به گزارش همشهری آنلاین، قرار است بهزودی سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در سمرقند ازبکستان دور هم جمع شوند تا بیستودومین اجلاس سران این سازمان را برگزار کنند.
این اجلاس در روزهای پنجشنبه و جمعه همین هفته در سمرقند برگزار میشود. سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۰۱ بهعنوان جانشین سازمان کوچکتری با نام «شانگهای پنج» تأسیس شد و اکنون بزرگترین گروه منطقهای در اوراسیاست که حدود ۴۰ درصد از جمعیت جهان و ۳۰ درصد از تولید اقتصادی جهانی را پوشش میدهد. هماکنون ۸ عضو اصلی این سازمان شامل چین، هند، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان و ۴ کشور ناظر شامل افغانستان، بلاروس، ایران و مغولستان هستند. همچنین ۶ کشور ارمنستان، آذربایجان، کامبوج، نپال، سریلانکا و ترکیه کشورهای شریک گفتوگو با سازمان شانگهای هستند. تاکنون سازمان شانگهای ارتباط کمی با کشورهای عربی منطقه داشته است، اما بهنظر میرسد که نشست آتی سازمان همکاری شانگهای در ازبکستان قرار است مجلس پاگشایی برای ورود اعراب به شانگهای باشد.
براساس بیانیه رسمی اعلام شده از سوی دبیرخانه سازمان شانگهای، در نشست سمرقند قرار است کشورهای قطر، عربستان سعودی و مصر بهعنوان «شرکای گفتوگو» به آن بپیوندند. پیش از این نیز کشورهای عربی دیگری مانند امارات، سوریه و عراق اشتیاق و علاقه خود را برای مشارکت در سازمان همکاری شانگهای اعلام کرده بودند، اما تاکنون پیوندی معنادار و قابل توجهی میان این سازمان و کشورهای عربی برقرار نشده است.
شانگهای برای اعراب مهم است؟
سازمان همکاری شانگهای دارای پیشینه قابل توجهی در همکاریهای امنیتی و اقتصادی منطقهای است، اما این همکاریها بهطور عمده متمرکز بر آسیای مرکزی بوده است.
پس از سال ۲۰۱۷ که هند و پاکستان به عضویت کامل شانگهای درآمدند و اکنون که ایران نیز در حال طی فرایند عضویت کامل خود است، کشورهای عربی بهویژه در حوزه جنوبی خلیجفارس با سازمان شانگهای همسایه میشوند. البته پیشتر یادداشت تفاهمی میان دبیرخانه سازمان همکاری شانگهای و دبیرخانه عمومی اتحادیه کشورهای عربی در اجلاس سال گذشته سران در دوشنبه پایتخت تاجیکستان منعقد شده بود، اما بهنظر میرسد که اعراب تمایل دارند که این همکاریها را تقویت کرده و آن افزایش دهند.
برای کشورهای عربی بهویژه عربستان سعودی، سازمان شانگهای دروازهای برای مبادلات گستردهتر در حوزه اقتصادی با کشورهای آسیای مرکزی است. طی سالهای گذشته حجم روابط اقتصادی عربستان و کشورهای آسیای مرکزی چندان تعیینکننده نبوده، اما سعودیها این روزها بیمیل نیستند که نگاهی نیز به کشورهای شمال آسیا داشته باشند. از سوی دیگر برای سعودیها، نقشآفرینی در آسیای مرکزی ژستی برای عرضاندام سیاسی است و همین هدف برای ریاض در چارچوب روابط نزدیکتر و فعالانهتر در سازمان همکاریهای شانگهای دستیافتنیتر است. این هدف سیاسی بهویژه آنجا برای ریاض معنا پیدا میکند که ترکیه، دیگر رقیب دیرینه ریاض، مدتهاست که تحرکات گستردهای را در کشورهای آْسیای مرکزی دنبال میکند و از این منظر شاید عربستان به این فکر میکند که عضویت در شانگهای فرصت حضور در آْسیای مرکزی را فراهم خواهد کرد.
برای دیگر کشورهای عربی، مانند مصر و قطر نیز دلایل مشابهی برای عضویت در سازمان شانگهای وجود دارد و این کشورها عضویت در شانگهای را فرصتی برای تقویت نقشآفرینی منطقهای خود بهویژه در آسیای مرکزی و جنوب آسیا ارزیابی میکنند. از سوی دیگر، عضویت کامل ایران در سازمان شانگهای که قرار است در اجلاس پیشرو در سمرقند اعلام شود، یکی دیگر از مهمترین عوامل محرک کشورهای عربی برای ورود به شانگهای با توجه به رقابتهای تاریخی این کشورها با ایران است.
