همشهری آنلاین - مریم ورشو: طبیعی است که با رشد تکنولوژی خیلی چیزها از ورطه کار و زندگی ما خارج شده باشند؛ آنقدر که نام برخی چیزها این روزها اصلا برایمان حتی آشنا نباشد. مگر در فیلمها دیده یا در کتابها خوانده باشیم؛ مانند گاوچاه.
یادم هست اولین بار نام گاوچاه را در سفرنامه عالیه خانم شیرازی یکی از زنان قاجاری شنیدم و خواندم. سفرنامهای که در حدود صد سال پیش نوشته شده است. عالیه خانم در این سفرنامه از کاربرد گاوگرد در جایی به نام کربلایی قاضی اشاره میکند: «اول آفتاب روز چهارشنبه رسیدیم به کربلایی قاضی. دهی است که تمام زراعت این ده به آب گاوگرد آب میشود. چرخی دارند و خیکی، اما به همان یک خیک آب بالا میآورند. زراعت تنباکوی زیادی دارند.» یا در جایی دیگر میگوید: «تمام این ده صدای چرخ گاوگرد بود».
این یعنی در روزگاران گذشته گاوگردها یا گاوچاهها آنقدر کاربرد داشتند که اگر وارد ده یا روستایی میشدید صدای گاوگرد گوشهایتان را پر میکرد، برخلاف این روزها که صدای ماشینها و بوقهایشان ما را کلافه میکنند. حالا در جایی از کشورمان در ورزنه اصفهان پیرمردی به نام حاج ابراهیم حیدری این سیستم را احیا کرده است. ورزنه در اصفهان قرار دارد و به سفیدترین شهر ایران معروف است، زیرا بیشتر زنان و دختران این شهر از گذشتههای دور به جای پوشیدن چادر سیاه، چادری به رنگ کاملاً سفید به سر میکنند.
برگردیم دوباره به موضوع گاوچاه یا گاوگرد؛ گاوچاه سیستم سنتی کشیدن آب از چاه است که با این روش سنتی میتوان روزانه حدود ۳۰۰۰ مترمربع زمین کشاورزی را در دو نوبت صبح و عصر آبیاری کرد. برای کشیدن آب از چاه نیاز به گاو کوهاندار است که معمولاً از نژاد گاو سیستانی برای این کار استفاده میشود.
در این سیستم گاو روی یک سطح شیبدار حرکت میکند تا دلوی را که به چرخ چاه بسته شده است بالا بکشد با این روش آب از دلو خالی و بهسمت مزارع هدایت میشود.
در زمان گذشته که کشاورزی رونق داشت و هنوز پای تکنولوژی و ابزار و ماشینآلات مدرن به کشاورزی ما راه نیافته بود مردم از گاوچاه استفاده بسیاری میکردند. زیرا با این روش، دیگر نیازی به مصرف برق و استفاده از موتور برای کشیدن آب نبود. کشاورزان و باغداران برای بالا کشیدن آب از یک یا دو راس گاو کوهاندار سیستانی استفاده میکردند. گاویار به گاوها کمک میکرد تا بر یک سطح شیبدار حرکت کنند و دلو پر آب را که به چرخ چاه بسته شده بود، از کف چاه بالا بکشند تا آب را بهسمت مزرعه و زمینهای کشاورزی هدایت کنند.
اما آنچه باعث شده است گردشگران زیادی به دیدن حاج ابراهیم و گاوش بروند فقط گاوچاه نیست. گاو پاکستانی حاج ابراهیم فقط زمانی دل به کار میدهد و دلو را بالا میکشد که این پیرمرد مهربان برایش آواز بخواند و نکته جالب اینجاست که فقط و فقط با صدای حاج ابراهیم چاه را از آب بیرون میکشد. گردشگران بارها برای این گاو آواز خواندند اما گاو حتی یک قدم هم حرکت نکرد!
در ویدئوی زیر حاج ابراهیم توضیح میدهد که چگونه گاوش را از پاکستان خرید و به محل زندگیاش آورد تا با آن از چاه آب بکشد و سنت دیرینه گاوچاه را زنده کند.
وقتی حاج ابراهیم با سوز ترانه «تو دوری از برم دل برم نیست / هوای دیگری اندر سرم نیست / خدا میدونه که از هر دو عالم / تمنایی دگر جز دلبرم نیست / درخت بید بودم در کنج بیشه / تراشیدن مرا با ضرب تیشه /تراشیدن مرا قلیون بسازند / که آتیش بر سرم باشه همیشه» را میخواند و گاوش آب را از چاه بیرون میکشد محال است به گذشته سفر نکنید. گذشتهای که اجدادمان با زور بازو نان میخوردند. پس اگر دلتان میخواهد به گذشته سفر کنید به ورزنه بروید؛ به روزگاری که حیوان و انسان انیس هم بودند تا کشاورزی در نبود آلات مدرن کشاورزی از تب و تاب نیفتد.