید سازمان سمپاد، سازمانی باشد که نخبگان را شناسایی میکند. وی تصریح میکند: «سؤال من این است مگر در مناطق محروم و در میان کسانی که پول ندارند نخبه نداریم؟ اما من نمیدانم چرا سمپاد به عنوان یک ارگان دولتی پول میگیرد. همین نابرابریهای آموزشی موجبشده در حالی که در سالهای گذشته در میان دانشآموزان مناطق محروم هم رتبههای برتر کنکور را شاهد باشیم، اما حالا دستیابی به این رتبهها برای این بچهها دیگر امکانپذیر باشد.»
رتبههای برتر کنکور معیار سنجش مدارس دولتی نیست
نعمتالله فاضلی نگاه متفاوتی به ماجرا دارد و در عین پذیرش تفاوت سطح آموزش در مدارس دولتی و غیردولتی به «جوان» میگوید: «واقعیت این است که مدارس تیزهوشان باهوشترین بچهها را جدا میکنند و سطح آموزش آنها هم با مدارس عادی دولتی متفاوت است و حمایت بیشتری از آنها صورت میگیرد، اما آیا کنکور و رتبههای برتر برای مقایسه مدارس دولتی با تیزهوشان و غیر انتفاعی درست است یا خیر باید گفت این نگاه، نگاهی نخبهگرا است و دانشآموزانی که زیر هزار گرفتهاند، باید دید درصد توزیعیشان با مدارس غیردولتی و تیزهوشان چگونه است و این مسئله میتواند ملاک بهتری برای چنین مقایسهای باشد.»
وی معیار دانستن رتبههای برتر برای توانمندی مدارس را جوی نادرست میداند، اما در عین حال تصریح میکند که تفاوت سطح آموزش در کشور خیلی زیاد است.
وی در پاسخ به انتقاداتی که به جدا کردن تیزهوشان از کودکان عادی وارد میشود، میگوید: مقام معظم رهبری بر بحث استعداد درخشان در دوره ابتدایی تأکید دارند، اما اینکه در دوره متوسطه اول هم باید تیزهوشان داشته باشیم یا نه این مسئله مورد تردید است. من معتقدم برای متوسطه دوم تیزهوشان لازم است و باید سطح آموزشی متفاوتی داشته باشیم، اما اینکه از ششم ابتدایی کنکور زودرس داریم و دانشآموزان را به سوی تیزهوشان سوق میدهیم، درست نیست، چون هدف متوسطه اول استعدادیابی است، اما اصل تفکیک دانشآموزان نخبه به شیوههای متداول لازم است.»
تعمیق شکاف طبقاتی در آموزش
شکاف طبقاتی در نظام آموزشی با ۲۳ مدل مدرسه در کشور روز به روز عمیقتر میشود؛ مدارسی که اغلبشان رایگان نیست و در نتیجه طبقات فرودست نمیتوانند در آنها تحصیل کنند. سیدجلال موسوی، مدیر کل دفتر تدوین و راهبری اسناد و سیاستهای آموزش و پژوهش ستاد علم و فناوری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی پیش از این گفته بود، ۸۱ درصد رتبههای زیر ۳ هزار دهک هشت تا ۱۰ هستند. حدوداً ۱۹ درصد رتبههای زیر ۳ هزار هم برای هفت دهک بعدی است و جالب اینکه ۴۸ درصد از رتبههای زیر ۳ هزار فقط دهک ۱۰ هستند. در ورودی گروه فنی و مهندسی دانشگاه صنعتیشریف ۱/۵۵ درصد فقط از یک دهک یعنی دهک دهم هستند. بعد آن طرف دهک یک صفر درصد، دهک دوم سه نفر! مقایسه کنید با دهک دهم که ۳۵۱ نفر هستند و این فاصله خیلی زیاد است.