به گزارش همشهری آنلاین، محمد آقاسی نوشت: پیاده روی اربعین علاوه بر آن که به عنوان نمونه مناسک جمعی مطرح می شود، توانسته است در برخی موارد رکوردهایی را در جهان به نام خود ثبت کند. گردهمایی طولانی ترین راهپیمایی جهان را نیز شکل داده است که در آن به طور ۴۴۰ کیلومتر طی می شود. بزرگترین اطعام دنیا با توزیع ۷۰ میلیون وعده غذایی نیز در پیاده روی اربعین محقق می شود. در کنار این سفره اطعام گسترده بزرگترین تجمع خیران و تبلور نوع جدیدی از امر خیر هم شکل می گیرد و ۱۷ هزار موکب و مهمانسرا مشغول خدمت رسانی شبانه روزی به زائران هستند. زائراین که تنها به یک آیین تعلق ندارند بلکه در میان شیعیان، پیروان مسییح، زرتشی، کلیمی، بودایی و ایزدی نیز حضور دارند. پس می توان این راهپیمایی را به عنوان متنوع ترین تجمع پیروان آیین های مختلف مذهبی برشمرد.
همین طور با فتوای آیت الله سیدعلی سیستانی نماز جماعت در ۲۷ ماه صفر هر سال میان کربلا تا نجف برگزار می شود که بزرگترین نماز جماعت جهان است. علی رغم ثبت این رکوردها با شیوع همه گیری ویروس کرونا زمزمه هایی مبنی بر تعطیلی راپیمایی اربعین به گوش رسید. البته این آیین سنتی با حضور مردم عراق و مسلمانان چندین کشور دیگر در نهایت برگزار شد.
- برترین عکس مذهبی سال
- وقتی به بارگاه ملکوتی امام حسین (ع) می رسید جز نگاه کردن هیچ کاری از دستتان برنمیآید | آرزو دارم همه مردم طعم سفر اربعین را بچشند
- همه آنچه درباره پیاده روی اربعین باید بدانید؛ از شروع حرکت تا روز برگشت | موکب دار عراقی: منتظر زائران ایرانی هستیم
دین، دین داری و سنجش آن از مقولات مهم در حوزه جامعه شناسی است. مهمترین مطالعه روندی در این خصوص توسط رونالد اینگلهارت انجام شده است که در مواجهه نخست طی سال های ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۷ روند شاخص دیندار شدن را سنجیده و نشان داده بود که اکثر کشورهای مورد مطالعه در آن مقطع زمانی به سمت رسد دینداری حرکت می کنند. ولی از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۹، یعنی کمتر از نیمی از دوران اول مردم این کشورها مسیر معکوس را طی کردهاند و حتی بعضا به کمتر از شاخصهای مقطع سال ۱۹۸۱ رسیدهاند. در این میانه چنین پدیده دینی سر می کشد و مناسب است که در آن خصوص تامل شود که چگونه در چنین موقعیتی، چنین مناسکی برگزار می شود. مناسکی که اجبار، تشویق و تامین مادی و معنوی یک یا چند دولت هم درآن تاثیری ندارد.
با یک روش می توان پدیده را بررسی کرد که آن پدیده چه چیزی نیست یا اگر این پدیده نبود چه می شد؟ مثلا گیدنز برای تعریف جهانی شدن می گوید که جهانی شدن چه چیزی نیست. در این نوشتار به این سوال می پردازیم که اگر راهپیمایی اربعین نبود، چه می شد؟
اگر راهپیمایی اربعین نبود موقعیت قدرتنمایی صلح آمیز برای جهان اسلام به وجود نمی آمد. نمی شود این قدرت نمایی را فقط برای جهان تشیع دانست چون دیگران خیلی تفکیکی بین تشیع و تسنن قائل نیستند و ما با یک عده خاص مخاطب سر وکار نداریم. اگر راهپیمایی اربعین نبود ظرفیت بزرگ و موثر مدنی و مردنی دیده نمی شد. ۳۰ میلیون نفر که می آیند و پیاده روی می کنند و این عدد قابل ملاحظه ای است.اگر راهپیمایی اربعین نبود همچین قدرتی را فراموش می کردیم. مهم این است که این جمعیت و پیاده روی را به مسلمانان نسبت می دهند که اتفاق مهمی است. در جهانی که سرشار است از نفرت زدایی و نفرت پراکنی بر علیه اسلام و مسلمانان، این راهپیمایی بدون خشونت و سرشار از تولید معنا برای جهان امروزی، پدیده شگرفی است که در صورت انعکاس مناسب تر، تبعات بیشتری را هم خواهد داشت.
