همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
بهنظر میرسد دراگان اسکوچیچ را باید خوشبینترین آدم بلاتکلیف دنیا دانست؛ کسی که نمیداند روزهای آینده سرمربی تیم ملی است یا نه، اما از صعود به مرحله دوم جامجهانی سخن میگوید و وعده انجام کاری را میدهد که در تاریخ فوتبال ایران سابقه نداشته است. مربی کروات تازهترین مصاحبهاش با این مضمون را همین چند روز پیش انجام داده؛ زمانی که مهدی تاج بهعنوان یکی از نامزدهای انتخابات فدراسیون فوتبال به صراحت اعلام کرد اگر کرسی ریاست را فتح کند، با کارلوس کیروش برای بازگشت به نیمکت تیم ملی بهطور جدی مذاکره خواهد کرد. این موضوع به وضوح نشان میداد حداقل یکی از نامزدهای انتخابات اساسا اعتقادی به ادامه همکاری با اسکوچیچ ندارد و شاید حتی اگر دست او به کیروش هم نرسد، سراغ یک مربی دیگر برود. دراگان البته به این موضوع هم واکنش نشان داده و گفته: «آنقدر مشغله دارم که نمیتوانم به حرف کاندیداها توجه کنم.» با این حال، حتما خودش میداند داستان جدیتر از این حرفهاست و کاندیداها آنقدر وقت دارند که درصورت پیروزی، او را برکنار کنند!
طبیعتا از استراتژی اسکوچیچ نمیتوان ایراد چندانی گرفت. او تیمش را به جامجهانی رسانده و خودش را سزاوار حضور در این تورنمنت میداند. خیلیها که بیرون از گود به او «استعفا» را توصیه میکنند، شاید اگر در چنین شرایطی قرار داشتند شبیه خود دراگان رفتار میکردند. با این همه اما، مشکلات جاری تیم ملی هم بسیار بیشتر از آن است که بشود آنها را ندید. اسکوچیچ در حالی از عدمدودستگی بین بازیکنان تیم ملی حرف میزند که چنین شکافی واضح است و بارها خودش را نشان داده. او حتی اگر بر مسندش باقی بماند، برای ایجاد وحدت و همدلی در این تیم کار سختی خواهد داشت. در این شرایط حرفزدن از صعود به مرحله دوم جامجهانی کمی عجیب است؛ هرچند شاید اسکو با این باور که ممکن است قبل از جامجهانی حذفش کنند، در حال بالابردن مطالبات افکار عمومی از سرمربی بعدی باشد. اگر او را بردارند و تیم ملی از گروهش صعود نکند، میتواند ژست حقبهجانب بگیرد و به مصاحبههای امروز استناد کند.