سفر این هیات در حالی صورت میگیرد که نهادهای بینالمللی نسبت به کمبود مواد غذایی در افغانستان و بروز گرسنگی در زمستان امسال در این کشور هشدار دادهاند.
یکی از اهداف هیات شورای امنیت در این سفر یافتن پاسخ روشن به پرسشهایی است که اکنون همه در پاسخ به آن درماندهاند؛ با وجود همه کمکهای مالی و غذایی کشورهای بزرگ به افغانستان چرا این کشور هنوز دچار بحران گرسنگی است؟
برای بهبود اوضاع در آینده افغانستان چه باید کرد؟ آیا جنگ راه مناسبی است و اگر نیست چه راه حل جایگزینی برای آن وجود دارد؟ شبکه خبری بیبیسی 23 نوامبردر گزارشی تحلیلی، این سفر و پرسشهای پیش روی هیات شورای امنیت سازمان ملل را بررسی کردهاست.
یک هیات بلندپایه شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی پیشرفت در زمینه تامین صلح و بازسازی افغانستان هفته گذشته وارد پایتخت این کشورشد.
از سال 2001 میلادی که شورای امنیت سازمان ملل متحد به اعزام نیروهای حافظ صلح (ایساف) به افغانستان رای داد، این نخستین باری است که هیات بسیار بلندپایهای از شورای امنیت این سازمان به افغانستان سفر میکند و این خود اهمیت این سفر را نشان میدهد.
در 7 سال گذشته تا کنون هزاران سرباز خارجی در افغانستان سرگرم نبرد با شورشیان مخالف دولت و همچنین کمک به حفظ صلح در افغانستان هستند. از سوی دیگر ارتش افغانستان بیش از50 هزار نیروی آموزشدیده دارد. براساس گزارشها نفرات پلیس افغانستان نیز به بیشتر از 50هزار نفر رسیده است.
با این همه گزارش هایی که روزانه از افغانستان مخابره میشود به وضوح نشان میدهد که هنوز هیچ جای این کشور حتی کابل، پایتخت، از امنیت قابل اطمینانی برخوردار نیست.
از حضور نیروهای نظامی بیش از 30 کشور در افغانستان که بگذریم، تعهد میلیاردها دلار در چند کنفرانس بینالمللی (توکیو، لندن، پاریس) در 7 سال گذشته نشاندهنده توافق نظر و همکاری کم سابقه جهانی در مورد افغانستان بوده است.
اما هیچ کس از نتیجه و ماحصل این حضور فعال و همکاری کم سابقه راضی نیست؛ نه جامعه جهانی، نه دولت افغانستان و نه مردم این کشور.
حامد کرزی، رئیسجمهوری افغانستان، هفته پیش در مصاحبهای با بیبی سی گفت: باید یک میلیون بار بهتر کار میکردم.
مردم افغانستان میگویند، تاثیر کمکهای بینالمللی را در زندگی روزانهشان حس نکردهاند و گزارشها حاکی است که میلیونها نفر در این کشور در معرض خطر گرسنگی قرار دارند.
گرسنگی تهدیدی بزرگتر از طالبان
یک نهاد پژوهشی انگلیسی گرسنگی در افغانستان را تهدیدی بزرگ تر از شورش طالبان در این کشور خوانده و خواهان اقدام بینالمللی برای رساندن مواد غذایی برای هزاران افغان نیازمند شده است.بنیاد متحد خدمات سلطنتی بریتانیا
(The Royal United Services Institute) هشدار داده است که بیش از 8 میلیون نفر در افغانستان بهدلیل کاهش محصولات کشاورزی در این کشور و افزایش بهای مواد خوراکی در جهان، زمستان امسال با مشکل شدید کمبود مواد غذایی مواجه خواهند شد.
