همشهریآنلاین - فتانه احدی: بیش از یک سال از تصرف حکومت توسط طالبان در افغانستان می گذرد. ریحان سادات که قبل از حکومت طالبان در نهاد مدنی در قسمت دادخواهی و پژوهش و نظارت اجتماعی کار میکرد و با رستورانداری، کسب و کاری مستقل داشت، با روی کار آمدن طالبان زندگیاش کاملا تغییر کرد و همه آنچه در گذشته داشت را از دست داد.
او اکنون یک فعال سیاسی و مدنی در کشور خود است و در یکی از نهادهای پژوهشی به مبارزات مخفیانه خود ادامه میدهد. او میگوید که زنان در یک سال اخیر از حقوق ابتدایی نیز بهرهمند نیستند و معترضان به این وضعیت مجبورند که مخفیانه فعالیت داشته باشند و صدای خود را به گوش جوامع جهانی برسانند.
او حتی یکی از نگرانیهایش وجود جاسوسانی است که گهگاه در فضای مجازی با آنها همراهی میکنند تا از فعالیت های این افراد مطلع شوند و حتی برای دست یافتن به هویت آنها نیز تلاش میکنند. ریحان سادات میگوید که آنها با دیگر مبارزان زن با کدهای مخصوص به خود ارتباط برقرار میکنند.
در ادامه گفتوگوی همشهری آنلاین با «ریحان سادات» فعال مدنی و سیاسی افغانستان را بخوانید.
شرایط زنان افغانستان در حال حاضر چگونهاست؟ از ابتدای حضور طالبان تا الان چه اتفاقاتی برای زنان افتاده، آیا پیشرفتی داشتهاند یا نه، وضعیت بدتر شده است؟
قبل از سقوط دولت افغانستان و حکومت طالبان، زنان به حقوقی داشتند که اکنون از آن منع شدهاند. تحصیل، حکومت داری، انجام امور معمول در زندگی، کار و فعالیتهای اجتماعی از زنان گرفته شده است.
هر چند که مردان نیز دچار مشکل شدند اما زنان افغانستان بیشتر صدمه دیدند. طالبان یک حکومت مردسالاری ایجاد کرده که زنان هیچی سهمی در آن ندارند. در دنیای امروز و جوامع کنونی زنان هیچ حقوق شهروندی ندارند. عدالت اجتماعی از جامعه افغان رخت بربسته است.
ایدئولوژی حاکم بر افغانستان، باعث شده زنان دیده نشوند. در همه نهادها و سازمانهای افغانستان مردانی که تا دیروز در دشت و صحرا میجنگیدند، اکنون عهدهدار مسئولیتهایی شدهاند که هیچ سررشته و تخصصی در آن ندارند و حتی الفبای ابتدایی آن را نمیدانند. برای مثال در دادگستری مردان جنگجویی احکام شریعت صادر میکنند که هیچ آشنایی با علم قضا ندارند.
افراد طالبان از یک قوم هستند که حاکمیت را به دست آوردهاند و سایر اقوام را در هیچ مسائل سیاسی سهیم نمیکنند.
در این شرایط حاکم بر افغانستان صدای زنان صدایش شنیده نمیشود. خانه را بهترین جا برای زنان میدانند. ما حتی به امکان تفریحی و زیارتی هم نمیتوانیم برویم. در اماکن متبرکه دو طالب حضور دارند که با الفاظ بد و رکیک زنان را از زیارت منع میکنند، اینها به عقاید ما هم تعرض کردهاند. یک زن سرپرست خانوار حتی نمی تواند فرزندانش را بدون محارم خود به دکتر ببرد. و حتی به تنهایی مجاز به سفرهای داخلی و خارجی نیست.
چنین اتفاقاتی در دنیای امروز حتی قابل باور نیست چه برسد که مجبور به تحمل آن باشیم.
مشکل دیگر اینکه در درگیریهای گروهها و قومهای مختلف با طالبان، نه تنها خود گروه سرکوب میشوند بلکه زنان و کودکانشان صدمه میبینند، آنها آسیبپذیر قشر در تنشهای افغانستان هستند. در بسیاری از ولایات مخالفان طالبان در کوه و بیابان آواره هستند و به زنان و کودکان تعرض شده است.