چین، نقطه کانونی شانگهای
باید توجه داشت که چین روح اصلی سازمان همکاری شانگهای است. این کشور هم بیشترین سهم را در سبد تجارت و سرمایهگذاری این سازمان دارد و هم از نظر سیاسی توانسته شانگهای را یک چارچوب غیرغربی نشان دهد. حقیقت ماجرا هم این است که شانگهای در واقع یک سازمان غیرغربی است و شاکله این سازمان در تقسیمبندی بینالمللی در خارج از مرزهای نظام بینالمللی غربمحور قرار میگیرد. چین همچنین حساب سیاسی ویژهای روی شانگهای در تقابلهای سیاسی خود با آمریکا باز کرده و بسیاری از کشورهای عربی نیز از این موضوع آگاهند که احتمالا پکن اعضای سازمان شانگهای را بهعنوان شرکای سیاسی ویژه خود درنظر دارد.
با توجه به آنکه کشورهای عربی بهویژه عربستان و امارات طی چند سال گذشته روابط سیاسی نزدیکی با چینیها برقرار کردهاند، آنها اکنون حضور و روابط نزدیک با سازمان شانگهای را فرصتی برای اعلام وفاداریهای سیاسی خود به چین میدانند.
در عین حال روابط تجاری گسترده چین با کشورهای عضو سازمان شانگهای نیز میتواند یکی از دلایل گرایش اعراب برای نقشآفرینی در این سازمان امنیتی و تجاری باشد. براساس آماری که وبگاه پاکستانی فرایدرتایمز درباره سازمان شانگهای آورده است، حجم تجارت چین با کشورهای عضو سازمان شانگهای از سال ۲۰۰۱ تاکنون ۲۰ برابر شده و در سال ۲۰۲۰ به ۲۴۵ میلیارد دلار رسیده است. این حجم تجاری در سال ۲۰۰۱ فقط ۱۲ میلیارد دلار بود. از این منظر چندان عجیب نیست که کشورهای عربی برای تقویت روابط تجاری خود با چین، حضور در شانگهای را نیز در سرفصل برنامه کاری خود قرار دهند.
در همین ارتباط نیز اشتیاق احمد، روزنامهنگار پاکستانی در گزارشی در روزنامه فرایدیتایمز درباره علت اهمیت سازمان شانگهای برای کشورهای عربی مینویسد: جذابیت کنونی سازمان همکاری شانگهای برای جهان عرب تا حد زیادی مدیون ردپای اقتصادی رو به رشد چین در منطقه است. چین نهتنها بزرگترین شریک تجاری کشورهای عضو شانگهای است، بلکه به لطف طرح کمربند و جاده خود یک سرمایهگذار بزرگ در طرحهای زیرساخت بهشمار میرود که اعراب بهشدت به اینگونه سرمایهگذاریها نیاز دارند.
براساس گزارش فرایدیتایمز، در سال گذشته، تجارت دوجانبه چین با کشورهای عربی ۳۳۰ میلیارد دلار بود که این آمار ناشی از افزایش سالانه ۳۷ درصد حجم تجارت بوده است. همچنین یکسوم واردات انرژی چین از کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و بیشترین آن از عربستان سعودی صورت میگیرد. حجم تجارت دوجانبه چین با سعودیها در پایان سال ۲۰۲۱ که ۸۷.۳۱ میلیارد دلار اعلام شد، تقریبا ۲۰۹ برابر زمان برقراری روابط دیپلماتیک میان پکن و ریاض در دهه ۱۹۹۰ است.
طرح «کمربند و راه» نیز چین را قادر ساخته تا میزان سرمایهگذاری خود در جهان عرب را افزایش دهد و این سرمایهگذاری در کشورهای شورای همکاری خلیجفارس به ۱۴۰ میلیارد دلار میرسد. گفته میشود که این سرمایهگذاریها در زمینههای مختلفی مانند توسعه بندر دریایی و امکانات حملونقل، مجتمعهای صنعتی، شبکههای ۵G، هوش مصنوعی، فناوریهای نوظهور و انرژیهای تجدیدپذیر عملیاتی خواهند شد. همزمان در شرایطی که کشورهای حاشیه خلیجفارس در تلاش برای فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی هستند، این کشورها برای توسعه زیرساختهای حیاتی خود به سرمایهگذاری فنی چین بهشدت نیازمند هستند.
نابراین اینکه عربستان سعودی و قطر قرار است به شرکای گفتوگوی سازمان همکاری شانگهای تبدیل شوند، تحولی دلگرمکننده برای جهان عرب است. آنها بهترتیب بزرگترین تامینکنندگان نفت و گاز طبیعی در جهان هستند و بحرین نیز تا یکسال دیگر وارد این باشگاه خواهد شد و چین نیز امیدوار است تا از چارچوب شانگهای پیوندهای اقتصادی خود با اعراب را تقویت کند.