نباید فراموش کرد که در دنیایی هستیم که علاوه بر بستر شبکه جهانی اینترنت و توزیع قدرتمند شبکه های اجتماعی، تولیدات تصویری، و به ویژه تصویرسازی های با محتوای اسلام هراسی هالیوودی، گسترش و بسامد بیشتری پیدا کرده است. یکی از موضوعات مورد بحث در مجموعه های تلویزیونی و سینمایی هالیوودی بمب گذرای در امریکا است که به طور معمول نیز به مسلمانان نسبت داده می شود. این موضوع حتی در فیلم ها و سریال های رده چندم آنان نیز مشاهده می شود.
اخیرا در مجموعه تلویریونی با عنوان غریبه(۲۰۲۰) که به انتقام گیری یک فرد از فرد دیگر می پردازد که مشکلات روانی و شخصی دارد، این دیالوگ به ظاهر بی ارتباط گفته می شود که «بهترین ویزگی یک عروسک مسلمان چیه؟» و فرد مهاجم منفجر شدن آن را به عنوان ویژگی مهم ذکر می کند. لذا در این پیاده روی که با صلح و صفا و آرامش و امنیت برگزار می شود، ضدپیام هیا متکثر تولید شده را می توان مشاهده کرد.
محیط راهپیمایی اربعین یک نماد غیر جنگی و غیر وضعیت جنگی است که شیعیان را بروز و ظهور داده است یک حرکت اجتماعی مدنی است و یک حرکت نرم و فرهنگی است که می شود خیلی راجع به آن حرف زد هرچند متاسفانه رسانه ها در دنیا راجع به آن کمتر حرف می زنند.
فارغ از فضای برون دینی و با نگاهی درون دینی هم اگر پیاده روی اربعین نبود شاهد اتفاق بزرگ دینی هم نبودیم. در طی این مسیر شاید خیلی چیزها شنیده و گفته و خورده شود اما واقعیت آن است که یک ذکر عظیم در این مسیر اتفاق می افتد. همه دارند کسی را ذکر می کنند که خودش مذکور خداست و این هم یک اتفاق بزرگ دینی است که محقق می شود. هرچند اتفاق های دیگر هم وجود دارد. اتفاقاتی که یا چشم هایی کمتر می بیند یا کمتر روایت می شود. مردم پیاده حرکت می کنند و قرآن و دعا می خوانند و همان طور که بیان شد نماز سرتاسری که ابتکار مرجعیت عالی تشیع در عراق است اقامه می شود و برپایی فعل دینی را شاهد هستیم.
اگر راهپیمایی اربعین نبود شیعههمچین قدرتی را نمی توانست ببیند و همچین کشکشی قابل تصویر نبود. در حقیقت این پیاده روی نمود محبت نسبت به اهل بیت است چون در این مسیر آنچه که دیده می شود سرشار از مهر و مهربانی است و عطوفتی که مردم نسبت به همدیگر دارند. نمودی از آن محبت که نمود اجتماعی پیدا کرده است که ما این را قبلا نمی توانستیم ببینیم. در حقیقت خودش به یک نماد تبدیل شده است.