در محکمههای صحرایی بدون حضور قاضی رای صادر میکنند. به راحتی زنان را سنگسار میکنند. این رفتارها باعث شده است که زنان صدمههای روحی و روانی جدی ببینند و به حاشیه رانده شدهاند.
نمایندگان سابق افغانستان که اکنون در کشورهای اروپایی وآمریکایی به سر میبرند، آیا فعالیتهای حمایتی از زنان در جوامع بینالملل دارند یا خیر؟ و فعالیت هایشان چه میزان میتواند موثر باشد تا صدای زنان افغان را به گوش جهانیان برسانند؟
بسیاری امثال فوزیه کوفی و شکریه بارکزی نمایندگان ما درسازمان ملل و نشستهای بینالمللی، صدای ما هستند و حتی یک پارلمان مجازی آنلاین ایجاد کردهاند. اما این فعالیتهای به صورت نمادین انجام میشود و صدای واقعی زنان ما نیست. این پارلمان را هم تنها برای حفظ نام خود در اذهان عمومی و برای حفظ قدرت و شهرت خود ایجاد کردهاند و نماینده واقعی زنان ما نیستند و برای اینکه اگر این حکومت لغو شد در حکومت بعدی بتوانند جایگاهی داشته باشند.
هیچ یک از آنها به صورت حقیقی از افغانستان نمایندگی نمیکنند. اینها سعی میکنند صدای زنان افغان باشند اما در سیاستهای جهانی هیچ یک تاثیرگذار نیستند. در دوره جمهوریت نیز زن و مرد در مذاکرات صلح در دوحه حضور داشتند، دادخواهی کردند اما هیچ یک تاثیر نداشت و ما شکست خوردیم و بانی این شکست هم قدرتهای جهانی بودند که فقط خواستههای خود را بر کرسی نشاندند و متاسفانه ما جز بازیچه نبودیم.
می توانیم بگوییم دادخواهیهای آنها تاثیری ندارد مگر اینکه برخی از این کمکها به افغانستان برسد. البته دادخواهیهایی که صورت میگیرد هم بسیار مقطعی است. مشکلات افغانستان ریشهیابی نمیشود. برای مثال باید فشار حداکثری برای بازگشایی مدارس صورت گیرد، که تاکنون صورت نگرفته است.
اکنون از زنان فعال مدنی که دستگیر شدهاند، اطلاعی دارید؟ تعدادشان مشخص است؟
در مورد زنان دستگیر شده، به دلیل جامعه بسته افغانستان کسی حرف نمیزند. خانوادهها دوست ندارند بگویند که زنان و دخترانشان را طالبان بردهاند. بعضی مثل زهرا محمدی از قوم هزاره و شیعه هستند که دید باز دارند و دادخواهی میکنند تا آزادی خود را به دست آورند. چه در زندان چه در بیرون از زندان به دنبال دادخواهی هستند. بسیاری از زنان که در زندان هستند و شکنجه شدهاند حتی نامی از آنها به میان نمیآید. دخترانی که در ابتدای حاکم شدن طالبان در تظاهرات شرکت کرده و دستگیر و به زندان برده شدند، اخباری که از زندان میرسید تاسف بار بود. حتی نوع شکنجه ها بهگونهای بود که حتی نمیتوان در مورد آن صحبت کرد.
مقامات طالبان از شبکههای اجتماعی هراس دارند، چرا که شبکههای اجتماعی هنوز هم در افغانستان فعال است و صدای زنان را به گوش دیگران میرساند. تعداد زنان دستگیر شده مشخص نیست. اما ۴ نفر تیرباران شدند و بسیاری نیز در دشتها و صحرا کشته شدهاند.
فعالیتهای سیاسی و مدنی الان به چه صورت است؟
فعالیتهای ما اکنون در شبکههای مجازی صورت میگیرد. قبلا به صورت حضوری صورت میگرفت اما اکنون سعی میکنیم برای حفظ امنیت و به صورت مخفیانه به فعالیتهای مدنی، سیاسی خود ادامه دهیم. و سعی میکنیم تا بسیار مواظب جاسوسان باشیم تا راپورتی از سوی آنها صورت نگیرد.
سعی داریم با هویت مستعار فعالیت کنیم و بر اساس کد با هم ارتباط برقرار میکنیم تا هویتمان فاش نشود و اینگونه صدای خود را به گوش جوامع بینالملی میرسانیم.