تحلیلگران این نهادمیگویند با آنکهحملات طالبان در کانون توجه جهانیان قرار دارد، گرسنگی و سوءتغذیه گسترده، احتمالاً مانعی بزرگتر بر سر راه توسعه در افغانستان است.
این مؤسسه انگلیسی هشدار داده است که اگر جامعه جهانی پیش از فرارسیدن زمستان، برای حل مشکل کمبود مواد غذایی در افغانستان اقدام نکند، مردم این کشور با مشکلات بیشتری مواجه خواهند شد.این نهاد همچنین در گزارش خود آورده است که اگر کشورهای حامی بازسازی افغانستان دست به اقدامات هماهنگ در این مورد نزنند، اعتبار و صلاحیت این کشورها تضعیف خواهد شد.
وزارت کشاورزی افغانستان هم کمبود مواد غذایی در این کشور را نگرانکننده خوانده و در عین حال میگوید برای رسیدگی به این مشکل برنامههای فوری را در پیش گرفته است.
در گزارش این نهاد انگلیسی تخمین زده شده که افغانستان ظرف 4 ماه آینده به ۹۵ هزار تن مواد خوراکی نیاز دارد، اما مقامهای افغان اعلام کردهاند که این کشور برای جلوگیری از گرسنگی به بیش از دو میلیون تن گندم نیازمند است.
بر اساس گزارشها، چین بیش از 4 هزار تن گندم و روسیه و قزاقستان هم حدود ۳۲ هزار تن گندم به افغانستان کمک کردهاند.
پیش از این هم شماری از مقامهای محلی در برخی از مناطق آسیب پذیر افغانستان هشدار داده بودند که مردم زمستان امسال با گرسنگی گسترده مواجه خواهند شد. یک روز قبل از سفر هیات بلندپایه شورای امنیت سازمان ملل به افغانستان، معاون دوم رئیسجمهور در کابل اعلام کرد که 6 میلیون نفر در معرض گرسنگی شدید قرار دارند و هنوز هیچ کمکی به آنها نشده است.فرماندهان نظامی ناتو نیز هر از گاهی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از قدرت گرفتن دوباره طالبان و بدتر شدن اوضاع امنیتی سخن گفتهاند و مقامات سیاسی کشورهای مختلف نیز نسبت به مطلوب نبودن اوضاع افغانستان هشدار میدهند.
چرا حاصل این همه کمک و همکاری در افغانستان چنین است؟ شاید یافتن پاسخی روشن و دریافتی ملموس برای این سؤال شورای امنیت سازمان ملل متحد را در چنین وضعیت ناآرامی به کابل کشانده است. باور غالب این است که جامعه جهانی، شکست در افغانستان را نمیپذیرند. در اینکه وضعیت کنونی مطلوب نیست توافق نظر وجود دارد، تنها گره ناگشوده این است که چگونه میشود وضعیت را بهتر کرد؟
در مواردی دیده شده که جامعه جهانی و دولت افغانستان یکدیگر را مقصر دانستهاند. هنگامی که تلفات غیرنظامیان گزارش شده، هم جامعه جهانی و هم دولت افغانستان از عدمهماهنگی لازم سخن گفتهاند و بر لزوم هماهنگی بیشتر تاکید کردهاند و بارها از ضرورت یک راهبرد کارا و مؤثر سخن گفته شده است. ولی باوجود همه این تاکیدها عملا چنین راهبردی که بارها از نیاز به آن سخن گفته میشود وجود ندارد.
سفر هیات شورای امنیت به کابل از نظر زمانی نیز حائز اهمیت است. درآمریکا که نقشی اساسیدر قضایای افغانستان دارد، دمکراتها برنده انتخابات شدهاند و باراک اوباما در تماس تلفنی با رئیسجمهور کرزی تاکید کرده که افغانستان برای او و تیمش اولویت دارد.
اوباما همچنین بارها از اعزام نیروی بیشتر به افغانستان سخن گفته و از اینکه نباید پایگاههای شورشیان در خاک پاکستان از نظر دور داشته شود.
