همشهری آنلاین-وجیهه امیرخانی: امروز ۲۲ شهریور سالروز تولد پارسا پیروزفر، درست ۳۰ سال از روزی که در نقش یک جوان موبور چشم رنگی، مقابل دوربین فیلم «مجسمه» ابراهیم وحیدزاده در سال ۱۳۷۱ رفت، میگذرد. سالهایی که او دانشجوی رشته نقاشی دانشکده هنرهای زیبای بود و همزمان صداپیشگی هم میکرد و بلاخره موفق شده بود خود را به دوربین یک فیلم سینمایی برساند.
شاید رفت و آمد او در نماهای داخلی و خارجی دانشگاه تهران در سریال محبوب «در پناه تو» در کنار همکلاسیهایش؛ حسن جوهرچی و لعیا زنگنه یادآور روزهای زندگی خود او بود، در همان سالها و در همان دانشکده اما قبل از اینکه سریال در پناه تو کلید بخورد در سال ۱۳۷۴ قرعه شانس به نام او خورده بود و بازی در نقش کوتاه شیخ سالک فیلم «پری» داریوش مهرجویی پیشنهاد حضور در «ضیافت» مسعود کیمیایی را برایش رقم زد تا اولین بازیگری باشد که در یک سال، هم در فیلم مهرجویی بازی کند و هم در جمع بازیگران جوان مسعود کیمیایی جلوی دوربین برود و به نوعی سینما را با اسم و رسم دارترین کارگردانان موج نوی سینمای ایران تجربه کند.
سریال پرمخاطب «در پناه تو» قدم بزرگی بود که او را برای مخاطب عام دهه هفتاد که جز شبکههای محدود تلویزیون سرگرمی دیگری نداشت آشنا کرد. حضور پارسا پیروزفر اگرچه در این سریال گرفتار ممیزیهای فراوانی شد اما راه میان بری بود که همزمان با سینما و پردهای که هنوز برای نسل سینماروی دهه ۷۰ جاذبه داشت اسم او را بر سر زبانها انداخت و مسیر حرفهای او را در این عرصه هموار کرد.
- ببینید | پارسا پیروزفر در به یاد ماندنیترین سکانسهای سینمای ایران
-
پارسا پیروزفر یا جواد عزتی؟ | گنده تبهکارهای جذابی که تولیدات نمایش خانگی را پر مخاطب کرد
پس از موفقیت «در پناه تو» حمید لبخنده با همان ستارههای چشم رنگی (پارسا پیروزفر و لعیا زنگنه) سریال دیگری با عنوان «در قلب من» را کلید زد. این دو مجموعه در سالهایی که چهره، فیزیک و به خصوص چشمرنگیها جایی در تلویزیون نداشتند نه تنها خرق عادتی شد برای تولیدات رسانه ملی بلکه جای پای این بازیگر کم حاشیه را هم در نگاه مخاطب عام محکم کرد.
پارسا پیروزفر پس از این دو مجموعه، از سال ۷۶ تا آغاز دهه ۸۰، سینما را با ۵ فیلم مهم مرسدس، شیدا، دختران انتظار، اعتراض و دختری به نام تندر تجربه کرد و همزمان پا به صحنه تئاتر گذاشت و شانس حضور در نمایش «بانو آئویی» بهرام بیضایی را به دست آورد.
اگرچه به نظر میرسد او در ابتدای راه با وسواس بیشتری به سراغ پیشنهادهای سینمایی می رفت و کارنامه او با نامهای بزرگی چون داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و کمال تبریزی رقم خورده است اما با ورود به دهه هشتاد و اقبال سینماگران به فیلمهای تجاری، پارسا پیروزفر هم به آثار معدودی از این جنس سینما چراغ سبز نشان داد.
فیلمهایی چون «نقاب» و «عروس خوشقدم» به کارگردانی کاظم راستگفتار اگرچه ریسک بزرگ در کارنامه این بازیگر به نظر میآید اما همچنان با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم مواجه شد. نقاب که پارسا پیروزفر در آن نقش پسر خوشسیما اما شیادی را بازی میکند که وارد زندگی زنان شده و از آنها اخاذی میکند، پدیده گیشه آن سال شد.
دهه هشتاد علاوه بر فیلمهای تجاری، آثار پر و پیمان دیگری را هم به کارنامهاش اضافه کرد. او علاوه بر اینکه در اشک سرما، مهمان مامان، زن زیادی، اسب حیوان نجیبی است و اینجا بدون من مقابل دوربین رفت با بازی در دو سریال موفق «سفر سبز» و «در چشم باد» به عنوان آثار کالت نامش را دوباره بر سر زبانها انداخت. ادامه مسیر حرفهای پیروزفر در صحنه تئاتر در مقام بازیگر، کارگردان و نویسنده در این دهه به خوبی به چشم میآید. او در ۷ نمایش به کارگردانی خودش و نمایش موزیکال بینوایان به کارگردان حسین پارسایی و در نقش ژانوالژان به روی صحنه رفت.
انتخابهای دیگر پارسا پیروزفر در سینمای اجتماعی نیمه دوم دهه ۹۰ منجر به حضور نه چندان پررنگ او در فیلمهای زندگی جای دیگری است، نزدیکتر، شکاف، بیحسی موضعی، مجبوریم شد که نتوانست آن طور که باید و شاید مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار گیرد در عوض یکی از مهمترین نقشهای سینمای ایران، نقش مولانا در «مست عشق» حسن فتحی را به دست آورد.
او پس از فیلم سینمایی تی تی (آیدا پناهنده) که این روزها فروش خوبی را در گیشه تجربه کرده تمام سال ۱۴۰۰ را مشغول بازی در سریال یاغی بوده است که این روزها به عنوان پرمخاطبترین سریال شبکه نمایش خانگی ترند و پربازدید شده است.
علاوه بر چهره، فیزیک و آرامشی که در میمیک صورت این بازیگر موج میزند، پارسا پیروزفر با هوشمندی در انتخابهایش و دوری از حواشی و پرهیز از گفتوگوی رسانهای، بستری فراهم کرده تا طی ۳ دهه، عنوان مرد محبوب سینمای ایران را از آن خود کند.
ببینید | وقتی پارسا پیروزفر در معرکه خیابانی قمه به دست می گیرد