به گزارش همشهری آنلاین، فیلم «اون شب که بارون اومد»، از مهمترین ساختههای کامران شیردل، هنرمند مستندساز است که سال ۱۳۴۷ به سفارش وزارت فرهنگ و هنر وقت ساخته شده است.
این فیلم قرار بوده درباره یک نوجوان به نام روستازاده گرگانی باشد که گفته شده بود در شبی بارانی، با آتش زدن کت خود، مانع بروز حادثهای سهمگین برای قطاری شده که از این روستا گذر میکرده است. در آن مقطع، از این اتفاق به عنوان حماسه روستازاده گرگانی نام برده شد و این نوجوان نیز به عنوان قهرمان شناخته شد که گفته شد جوایز متعددی هم به او تعلق گرفته بود.
روزنامه کیهان گزارش مفصلی درباره این اتفاق تهیه کرد و وزارت فرهنگ و هنر هم به کامران شیردل سفارش ساخت مستندی درباره روستازاده گرگانی داد اما وقتی گروه سازنده برای ساخت این اثر به روستا ولنگان (محل وقوع حادثه) رفتند، آنچنان با واقعیتهای متناقضی روبرو شدند که نتیجه آن ساخت فیلمی با لحن هجو آلود شد و این اثر به دلیل انتقادهایی که از سیستم اقتصادی و مدیریت کشور داشت تا چند سال در محاق توقیف ماند.
در این مستند با افراد گوناگونی درباره حادثه آن شب خاص، گفتگو شده ولی هر یک از این افراد سخنانی متفاوت با دیگری مطرح میکنند و هر یک روایت خاص خود را از این حادثه دارند. از سوی دیگر گروه سازنده، تصویری از وضعیت زندگی و کار مردمان این روستا ارایه میدهند که به نوعی نقد شرایط موجود ولی با زبانی کاملا طنزآمیز است به طوری که خنده تماشاگران در جای جای این فیلم شنیده میشود.
تازهترین نشست «شنبههای خانه هنر کاج» به نمایش و نقد و بررسی فیلم «اون شب که بارون اومد» ساخته کامران شیردل اختصاص داشت که با حضور کیوان کثیریان برگزار شد.
در این نشست که شامگاه شنبه ۱۲ شهریور ماه در خانه هنر کاج برگزار شد، کثیریان ابتدا مقدمهای درباره شکلگیری سینمای نئورالیسم اروپا در سالهای بعد از جنگ دوم جهانی ارائه و یادآوری کرد که در آن مقطع تلاش میشد فیلمها در مکانهای واقعی ساخته شوند و شرایط بعد از جنگ را به نمایش بگذارند.
او سپس با اشاره به ویژگیهای فیلم «اون شب که بارون اومد»، اضافه کرد: در این فیلم وضعیت اقتصادی و مدیریت کشور زیر سئوال برده میشود. جسارتی که این اثر برای انتقاد از مدیریت کشور دارد در آن دوره که فضا نسبت به دهه ۵۰ بستهتر بوده، قابل توجه است.
او ادامه داد: میتوان این فیلم را یک الگو در سینمای ایران خواند که با فیلم «راشومون» قابل مقایسه است. زیرا در هر دو تکههایی از واقعیت نزد آدمهای متفاوت است و در این روایتها هم تفاوت دیده میشود و هم تناقض.
کثیریان با اشاره به روایتهای متفاوت و متناقض در این فیلم ادامه داد: شخصیت فرماندار تلاش میکند تعادل را برقرار کند با این حال فیلمساز اجازه نمیدهد، حین دیدن فیلم قضاوتی رخ بدهد. او مدام واقعیتهایی را رو میکند که یکدیگر را نقض میکنند و بدین وسیله در ذهن مخاطب پازلی ایجاد میکند تا خود تصمیم بگیرد که واقعیت چه بوده است.
این منتقد افزود: رویکرد دیگر این فیلم نیاز یک جامعه به قهرمان است، جامعهای که در فقر دست و پا میزند، کاملا نیازمند یک قهرمان است، نیاز دارد که جدی گرفته شود و در صدر خبرها بنشیند.
کثیریان با بیان این که مدل روایی این فیلم به نوعی معمایی است، اضافه کرد: اخیرا این مدل را در فیلمهای اصغر فرهادی میبینیم.
او با اشاره به سال ساخت فیلم «اون شب که بارون اومد» یادآوری کرد: فرم این فیلم در سال ۴۷ بسیار پیشرو بوده و جالب است که در آن مقطع صدابرداری سر صحنه داشته است. زیرا فیلم با دوربین ۳۵ فیلمبرداری شده است، از سوی دیگر فاصله گذاریها، تدوین و گفتار متن آن که به قلم اسماعیل نوری علا نوشته شده، بسیار قابل توجه است. با این حال این فیلم به دلیل شوخیهایی که به صورت علنی با مدیریت کشور انجام میدهد که این شوخیها با لحن طنز آمیز نصرت کریمی، گوینده گفتار فیلم به مرز هجو میرسد، تا سال ۵۳ توقیف بوده است تا این که در این سال در سومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم تهران به نمایش در میآید و جایزه بهترین مستند را میگیرد. اما بلافاصله دوباره توقیف میشود و بعد از انقلاب نمایش داده میشود.
کثیریان افزود: در این فیلم واقعیت آنچنان دچار خلل شده که حتی به اصل ماجرا میتوان شک کرد. اما جالب است که همه آدمها با قطعیت درباره واقعیت مورد نظر خودصحبت میکنند.
در ادامه، جابر قاسمعلی، کارگردان و منتقد سینما که در این جلسه حضور داشت نیز در سخنانی کوتاهی گفت: کامران شیردل از این روایتها به سمت ضد قهرمانی و ضد اسطورهای میرود. از دل یک جامعه متشتت، قهرمانی بیرون نمیآید چون این فیلم پر از تردید و پرسش و رویارویی آدمها با یکدیگر است.