در افغانستان بسیاری از آگاهان مسائل سیاسی معتقدند که دولت به رهبری باراک اوباما شاید بتواند رویکرد جنگ علیه تروریسم در منطقه را تغییر دهد.
نکته دیگر مذاکره دولت افغانستان با طالبان است. اخیرا دولت افغانستان با جدیت مسئله مذاکره با طالبان را مطرح کرده است. کرزی بعد از سفر اخیرش به نیویورک و دیدارش با پادشاه عربستان سعودی، اعلام کرد که اگر ملاعمر، رهبر طالبان، با دولت به رهبری او مذاکره کند، از او محافظت خواهد کرد.
کمی بعد از آن نشریه آلمانی اشپیگل نوشت که پادشاه عربستان سعودی پناهندگی سیاسی را به رهبر طالبان پیشنهاد کرده است، اما طالبان هنوز بر خروج نیروهای خارجی بهعنوان پیش شرط مذاکره بادولت تاکید دارند.
البته مذاکره با طالبان زوایای مبهم زیادی دارد، از جمله اینکه اگر طالبان ارزشهایی چون دمکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان، برابری زنان و مردان، قانون اساسی و مشارکت سیاسی احزاب و اقوام مختلف را که نظام جدید بر مبنای آن تشکیل شده نپذیرند، آیا دولت افغانستان حاضر است ارزش هایی را که طالبان به آن معتقدند و برای تحقق آن مبارزه میکنند بپذیرد؟
علاوه براین دولت افغانستان که با طالبان بهعنوان یک گروه سیاسی که مطالبات سیاسی دارند مذاکره میکند، آیا حاضر است به مطالبات سیاسی آنها پاسخ داده یا حداقل گوش دهد؟ یا اینکه بهعنوان یک گروه شورشی از آنها میخواهد تا سلاح بر زمین بگذارند و دست از شورش بردارند؟
در چنین وضعیتی دورنمای مذاکره با طالبان روشن نیست. آیا این راه سرانجام به امنیت و ثبات میانجامد؟ آیا واقعا میشود به مذاکره در چنین وضعیت ناروشنی بهعنوان یک راه حل تکیه کرد؟
گزینه دیگر، جنگ است که دورنمای آن نیز ناروشن است. جنگ تا کی؟ با چه مکانیسمی؟
آنگونه که دفتر هیات معاونت سازمان ملل متحد در کابل اعلام کرده هیات شورای امنیت این سازمان در سفر خود، مسائل مختلف از جمله مسائل بازسازی و اقتصادی و حقوق بشری را بررسی کردهاند. اتفاقا سفر هیات همزمان شده با روز جهانی محو خشونت علیه زنان و آنگونه که کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان گزارش داده، وضعیت از این نظر نسبت به سال گذشته بدتر شده است.
افزون برهمه اینها انتخابات افغانستان نیز پیشرو است. به گفته یونس قانونی، رئیس مجلس نمایندگان افغانستان، کرزی توافق کرده که انتخابات در زمان از قبل تعیینشده یعنی خرداد 88 برگزار شود.
هزینه این انتخابات را نیز باید جامعه جهانی بپردازد و مهمتر از آن اینکه همگانی بودن و شفاف و عادلانه بودن انتخابات نیز باید ضمانت شود؛ چیزی که از حالا اما و اگرهایی در مورد آن مطرح میشود. یافتن سرنخ از این کلاف سردرگم ماموریت هیات شورای امنیت است که در حال حاضر در کابل به سر میبرند.
اینکه سرنخ پیدا خواهد شد یا نه سؤال دیگری است، اما آنچه روشن است اینکه انتظار از این هیات بالاست و شاید مشخصترین انتظار هم این باشد که این هیات بتواند افغانستان و جامعه جهانی را برای دست یافتن به یک راهبرد مورد توافق بههم نزدیک کند.