اگر راهپیمایی اربعین نبود، خط خاص خبری برخی شبکه های تلویزیونی و ضدیت آنان با تشیع و اسلام روشن نمی شد. اگر چند صد نفر در عراق اعتراض کنندراس اخبار تلویزیون بی بی سی می شود. اما به عنوان نمونه و در آستانه اربعین ۱۳۹۸ برای تضعیف این راهپیمایی،دروغی به نام صیغه کردن روحانیت در نجف شاید یک هفته قبل از راهپیمایی اربعین برجسته سازی می شود. ممکن است این سوال پرسیده شود که بی بی سی فارسی چه ربطی به عراق و راهپیمایی اربعین دارد؟ باز هم باید پاسخ داد که که چند هزار نفر از بانوان ایرانی به ورزشگاه آزادی رفتند خط خبری ۲۴ ساعته بی بی سی شد و بارها گزارش هایی از خود ورزشگاه ارائه داد. اتفاقی است که در سال ۱۳۹۸ و نزدیک راهپیمایی اربعین هم به وجود آمد. اما همان سال کمترین انعکاس را از راهپیمایی اربعین را داشت. شبکه های مشابه هم همینطور بودند که بیش از ۳ میلیون ایرانی که به راهپیمایی اربعین آمدند را ندیدند و به آن نپرداختند. یا جایی را پرداختند که در ان نقطه ضعفی یا خرافه ای را بتوانند نمایش دهند.
اگر پیاده روی اربعین نبود شاهد فضایی برای مشاهده مشارکت زنان نبودیم. زنان هم در موکب ها، هم به عنوان پذیرایی کننده و میزبان، هم به عنوان زائر به راحتی در پیاده روی اربعین شرکت می کنند و این کمتر جایی است که ما حضور زنان مسلمان را این قدر پررنگ می بینیم. این حضور هم حضور فوق العاده ای است برعکس بسیاری از جاها که این حضور حضور جنسیت زده و جنس گراست. اینجا حضور کاملا عفیفانه است چه زنانی که به تنهایی سفر می کنند. دختران جوان و زنانی که با خانواده حرکت می کنند در یک حضور عفیفانه طی طریق می کنند. اگر راهپیمایی اربعین نبود ما همچین نمودی از حضور زنان را به این وسعت و بزرگی نمی توانستیم ببینیم. بنا نیست که اشکالات و مشکلات این حضور دیده نشود، اما بسیا کمتر است و نسبت به خیلی از مناسبت ها و موقعیت های دیگری که در دنیا وجود دارد، همچین موقعیت متفاوت است.
اگر راهپیمایی اربعین نبود.غلبه غیر تجدد بر تجدد را ما نمی توانستیم ببینیم. نمیخواهم بگویم که این سنت است اما هرچه که هست تجدد نیست و یک رفتار متجددانه و مبتنی بر دو دوتا چهارتای مادی در این پیاده روی دیده نمی شود.پس یک غیر تجددی وجود دارد که بر این تجدد غلبه می کند. یک عقلانیت غیر تجددی هست که دارد بر این فضایی که ما در آن زندگی میکنیم غلبه می کند.همه چیز متفاوت است از پای افراز گرفته تا نوع پذیرایی و نوع زندگی.
اگر راهپیمایی اربعین نبود، ما نمی توانستیم غلبه باطن بر ظاهر را ببینیم. در این راهپیمایی ظواهر و شعارها کنار می رود. آنچه مهم است نفس خود عمل است. نفس عمل پیاده روی و حرکت و رفتن و نماندن است. ولی اگر ظواهر را در نظر بگیریم ظاهر می خواهد بگوید که شعار چیست و تو از کدام شعبه ای و تو از کدام جا هستی و آرم کار می کند و اینجا آرم کار نمی کند و قدم هاست که برداشته می شود. اینجا انسان ها هستند که حرکت می کنند و قطره هاست که به دریا تبدیل می شود. قطره هایی که از جاهای مختلف می آیند و تحرک دریا را پدید می آورد.
اگر راهپیمایی اربعین نبود چنین فضایی هم برای تبادل و گفت و گو نبود. بدون هیچگونه شعاری راهپیمایی اربعین بستری را فراهم کرده که در آنجا آدم ها می توانند باهم گفت وگو کنند؛ ایرانی با ایرانی یا ایرانی با عراقی و هرجایی با هرجای دیگر. گفت و گو صورت می گیرد و آدم ها در مسیر شروع به گفت وگو می کنند. موقعی که خسته می شوند یا دارند پذیرایی می شوند یا موقعی که دارند ذکر می گویند که این خودش خیلی مهم است و شعاری هم داده نشده و برای آن برنامه ریزی هم نشده و ظرفیتی است که آدم ها دارند گفت و گو می کنند. فضای فرهنگی که فرهنگ ها دارند باهم تبادل می کنند؛ و این گفت و گو ثمره های مثبتی دارد مثل گفت و گوی دو ملت ایران و عراق که اگر اتفاق نمی افتاد ممکن بود در ذهن ها تخاصم دوره جنگ فقط باقی بماند. الان تفاهمی نسبت به آن دوره شکل گرفته است.
