به گزارش همشهریآنلاین، جام قهرمانی مهمترین تورنمنت دنیای فوتبال، برای ساعاتی به تهران سفر کرد و در همین سفر کوتاه، با رنج زیادی روبهرو شد. جالب اینکه سفرای اصلی فیفا در مراسم رونمایی از جامجهانی، به ایران نیامده بودند. کاکا و کاسیاس در هفتههای گذشته به بسیاری از کشورهای حاضر در جامجهانی سفر کردهاند، اما بهدلیل مشکل اسپانسرها، نام آنها در فهرست سفر به ایران دیده نمیشد. این دو نفر البته چیز خاصی را از دست ندادند. کیفیت برگزاری مراسم و ازدحام عجیب جمعیت برای عکس گرفتن با جام، صحنههای خجالتآوری را در ایران ساختند. صحنههایی که ظرفیتهای واقعی فوتبال ایران را برای برگزاری یک مراسم ساده نشان دادند. این اتفاق در حالی رخ داد که در سالهای گذشته، همواره جملات زیادی در مورد همکاری ایران با قطر برای برگزاری جامجهانی به گوش میرسید. ایران قرار بود نقش مهمی در برگزاری جامجهانی داشته باشد، اما اوج افتخار فوتبال ایران، پارک شدن هواپیماهای دستدوم قطری در کشور بود.
مراسم رونمایی از جام هم به چنان افتضاحی تبدیل شد که مسئولان فیفا جام را برداشتند و با نهایت سرعت از صحنه دور شدند. بعید است که آنها در هیچ کشور دیگری و در جریان هیچ سفر دیگری، چنین صحنههایی دیده باشند. این یک فاجعه تمامعیار برای فوتبال ایران بود. یک ضعف بزرگ که ثابت کرد برقراری نظم، هیچوقت جزو ویژگیهای مهم فوتبال ایران نبوده است.
اولین جامجهانی تاریخ در خاورمیانه، خیلی زود شروع میشود و باید بپذیریم که ایران هیچ نقشی در برگزاری آن ندارد. نه قطریها این فرصت ویژه را با کسی سهیم میشوند و نه در ایران اصلا پتانسیلی برای انجام این کار وجود دارد. قطریها از سالها قبل پروسه میزبانی جامجهانی را شروع کردند. آنها هزینههای سنگینی برای این کار پرداختند و حتی از رشوه دادن به مدیران ارشد فیفا صرفنظر نکردند. قطر به هر قیمتی این میزبانی را میخواست و برای دریافت آن، همهکار کرد. قدم مهم بعدی، ساخت استادیومهای مدرن و فوقالعاده برای جامجهانی بود. جالب است بدانید که وقتی جام به پایان برسد، نیمی از ظرفیت همه این ورزشگاهها کم میشود و صندلیهای استادیوم برای امور خیرخواهانه به فروش میرسند. اگر تیم ملی ۱۰ بار دیگر قطر را در زمین شکست بدهد، همچنان فاصلهای نجومی بین فوتبال ۲ کشور وجود دارد؛ فاصلهای آنقدر زیاد که عملا آنها را برای ایران دستنیافتنی میکند. قطر حالا سومین کشور آسیایی در تاریخ و نخستین کشور غرب آسیایی است که چنین تجربهای بهدست میآورد. فوتبال ایران اما حتی نتوانسته خودش را برای میزبانی چند دقیقهای از جام قهرمانی آماده کند. اینکه دیگر کار سختی نبود و نیاز به بودجه میلیون دلاری نداشت. اینکه دیگر استادیوم شیک و ۵ ستاره نمیخواست. برگزاری این مراسم، کمی نظم و مقداری مدیریت نیاز داشت که این روزها در فوتبال ایران به کیمیا تبدیل شدهاند. احتمال کشف حیات در سیارههای دیگر این روزها از احتمال یافتن یک مدیریت قدرتمند در فوتبال ایران بیشتر بهنظر میرسد!
این وسط نباید از نقش فردی مثل جواد خیابانی در این بینظمی مطلق هم به سادگی عبور کرد. کسی که پشت میکروفون چنین مراسم مهمی، ناگهان همه را به سن دعوت کرد تا با جام عکس یادگاری بگیرند. اصلا یک مجری چطور میتواند چنین تصمیمی بگیرد؟ آیا او نباید تنها همان کارهایی را انجام بدهد که برایش تعریف شده است؟ جالب اینکه خیابانی به جای پذیرفتن مسئولیت این اشتباه بزرگ، روبهروی دوربینها از عبارت «خاک عالم بر سر من!» استفاده میکند. آیا این جمله برای فوتبال ایران آبرو میشود؟ آیا این مسئله نظم از دست رفته را به این مراسم برمیگرداند؟ ظاهرا خود خیابانی دیگر به ماجراهایی شبیه به این عادت کرده است. او صبح هر روز در شبکه سوم صحبتهای حیرتآوری را به زبان میآورد و تا قبل از ظهر، سوژه شبکههای اجتماعی میشود. ظاهرا خود خیابانی دیگر به این سوژه شدن عادت کرده و حالا یک سوژه کاملا جدید برای خودش ساخته است. افرادی که خیابانی را برای اجرای این مراسم درنظر گرفتند و خود او، مسئول زیر سؤال رفتن اعتبار فوتبال ایران هستند. افرادی که از پس برگزاری یک مراسم بیدردسر هم برنیامدند. شاید یادتان رفته باشد اما سالها قبل در جریان رونمایی از مشعل المپیک نیز چنین اتفاقی در ایران رخ داد و یک آبروریزی بزرگ برای فوتبال ایران رقم خورد.