برخی از این تظاهراتها هدفمند بود. بعضی نهادها، گروهای مختلف را به تظاهرات تشویق میکردند و می خواستند که مردم تصویر و ویدئوها را از طریق فیسبوک منتشر کنند و وعده خروج آنها را از افغانستان میدادند که همه اینها سرابی بیش نبود. به من هم چنین پیشنهای شد که من با چنین هدفی در هیچ تجمعی شرکت نکردم. بیشتر این اقدامات نیز از سوئیس و آلمان و آمریکا رهبری میشدند. اکنون هم هیچ تظاهرات دلسوزانه و خودجوش در افغانستان وجود ندارد.
جاسوس هم از طرف طالبان بین شما وجود دارد؟
برخی از گروههایی که ما تشکیل داده بودیم بعد از مدتی از دسترس خارج شد چرا که از داخل گروه زنانی بودند که آمار دیگران را به طالبان میدادند.
یعنی جاسوس زن؟
بله متاسفانه. البته در هر جایی دو دستگی وجود دارد. وجود جاسوسان زن از سوی طالبان اکنون یکی از نگرانیهای فعالان مدنی در افغانستان است. حتی بسیاری از زنان که به نوعی ماموران طالبان محسوب میشوند، با زنان دیگر برخورد بد دارند. به همین دلیل گروههایی که قبلا داشتیم از بین رفته و ما فعالیتمان را محدود کردیم.
این موارد برای مردمی که دید منفی به مسائل دارند فضا را باز کرده، چرا که نگاه آنها با حکومت یکی است. بسیاری نیز برای پیش بردن منافع خود سعی میکنند با حکومت همراهی کنند.
چرا حکومت با فعالیت زنان در ان.جی.او ها مخالفت نمیکند؟
زنان در نهادهای دولتی فعالیت ندارند، اما در «ان.جی.او»های داخلی و خارجی فعالیت دارند، یکی از دلایلی که امروز حکومت آنها را تحت فشار قرار نمیدهد و آنها همچنان اجازه ادامه فعالیت دارند، فعلا این حکومت با کمک دولتهای خارجی پار برجاست. در هر منطقهای ۹۵درصد مردم از این کمکها دریافت میکنند. اگر دولت خارجی کمک رسانی نکند، صدای مردم در میآید. در جامعهای که رشد نکرده باشد و حقوق خود را نمیشناسد، فقط به نان و آب قانعاند، دیگر چیزی نمیخواهند. مردم ما نیز چنین هستند، غیر از مردم شهرنشین مردم دیگر قومها توقع دیگری ندارند. بنابراین حکومت به نوعی وابسته به کمکهای خارجی است چراکه صدای مردم را خاموش نگهدارند.
رفتن افراد باسواد و نخبگان از کشور چه تبعاتی برای افغانستان خواهد داشت؟
ما حتی بر این عقیده هستیم که رفتن افراد تحصیلکرده و باسواد و نخبگان کشور به کشورهای همسایه و اروپا و آمریکا جنبه سیاسی دارد. چرا که اگر این افراد در کشور ما نباشند، تسلط دیگر کشورها بر کشور ما بیشتر خواهد شد.
به عقیده ما افرادی که سواد دارند و سخنرانان خوبی هستند، میتوانند جریان در کشور ایجاد کنند و جامعه را علیه حکومت و نظامی که بر خلاف حقوق مردم باشد رهبری کنند. اما اینها از کشور رانده میشوند یا از سوی کشورهای دیگر فراخوانده میشوند.
بسیاری نیز با علاقه و اشتیاق خود به کشورهای دیگر میروند. قشر باسواد درصدد هستند که از این کشور خارج شوند و به کشورهای دیگر بروند.
اگر چنین فضایی ایجاد شود که البته اینگونه شده است و ملت و دولتی که نتواند روی پای خود بایستد به راحتی ابزار دیگر کشورهای خواهد شد. بنابراین قدرتهای نظام بینالمللی از مردم و منابع ما استفاده خواهند کرد.
افغانستان منابع طبیعی بسیاری دارد. کشور ما پلی است که غرب را به چین وصل میکند، اما با این وضعیت فعلی نمیتوان از این منابع استفاده کرد.
اگر این وضعیت ادامه یابد رفته رفته کشورهای دیگر و قدرتهای جهانی بر کشور ما چیره خواهند شد.