اگر راهپیمایی اربعین بود شاید خود عراقی ها این هویت تازه و جدید را پیدا نمی کردند. هویت تازه، هویت غیر صدامی و غیر بعثی عراق دارد پر رنگ می شود. حالا ممکن است حداقل برای ملت ما این گونه باشد اما واقعیت این است که برای خود ملت عراق هم این اتفاق می افت، یعنی عراقی هایی که هویت غیربعثی و غیر صدامی پیدا می کنند که هویت متفاوتی هست. عراقی ها الان شهید دارند و شهیدهایشان را در کنار وادی السلام دفن کردند. شهید گمنام دارند. این خیلی متفاوت شده با آن چیزی که ما از عراق در ذهنمان بود.
اصل زیارت و عمل زیارت یکی از اتفاقات مهمی است که دارد محقق می شود و فقط هم نه زیارت نجف اشرف و کربلای معلی، کاظمین و سامرا و حتی امامزاده های معتبری مثل«سید محمد» هم که توسط ایران ها در این دوره تلاش می شود که زیارت شود.
اگر راهپیمایی اربعین نبود بسیاری از شخصیت ها و اسامی تاریخی به نسل های امروزی منتقل نمی شد. عراقی ها اسامی موکب ها را به نام شخصیت های تاریخی نامگذاری می کنند که خیلی مهم است. بسیاری از شخصیت ها را نمی شناسیم شاید در قدیم برای مثال در بازار تهران یکی از سنتی ترین جاهایی که عزاداری بود تابلوی بزرگی تمام اسامی شهدای کربلا را ثبت و ضبط کرده بودند و می گذاشتند یا اسامی هیئت ها بود، اما دیگر درعزاداری تهران وشهرهای بزرگ که منتقل کننده فرهنگ عاشورایی هست این اتفاق خیلی کمتر و نادر است. اصلا اسامی تغییر کرده است برای مثال یکی از عجیب ترین و جدیدترین اسامی موج الحسن علیه السلام یا موج الحسین علیه السلام است. این امر لااقل می تواندباعث سوال شود و باعث می شود نسل های بعدی و حتی به کشور های دیگر این امر منتقل شود. گاهی موقع ها اسم وقایع مثل واقعه ی «طف» که بعد از عاشورا رخ داده است را اینجا به عنوان اسم موکب میگذارند که خود این هم مهم است که می تواند یک جریان را ایجاد کند که آموزش دهد نسبت به موضوعات مختلف.
البته اینجا فقط به تاریخ صدر اسلام و صدر شیعه اکتفا نمی شود. شخصیت هایی هستند که شاید در دنیای اسلام فراموش شده اند حتی رادیو و تلویزیون ما خیلی راجع به آن ها صحبت نمی کند اما تصاویر و اسم شان اینجا باعث می شود که مردم آن ها را فراموش نکنند از جمله سید موسی صدر و حتی شخصیت های دیگری مثل محمد نمر و شیخ قاسم، رهبر شیعیان بحرین یا حتی مساله یمن. اینجا باعث می شود که همه این ها به صورت خودجوش و مردمی منعکس شود و اگر راهپیمایی اربعین نبود این اتفاق ها نمی افتاد.
می شود از ضعف ها و نارسایی ها در پیاده روی اربعین گفت. می شود ایراد گرفت به نوع پذیرایی که در طول مسیر می شود. از ناپاکی ها و آلوده کردن محیط زیست که سال به سال هم کمتر شده است، اما به قدری این ظرفیت مهم است که میشود موارد آسیبی را به دیده اغماض نگریست. این ایرادها همیشه وجود داشته و دارد و برخی از آن هم واقعا درست است. اما عظمت و بلندی این پدیده را نباید فراموش کرد و این که چه اتفاقی در حال وقوع است.